هر ساله همه ما تصمیم به انجام کارهای جدید یا تغییر در عادتهایمان میگیریم. اما اکثر اوقات موفق به انجام آن نمیشویم. دلیل این اتفاق چیست؟ آیا راهحلی وجود دارد که این فرآیند را سادهتر و عملیتر کند؟
عادتهای شخصیتمحور
همه ما دوست داریم انسان بهتری باشیم. قویتر، سالمتر، خلاقتر و با مهارتهای بیشتر. اما تغییر کردن فرآیند بسیار سختی است و اکثر ما تجربیات ناموفق بسیاری در این زمینه داریم. حتی اگر انگیزه بسیاری برای تغییر و بهتر شدن داشته باشیم، پایبندی به رفتار و عادتهای جدید کار بسیار دشوار و زمانبری است.
کلید ایجاد عادتهای ماندگار، تمرکز بر خلق شخصیتی متفاوت است. رفتارهای کنونی شما در حقیقت بازتابی از هویت و شخصیت فعلی شما هستند. کارهایی که انجام میدهید، نشاندهنده باورهای شماست. چه به طور آگاهانه چه ناخودآگاه.
بنابراین اگر قصد دارید در رفتارهای خود تغییری ایجاد کنید، باید باورها و عقایدتان را درباره خودتان عوض کنید. سپس بر اساس این باورها، عادتهای جدید خود را بسازید.
برای درک بهتر این موضوع بهتر است سه لایه مختلف که تغییر در آنها صورت میگیرد را بشناسیم:
لایه اول: تغییر در خروجی
این لایه به نتایج و پیامدهای کارهای شما وابسته است. مانند: کاهش وزن، انتشار یک کتاب یا پیروزی در یک مسابقه. اکثر اهدافی که معمولاً برای خودمان تعیین میکنیم، مربوط به این لایه هستند.
لایه دوم: تغییر در فرآیند
این لایه وابسته به تغییراتی است که در عادتها یا روشهای انجام کار به وجود میآید. مانند: اجرای یک برنامه جدید ورزشی در باشگاه، مرتب کردن میز کار برای بهرهوری بیشتر یا ایجاد زمانی برای مدیتیشن (مراقبه) در هر روز. این لایه ارتباط مستقیمی با عادتهایی که قصد به وجود آوردن یا از بین بردن آنها را داریم دارد.
لایه سوم: تغییر در شخصیت
این لایه که از دیگر مراحل ژرفتر است با تغییر باورها و عقاید شما مرتبط است. مانند: جهانبینی، تصویری که از خودتان دارید و یا قضاوتهایی که درباره خودتان یا دیگران انجام میدهید. تمامی باورها، فرضیات و تعصبات ما مربوط به این لایه میشوند.
به طور کلی میتوان گفت خروجی درباره آن چیزی است که به دست میآورید. فرآیند همان کاری است که انجام میدهید و شخصیت، باور و عقیده شما در مورد آن کار است. هنگامی که درباره تغییر و بهتر شدن حرف میزنیم، این لایهها هیچ برتری نسبت به هم ندارند. تغییر در همه آنها در نوع خود سودمند است. آنچه مهم و تأثیرگذار است، مسیر و جهت این تغییرات است.
بسیاری از افراد فرآیند تغییر رفتارهای خود را با تمرکز بر آنچه که میخواهند به دست بیاورند یا همان خروجی کار شروع میکنند. این کار موجب تمایل به عادتهای خروجیمحور خواهد شد. اما جایگزین بهتر، تمرکز و تأکید بر عادتهای شخصیتمحور است. با این رویکرد توجه ما بر «آن کسی که میخواهیم بشویم» خواهد بود و نه نتایج کوتاهمدت کارهایمان.
دستورالعملی برای دستیابی به موفقیت و عادتهای پایدار
تغییر در باورها و عقاید به سختی آنچه که شما فکر میکنید نیست. این تغییر نیازمند انجام دو قدم زیر است:
۱. تصمیم بگیرید که میخواهید چگونه آدمی باشید
۲. این تصمیم را با قدمها و پیروزیهای کوچک به خودتان ثابت کنید
این تصمیم در سطحهای مختلف قابل تفکر است. شما به عنوان یک فرد، یک تیم، یک جامعه یا یک ملت دوست دارید چگونه باشید؟ قوانین و ارزشهای شما چه چیزهایی هستند؟ الگوی شما کیست و میخواهید شبیه چه فردی شوید؟ پاسخ به این سوالات کار دشواری است. اکثر افراد نمیدانند از کجا باید شروع کنند و فقط نتیجهای که میخواهند را میدانند. اگر شما هم همین مشکل را دارید، میتوانید برخلاف این روند عمل کنید. هدف خود را در نظر بگیرید و از خودتان بپرسید چه کسی میتواند به آن برسد؟ این شخص چه ویژگیهایی دارد؟
مثال:
- نتیجهای که در سر دارید: میخواهم در محل کار جدی گرفته شوم و حرفهای به نظر برسم.
- چه کسی به این هدف میرسد؟ کسی که همیشه به موقع در جلسات حضور داشته باشد.
- اقدامات کوچکی که میتوانید انجام دهید: دقیقه از برنامهریزی خود جلوتر باشید که اگر مشکلی پیش آمد باز هم به موقع برسید.
بنابراین اگر به دنبال تغییرات پایدار هستید، نگرانی درباره نتایج را کنار گذاشته و به فکر تغییر باورهایتان باشید. تغییر در شخصیت شاید زمانبر باشد اما در نهایت شما به فردی تبدیل میشوید که به هر آنچه که در فکر دارید خواهید رسید و تغییر نتایج و عادتها برای شما بسیار ساده خواهد بود.