قبل از هر چیز به این سخنِ جیمز هرینگتون توجه کنید:
«اندازهگیری اولین قدم در کنترل، بهبود و پیشرفت برنامهها است. اگر نتوانید چیزی را اندازه بگیرید؛ نمیتوانید آن را درک کنید. اگر آن را درک نکنید؛ نمیتوانید کنترلش کنید و اگر نتوانید کنترلش کنید؛ نمیتوانید آن را بهبود دهید.»
اندازهگیری ابزاری است که در بسیاری از کارها برای نتیجهگیری استفاده میشود. اندازهگیری هم در روشهای توسعه فردی و هم کسبوکارها برای سنجش عملکرد و تصمیمگیری مورد استفاده قرار میگیرد.
اندازهگیریها باعث افزایش تمرکز روی پیشرفت میشوند. اما موضوع فقط آنچه را که اندازه میگیریم نیست؛ بلکه چیزهای دیگری وجود دارند که به خاطر اندازهگیری از آنها چشمپوشی میکنیم. این چیزها تأثیری در اندازهگیری ندارند؛ اما مهم هستند.
در واقع قانون کمپل بر این باور استوار است که تنها درنظرگرفتن معیارهای اندازهگیری میتواند خطرناک بوده و اثرات منفی جانبی داشته باشد.
قانون کمپل و قانون گودهارت
دو قانون کمپل و گودهارت در واقع یک مسئله را بیان میکنند. آنچه باعث انحراف ما از هدف اصلی میشود، معیارهای اندازهگیری هستند.
قانون کمپل
هرچه بیشتر از معیارهای کمی (اندازهگیری) برای تصمیمگیری در یک مسئله اجتماعی استفاده شود، آن مسئله از هدف اصلی خود بیشتر منحرف شده و دچار فساد و انحطاط خواهد شد.
قانون گودهارت
وقتی یک معیار اندازهگیری تبدیل به هدف اصلی شود، دیگر معیار خوبی نخواهد بود.
مثالهایی از قانون کمپل
آنچه قانون کمپل توصیف میکند، یک پدیده شناخته شده است. چه تعداد دانشآموز بهخاطر نمره و قبولی، درس خواندهاند؛ درحالیکه یادگیری و آموختن دانش برایشان مهم نبوده است؟ چه تعداد مدیر را میشناسید که به جای تمرکز بر اداره کسبوکارش بیشتر به افزایش قیمت سهام شرکت خود توجه میکند؟
یک نمونه از قانون کمپل در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام دیده میشود. بهره بردن کاربران از اطلاعات مناسب و موردعلاقهشان هدف اصلی اینستاگرام از صفحات محتوایی این شبکه است. این کار توسط الگوریتم اینستاگرام انجام میشود که در واقع همان معیار اندازهگیری است.
بسیاری از گردانندگان صفحات اینستاگرامی با استفاده از شیوههای مختلف سعی میکنند تا لایک، کامنت و تعامل بیشتری بهدست آورند. اما فراموش میکنند که هدف اصلی آنها ارسال محتوای مناسب به مخاطبانشان است.
تأثیر زمان
در واقع عاملی که باعث نادیده گرفتن قانون کمپل میشود، زمان است. در کوتاهمدت، ما میتوانیم روی موضوع قابل اندازهگیری تمرکز کرده و بقیه موارد را نادیده بگیریم. اما پس از گذشت مدتی و در بلندمدت این موضوع قابل اندازهگیری بیشتر مهم شده و باعث میشود هدف اصلی گم شود.
البته این انحراف از هدف به ندرت عمدی است. گروهی از افراد را تصور کنید که یک هدف دارند. آنها یک شاخص تعیین میکنند تا بر اساس آن اندازهگیری کنند. همه آنها میدانند هدف اصلی چیست؛ بنابراین میتوانند بهخوبی از شاخصها استفاده کنند. اما با گذشت زمان، این هدف اصلی نیست که در گزارشها، پیامها، ارتباطات و بحثها ظاهر میشود. بازخوانی هدف اصلی اغلب انجام نمیشود. بنابراین بهآرامی از هدف اصلی دور شده و اندازهگیری غالب میشود.
عوامل تشدیدکننده
اگر گروه اصلی که هدف را تعیین کردهاند کنار رفته و افراد دیگری جایگزین آنها شوند، اثر قانون کمپل بیشتر میشود. این امر بهراحتی در مشاغل دولتی با استخدامهای جدید اتفاق میافتد. افراد جدید بیشتر از گذشته به هدف قابل اندازهگیری اهمیت میدهند.
تشدیدکننده دیگر این اثر، افراد متقلب و سودجو هستند؛ افرادی که به فکر سوءاستفاده از معیار اندازهگیری به نفع خود هستند. این موضوع زمانی در هند اتفاق افتاد. در آن زمان تعداد مارهای کبری در دهلی زیاد شده و خطراتی را برای مردم ایجاد کرده بودند. دولت برای حل این مشکل تصمیم گرفت به کسانی که مار کبری مرده تحویل بدهند، پاداش دهد. مدتی بعد برخلاف انتظار تعداد مارهای کبری افزایش یافت. علت این اتفاق، سودجویانی بود که برای گرفتن پاداش بیشتر شروع به پرورش مار کبری کردند. این قضیه بعدها به اثر کبری معروف شد. اثر کبری در واقع یک اثر از قانون کمپل است.
راهحل چیست؟
حال سؤال اینجاست که چگونه میشود این مشکل را حل کرد و همراه اندازهگیری صحیح، مانع انحراف افراد از هدف اصلی شد؟
به یاد داشته باشید که افراد بایستی درگیر هدف اصلی باشند. مدام به آنها هدف را یادآوری کنید. همچنین شاید نیاز باشد تا هر از چند وقت، معیارهای اندازهگیری را عوض کنید.
یکی دیگر از راههایی که میتواند مشکلات قانون کمپل را حل کند، استفاده از رویکرد اندازهگیری بهنام اهداف و نتایج کلیدی (OKR) است؛ زیرا در این رویکرد:
- اهداف در این رویکرد کیفی است.
- اهداف دارای معیارهای خاص و بههممرتبط هستند.
- اهداف مرتباً و بهطور منظم تغییر میکنند.
حتی اگر نمیخواهید از رویکرد OKR استفاده کنید، حتماً معیارهای اندازهگیری قدیمی را تغییر دهید. این کار به شما کمک میکند تا بهطور منظم به معیارهای اندازهگیری خود توجه کنید و ببینید که آیا به هدف مهمی که تعیین کرده بودید نزدیک شدهاید یا خیر.
منابع: