رشدرهبریمقالات شاخص

 ۵ درس کسب‌وکار از هنری فورد (Henry Ford)

5 دقیقه زمان تقریبی خواندن

در سال ۱۸۶۳، پسری در یک مزرعه در شهر میشیگان (Michigan) به دنیا آمد. وقتی آن پسر کمی بزرگ شد، توانست ماهرانه ساعت‌های مچی را تعمیر کند. همچنین بعدها مکتب فوردیسم (تولید انبوه کالاهای ارزان و در عین حال پرداخت حقوق مناسب به کارگران) را ابداع کند و سپس امپراطوری خود را بر پایه خط مونتاژ و تولید انبوه بنا کرد.

موفقیت هنری فورد (Henry Ford) تنها یک داستان در کتاب تاریخ نیست. کاری که او انجام داد بر پایه‌ تجربه‌های کسب‌وکاری بسیار خوبی بود. همه چیز از نحوه برخورد او با مشتریان‌ تا مدیریت کارمندانش به رشد و ترقی شرکت اتومبیل‌سازی فورد کمک کرد.

از زمان حضور فورد در عرصه کسب‌وکار مدت زمانی می‌گذرد؛ اما استراتژی‌ها و درس‌های برگرفته از او هنوز هم در دنیای کسب‌وکار امروزی به کار می‌آیند و بسیار راه‌گشا هستند. در ادامه به ۵ درس مهمی که فورد به آن‌ها اشاره کرده، می‌پردازیم.

بازارتان را بشناسید

اگر من از مردم می‌پرسیدم چه چیزی می‌خواهند، آن‌ها از من اسب‌های سریع‌تری می‌خواستند!

شناخت بازار هدف بسیار فراتر و عمیق از دانستن چیزی است که آن‌ها می‌خواهند. فورد می‌خواست برای مشکلات مشتریانش که از آن خبر نداشتند (یا نمی‌دانستند که دارند)، راه‌حل‌ارائه کند.

هنری فورد می‌دانست قرار است اتومبیل بسازد. پیش از آنکه این کار را انجام دهد، تحقیقات گسترده‌ای روی بازار هدف خود انجام داد: اینکه چه کسی اتومبیل را از او می‌خرد، آن فرد چقدر می‌تواند برای اتومبیل هزینه کند و اینکه به چه چیزی در یک اتومبیل نیاز دارد.

زمانی که فورد از اتومبیل مدل T رونمایی کرد، می‌دانست بازار بزرگی از مشتریان بالقوه در انتظارش است. او همچنین می‌دانست چه ویژگی‌هایی در یک اتومبیل، مشتریان را به خریدش ترغیب می‌کند و همچنین چقدر باید از آن‌ها پول دریافت کند.

چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید:

  • تحقیق کنید! شما می‌توانید بسیاری از تحقیقات پایه‌ و جمعیت‌شناسی را با جستجوی رایگان در اینترنت به‌دست آورید.
  • برای دستیابی به اطلاعات جامع‌تر در ایران می‌توانید از داده‌های مرکز آمار استفاده کنید.
  • داده ورودی از سمت مشتریانتان برای کسب‌وکار شما بسیار باارزش است. کار ساده و در عین حال مقرون‌به‌صرفه‌ای مانند بیرون بردن گروهی از مشتریان برای قهوه (گروه متمرکز/ Focus Group) به شما درک بسیار عمیقی از نیاز آن‌ها می‌دهد.

بهره‌وری، پادشاه است

تجربه به من نشان داده است که بسیاری از افراد در زمان‌هایی که دیگران در حال وقت تلف کردن هستند، پیشرفت می‌کنند.

از تولید انبوه با خط مونتاژ گرفته تا تلاش برای بهبود وضع اقتصاد فردی، همگی فورد و همکارانش را تبدیل به پادشاه بهره‌وری کرده بود.

خط مونتاژ به شرکت اتومبیل‌سازی فورد اجازه می‌داد با سرعت بالا اتومبیل تولید کند. رفتار فورد با همکارانش، آن‌ها را به ادامه کار در مجموعه ترغیب می‌کرد و باعث می‌شد سطح قابل قبولی از کیفیت تولید، حفظ شود. ترکیب این دو عامل، بالاترین سطح بهر‌ه‌وری را ایجاد می‌کرد.

زمانی که فورد اولین خط مونتاژ خود را در سال ۱۹۱۳ و در اولین کارخانه میشیگان راه‌اندازی کرد، تولید اتومبیل مدل T دو برابر شد. بدون استخدام نیروی اضافی یا کاهش کیفیت، این شاهکار بسیار عظیمی محسوب می‌شود.

این خط تولید ارتقا یافته به فورد کمک کرد تا بتواند مقرون‌به‌صرفه بودن اتومبیل‌اش را افزایش دهد، قیمت آن را از ۸۰۰ دلار به ۳۵۰ دلار برساند و درآمد روزانه کارکنانش را بیش از دو برابر کند؛ بدون آنکه به درآمد و سود خالص خود آسیبی برساند.

چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید:

  • به‌جای سخت‌تر کار کردن، هوشمندانه‌تر کار کنید. از هر ترفندی که می‌توانید استفاده کنید تا به بهترین و پربازده‌ترین حالت خود برسید.
  • بهترین روش‌هایی را که به ترکیب درستی از هزینه تولید، قیمت‌گذاری و سودآوری برای کسب‌وکارتان کمک می‌کند، پیدا کنید.
خط مونتاژ فورد سال ۱۹۱۳

خط مونتاژ فورد سال ۱۹۱۳

بر کیفیت تمرکز کنید

کیفیت به معنای انجام درست کارهاست؛ زمانی که کسی حواسش به تو نیست و تماشایت نمی‌کند!

زمانی که برای محصول خود هیجان‌زده باشید، احتمال زیادی وجود دارد که بخواهید به‌سرعت از آن رونمایی کنید. اما اگر برای انجام کاری شور و اشتیاق داشته باشید، باید دقت عمل (Due Diligence) زیادی به خرج دهید.

فورد تأکید داشت که اگر قرار باشد نام او روی شرکت بماند، باید کیفیت برند حفظ شود. او می‌خواست پیش از فروش اتومبیل‌هایش، ۱۰۰٪ از کیفیت آن‌ها مطمئن باشد. جدا از مباحث اخلاقی، کیفیت خوب به‌وضوح نشان‌دهنده کسب‌وکار خوب است.

چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید:

  • پیش‌دستی و عجله نکنید. مطمئن شوید که کیفیت همیشه اولویت اول شما باشد.
  • از سرمایه‌گذاری پیش از تولید نترسید تا بتوانید کیفیت تولید را تا حد ممکن افزایش دهید.
  • آزمایش کنید، آزمایش کنید، آزمایش کنید!

هیچ کاری آنقدرها هم سخت نیست

هیچ مشکل بزرگی (در انجام یک وظیفه یا کار) وجود ندارد؛ تنها چند مشکل کوچک وجود دارند.

مهم نیست چه کاری مدنظرتان است؛ هیچ کاری نمی‌تواند آنقدرها هم سخت باشد. هیچ وظیفه‌ای آنقدر بزرگ نیست که نتوانید آن را به چند بخش کوچک و قابل کنترل تقسیم کنید.

فورد می‌گوید: «هیچ مشکل بزرگی وجود ندارد؛ تنها چند مشکل کوچک وجود دارند». فورد، شرکتش را با این فلسفه اداره کرده است.

او به‌جای فکر کردن به راه‌اندازی کل یک کسب‌وکار، کارش را قدم به قدم جلو برد. ابتدا به توسعه محصول می‌اندیشید و سپس به قیمت‌گذاری و بعد از آن به تبلیغات!

چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید:

  • نیازی نیست هر روز به آینده خیلی دور خود فکر کنید. بر آنچه در لحظه پیش روی‌تان است، تمرکز کنید. چه چیزی باید تا فردا یا هفته دیگر انجام شود؟
  • کارتان را قدم به قدم جلو ببرید و اجازه ندهید تصویر بزرگ (آینده) شما را بترساند و از پیشرفت بازبمانید.
  • از سپردن کار به دیگران نترسید. انجام یک کار به‌صورت گروهی، آن را تبدیل به کاری بسیار اندک می‌کند. اگر موضوع آنقدر حساس نیست که نیاز باشد حتماً خودتان آن را انجام دهید، کار را به فرد دیگری بسپارید.

کارمندان را راضی نگه دارید

یک قانون برای هر کارخانه‌دار وجود دارد: کالاهایی با بهترین کیفیت و کمترین قیمت ممکن تولید کن و بیشترین حقوق ممکن را به کارکنانت بده.

این نکته بسیار مهمی است. کارمندان خوشحال باعث می‌شوند موارد دوم (بهره‌وری، پادشاه است) و سوم (بر کیفیت تمرکز کنید) بسیار آسان شود. راه‌های بسیاری برای راضی نگه داشتن کارمندان وجود دارد. به‌طور کلی پاداش دادن، فرهنگ محیط کار و حس تعلق به کار، عواملی هستند که بر خشنودی و رضایت کارمندان بسیار تأثیر می‌گذارند.

فورد می‌دانست چه فرهنگی در محیط کاری او حاکم بود. اینکه کار در کارخانه جذاب و فریبنده به‌نظر برسد، کار آسانی نیست. او برای حل این مشکل، کاری انجام داد که در آن زمان برای افراد ناشناخته بود: او حقوق کارمندانش را دو برابر کرد. کاری که علاوه بر بهبود وضعیت معیشت آن‌ها، این اجازه را به آن‌ها می‌داد تا تولیدات کارخانه خودشان را بخرند و این مسأله تعهد کارمندان به کارشان را افزایش داد.

چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید:

  • روی کارمندانتان سرمایه‌گذاری کنید؛ چه با افزایش حقوق آن‌ها چه با آموزش‌های اضافی. زمانی که به کارمندانتان اعتماد کنید، آن‌ها خشنودتر و راضی‌تر خواهند بود.
  • یک فرهنگ سازمانی مثبت پرورش دهید.
  • کارمندانی را استخدام کنید که مناسب فرهنگی که شما تعریف کرده‌اید، باشند.

سخن پایانی

درس‌هایی که می‌توانیم از هنری فورد و شیوه مدیریت او در شرکت اتومبیل‌سازی فورد دریافت کنیم، حتی بعد از این همه سال هم می‌توانند به کمک‌ ما بیایند. مهم نیست کسب‌وکارتان در چه صنعتی است یا در کدام مرحله از کار هستید؛ این درس‌ها در هر شرایطی می‌توانند کسب‌وکار شما را در بازار امروز بهبود ببخشند.


منبع:

Useful Business Lessons from Henry Ford, History’s Best Entrepreneur, By Kiera Abbamonte, 2014

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *