تکنولوژیمقالات شاخص

«پیاده‌سازی API «API به عنوان محصول – بخش سوم

6 دقیقه زمان تقریبی خواندن

API بایستی یک مزیت و ارزش قابل لمس را برای برنامه‌نویسان مهیا سازد. سوال اینجاست که چگونه می توان دستاوردهای API را بصورت ملموس مشخص کرده و ارزش پیشنهادی آن را تعیین نمود؟

کلیدهای موفقیت برنامه API

APIها به سرعت برای کسب و کارها حیاتی می‌شوند و لذا پیاده سازی آن‌ها برای مقاصد مختلف رو به افزایش است. ارتباطات چابک درون‌سازمانی، پیاده‌سازی برنامه‌های تلفن همراه، نیازمندی‌های اینترنت اشیاء و ارائه خدمات به شرکای تجاری نمونه‌هایی از کاربردهای روزافزون API هستند.

اما فارغ از اینکه کاربرد API چه باشد، یک چیز روشن است: موفقیت API کاملا به موفقیت کسب‌وکار بستگی دارد. در واقع امروزه به ندرت سوال «چرا API پیاده سازی کنیم؟» پرسیده می‌شود و به جای آن بایستی برای سوال «چگونه یک API کارآمد را پیاده سازی کنیم؟» پاسخ مناسبی یافت. بنابراین تعیین یک برنامه موفق API از اهمیت بالایی برخوردار است.

برنامه API بایستی تمام مولفه‌های لازم جهت توصیف، عرضه و بهره برداری از API را در خود داشته باشد. اگرچه برنامه API شرکت‌ها و سازمان‌های گوناگون مختلف است، اما می‌توان عوامل مشترکی را در آن‌ها یافت که می‌تواند توسط یک تیم توسعه API مورد استفاده قرار گیرد. توجه کنید که این عوامل در عین سادگی، بسیار مهم هستند و با عدم رعایت آن‌ها ممکن است برنامه API مسیر اشتباهی را بپیماید. در تعیین استراتژی API باید به سه سوال اساسی پاسخ داده شود که در ادامه به آن‌ها خواهیم پرداخت.

چرا می‌خواهیم API را پیاده سازی کنیم؟

اغلب افراد تفسیر اشتباهی از این سوال دارند. آن‌ها به جای اینکه بر روی ارزش تاثیرگذاری API تمرکز داشته باشند، به ارزش API فکر می‌کنند. به خاطر داشته باشید که این کسب‌وکار سازمان شماست که اهمیت دارد، نه خود API. به عبارت دیگر یک API زمانی ارزشمند است که کانالی برای عرضه ارزش‌های موجود در سازمان باشد.

نکته دیگر آن است که برخی به اشتباه تصور می‌کنند یک API خودش ارزشمند است و کاربران باید برای آن هزینه پرداخت کنند. این نقطه نظر زمانی درست است که API یک محصول باشد. اما در برخی مدل‌ها این موضوع صادق نیست و APIها معمولا منجر به شاخص‌های دیگری مانند اطلاع رسانی در خصوص بِرند می‌شوند. ارزش API برای کاربران، نتیجه حاصل از فراخوانی API است (درخواست و پاسخ سرویس)، نه خود فراخوانی … .

بنابراین می‌توان به این سوال که چرا می‌خواهیم API پیاده سازی کنیم، با جملات زیر پاسخ داد:

  • فعال سازی تلفن‌همراه به عنوان یک کانال جدید خدمت رسانی به مشتریان
  • رشد اکوسیستم مشتری و شرکا ( B2C و B2B)
  • توسعه در حوزه تراکنش مالی یا توزیع محتوا
  • ایجاد مدل‌های کسب‌وکار جدید
  • نوآوری داخل سازمانی (بیانیه جف بزوس در آمازون مثال خوبی از این نوآوری است)

شرکت اسپاتیفای (Spotify) یکی از بزرگترین پلتفرم‌های ارائه محتواست که مدل کسب و کار آن مبتنی بر API است. این شرکت محتوای موسیقی (هم استریم و هم متادیتا) را از مراکز داده خود و از طریق API در اختیار مشتریان مختلف با پلتفرم‌های متنوع قرار می‌دهد. شرکت آمازون نیز مثال خوبی از یک اکوسیستم تراکنش مالی بر اساس API است که شرکت‌ها با استفاده از آن می‌توانند اطلاعات کالاها و قیمت‌ها را دریافت کرده و با فرمت دلخواه خود به مشتریان نمایش دهند.

تحقیقات نشان می‌دهد که رایج‌ترین عوامل محرک کسب‌وکاری برای راه اندازی یک برنامه API عبارتند از: ایجاد شراکت‌های جدید، افزایش درآمد، ابداع مدل‌های کسب‌وکار جدید، بهبود زمان رسیدن به بازار و توسعه کانال‌های توزیع جدید.

چه دستاوردهای ملموسی از API انتظار داریم؟

سوال دوم به این مقوله می‌پردازد که « API واقعا قرار است که چه کاری انجام دهد و چگونه بر روی استراتژی
کسب‌وکار ما تاثیر می‌گذارد؟»

در تئوری استراتژی، مفاهیم نمای درونی و نمای بیرونی یک سازمان به ما کمک می‌کند تا به این سوال پاسخ دهیم. نمای درونی به دارایی‌های مشخص و ارزشمند سازمان اشاره دارد. این دارایی‌ها هر چه ارزشمندتر، کمیاب‌تر، بدون رقیب‌تر و غیرقابل تعویض باشند، برای پاسخ‌دهی به سوال فوق مناسب ترند. سازمانی که داده‌های ارزشمند و انحصاری در اختیار دارد، می‌تواند امکان دسترسی به این داده‌ها را با API فراهم سازد. فیسبوك یکی از بزرگترین صاحبان رسانه در دنیاست و APIهای دسترسی به محتوای آن بسیار ارزشمند هستند.

نمای بیرونی مرتبط با هر چیزی خارج از سازمان است؛ مانند پویایی بازار، روندها، رقبا، رفتارهای مشتری و غیره که در واقع محرک‌های محیطی و نیروهای صنعت هستند. این محرک‌ها ممکن است سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و یا تکنولوژیکی باشند. نیروهای صنعت نیز عبارتند از رقبا، خریداران، تامین کنندگان، جایگزین‌ها و تازه واردها. این نگاه بیرونی بر روی هر استراتژی کسب‌وکار تاثیر می‌گذارد، از جمله بر روی دستاوردهای API.

ویز (Waze) مثالی از یک استارتاپ است که از همان ابتدا یک مجموعه API عمومی ‌را برای داده‌های ترافیکی و ناوبری خودش ارائه داده و از این APIها به عنوان ستون فقرات استراتژی رشدش استفاده نموده است. فیت‌بیت (Fitbit) نیز مثال دیگری از حوزه سلامت است که محصولات خود را همراه با API عرضه کرده و باعث رشد اکوسیستم شده است و همچنین توانسته غول‌های صنعت مانند نایک و آدیداس را به چالش بکشد تا آن‌ها نیز ظرف مدت کوتاهی APIهای عمومی خود را عرضه نمایند.

چگونه برنامه API را طراحی کنیم تا آنچه می‌خواهیم را به دست آوریم؟

پاسخ به این سوال درباره پیاده سازی و اجراست. در این سوال بایستی به موارد زیر پاسخ داد:

  • اعضای تیم برنامه API
  • نحوه طراحی API
  • تکنولوژی مورد استفاده برای پیاده سازی API
  • نحوه نگهداری API
  • نحوه تبلیغات و بازاریابی
  • چگونگی بررسی موفقیت برنامه و انطباق با اهداف تجاری

توجه کنید که تیم API در واقع یک تیم محصول است و نیاز به یک مالک محصول دارد تا اعضای تیم منطبق با استراتژی و اهداف درست به حرکت خود ادامه دهند. در بسیاری از سازمان‌ها تیم API موقتی تشکیل می‌شود و یا اعضای آن از واحدهای عملیاتی مختلف سازمان هستند که این امر باعث ایجاد چالش در تعریف یک چشم‌انداز موفق برای API می‌شود.

تمرکز روی ارزش پیشنهادی API

پنج کلید اصلی یک برنامه API موفق عبارتند از:

  1. مهیا ساختن سرویس ارزشمند
  2. داشتن یک طرح و مدل کسب‌وکار
  3. ساده بودن و انعطاف پذیری
  4. قابل مدیریت و اندازه‌گیری بودن
  5. پشتیبانی خوب از توسعه‌دهندگان

مهم‌ترین و پایه‌ای‌ترین رکن یک برنامه API، ارزش عرضه شده توسط آن به توسعه‌دهندگان و سپس به کاربران نهایی است. در واقع ارائه یک سرویس ارزشمند، نقطه شروع در پنج کلید بالا است. این موضوع به خصوص زمانی مهم است که درباره «چرایی» فکر می‌کنید.

چالش اصلی در این میان، یافتن ارزش پیشنهادی (value proposition) درست است. اگر API ارزش پیشنهادی اشتباهی داشته باشد (یا اصلا نداشته باشد!)، به سختی می‌تواند کاربرانی برای خود بیابد. در این شرایط بهترین تاکتیک‌های بازاریابی نیز کار نمی‌کنند، زیرا هیچ گروه کاربری نیست که API را ارزشمند بداند.

به هرحال هر شرکتی می‌تواند با استفاده از دارایی‌های دیجیتالی خود و از طریق API خلق ارزش کند. یکی از روش‌های بیان این ارزش پیشنهادی، استفاده از بوم الکساندر اُستروالدر (Alexander Osterwalder) است که در کتاب «خلق مدل کسب و کار» (Business Model Canvas) معرفی شده است. این بوم مزایایی که کاربران از API شما می‌توانند انتظار داشته باشند را توصیف می‌کند.

بوم ارزش API

سمت راست این بوم اطلاعات پروفایل کاربر (شناخت شما از توسعه دهندگان به عنوان کاربر API) و سمت چپ آن نقشه ارزش پیشنهادی (تعریف شما از API برای ایجاد ارزش برای کاربران) را توصیف می‌کند. زمانی که سمت چپ و سمت راست این بوم به هم برسند، سازگاری اتفاق می‌افتد (انطباق مسئله با راهکار) و به آن معنی است که کاربران درباره ارزش API شما هیجان زده شده‌اند. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که شما مشکلات بزرگی را حل کنید، دردهای بزرگی را تسکین دهید و دستاوردهای مهمی داشته باشید که مورد توجه کاربر قرار گیرد.

یافتن و توصیف ارزش API یک فرایند تکرار شونده است. اولین قدم، توصیف کارهایی است که کاربران شما سعی می‌کنند تا با کمک API انجام دهند. سپس نقاط درد اصلی که کاربر را در انجام آن کار دچار مشکل کرده است، شناسایی کنید. قدم سوم در سمت پروفایل کاربر، خلاصه سازی دستاوردهای بالقوه‌ای است که او می‌تواند با کمک API شما به دست آورد.

در بخش نقشه ارزش نیز اولین قدم، ترسیم عملکرد اصلی API شما به صورت لیستی از قابلیت‌ها است. به مسائل غیر کارکردی مانند پشتیبانی، مستندسازی، پرتال توسعه‌دهندگان و هر چیزی که کاربر مصرف می‌کند نیز فکر کنید. سپس مشخص کنید که چگونه می‌خواهید بخشی از مشکلاتی که کاربر در انجام یک کار داشته را کاهش داده و یا حذف کنید (اُستروالدر از آنها به عنوان آسایش دهنده یا کاهنده درد نام می‌برد).

در نهایت بایستی مشخص کنید که چگونه می‌خواهید برای کاربران API منفعت ایجاد کنید. اکنون بایستی جملات مختلف را با هم ترکیب نمائید تا بین API و پروفایل کاربر سازگاری ایجاد کنید. اگر یافتن این جملات دشوار است، مدل API شما بایستی دوباره بررسی شود. شاید بایستی برخی قابلیت‌ها را به API اضافه کرده، تغییر داده و یا حذف نمائید. شاید API شما ارزش پیشنهادی بالایی دارد، اما شما می‌کوشید تا کاربران اشتباهی را مخاطب قرار دهید. هرگاه بتوانید جملات سازگار کننده را در یک جمله اصلی خلاصه کنید، این همان ارزش پیشنهادی API شما خواهد بود.

ادامه دارد ….

این سری مقالات برگرفته از کتاب «API به عنوان یک محصول» نوشته حامد شیدائیان است.

«معرفی API «API به عنوان محصول – بخش اول

«به کارگیری API به عنوان محصول» API به عنوان محصول – بخش دوم

«مدل‌های درآمدی API «API به عنوان محصول ـــ بخش چهارم

«توسعه دهندگان و API «API به عنوان محصول – بخش پنجم

5 نوشته

درباره نویسنده
حامد شیدائیان نویسنده کتاب «API بعنوان محصول: چگونه یک استراتژي کسب و کار موثر مبتنی بر عرضه API را طراحی و اجرا کنیم؟» است که توسط انتشارات کانون نشر علوم چاپ شده است. او سالها مدیر محصول چندین سیستم نرم افزاری در حوزه‌های گردشگری و بانکی بوده و در حال حاضر به عنوان ناظر فنی پلتفرم ها و کسب و کارهای پاد در شرکت فناپ مشغول به فعالیت است. وی همچنین مشاور چندین شرکت در حوزه توسعه محصول چابک و ناب بوده و بنیان گذار گروه ذهن چابک است.
مقالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *