این روزها کمتر کسی پیدا میشود که درباره ورود به بورس و خریدوفروش سهام شرکتها فکر نکند. در یک سال گذشته، بازار بورس با شیب صعودی قابل توجهی رشد کرده و میزان رشد شاخص آن بیش از ۶۰۰٪ بوده است. به همین علت استارتاپهایی مانند دیجیکالا، کافه بازار، علی بابا، تپسی، شیپور و … که به عنوان نسل اول استارتاپهای ایرانی شناخته میشوند؛ از علاقه خود به عرضه اولیه سهام در بازار سرمایه خبر دادهاند. استارتاپها که با بازگشت تحریمها و شیوع ویروس کرونا در جذب منابع مالی به مشکل خوردهاند، حال بازار سرمایه ایران را مجرایی برای تأمین منابع مالی خود میبینند.
با وجود علاقه استارتاپها به عرضه سهام خود در بازار سرمایه، باید به این موضوع توجه کرد که آیا این استارتاپها شرایط لازم برای ورود به این بازار را دارند؟ آیا میتوان چشمانداز امیدوارکنندهای از آینده استارتاپها انتظار داشت تا سهامداران از عرضه اولیه سهام آنها استقبال کنند؟
در این راستا، در بخش سوم مقالههای «همه چیز درباره عرضه اولیه» وضعیت سهام استارتاپهای خارجی در چهار حوزه خردهفروشی اینترنتی، تاکسی اینترنتی، نیازمندی اینترنتی و بازار اپلیکیشن بررسی و نزدیکترین نمونه به استارتاپهای ایرانی معرفی شدهاند. همچنین برای بررسی بهتر عرضه اولیه سهام استارتاپها در ایران، با فعالین بازار سرمایه ایران مصاحبه کردهایم تا نظر آنها را درباره این موضوع بدانیم.
مقایسه استارتاپهای ایرانی با نمونههای مشابه خارجی
از اواسط سال ۱۳۹۸ زمزمههای عرضه اولیه سهام استارتاپهای ایرانی به گوش میرسید. استارتاپهایی مانند علیبابا، دیجیکالا، شیپور، تپسی و کافه بازار به عرضه اولیه سهام خود در بازار سرمایه ایران علاقهمند هستند. در این مقاله به بررسی وضعیت سهام استارتاپهای خارجی مشابه دیجیکالا، تپسی، شیپور و کافه بازار در حوزههای خردهفروشی آنلاین، تاکسی اینترنتی، نیازمندیهای اینترنتی و بازارهای اپلیکیشن خواهیم پرداخت.
خردهفروشی اینترنتی
آمازون، معروفترین خردهفروش آنلاین جهان، در سال ۱۹۹۷ و تنها ۲ سال بعد از شروع به کار در بورس نزدک عرضه اولیه شد. ارزش عرضه اولیه سهام آمازون ۴۳۸ میلیون دلار بود که ارزش خالص فعلی آن ۷۱۳ میلیون دلار میشود. در آن زمان آمازون تنها ۵/۱ میلیون کاربر داشت. شاید بتوان نزدیکترین استارتاپ مشابه دیجیکالا را استارتاپ هپسیبوردا ترکیهای در نظر گرفت. این استارتاپ که در سال ۲۰۱۵ با ۱۵ میلیون کاربر فعال توسط گروه ابراج خریداری شد، ۴۳۰ میلیون دلاری ارزشگذاری شد.

وضعیت سهام خردهفروشیهای اینترنتی در جهان
نکته قابل توجه در این نوع از استارتاپها، فاصله زمانی نسبتاً زیاد بین سال تأسیس آنها با عرضه اولیه در بورس و خرید توسط مجموعه دیگر است. با توجه به چندبعدی بودن فعالیت دیجیکالا و بلوغ این استارتاپ، شرایط برای عرضه اولیه این مجموعه بعد از ۱۳ سال فعالیت مناسب است.
تاکسی اینترنتی
خروج از استارتاپهای تاکسییابهای اینترنتی به تازگی رخ داده و این شرکتها وارد بورس شده و یا توسط مجموعه دیگری خریداری شدهاند. همان طور که در جدول قابل مشاهده است، اکثر عرضه اولیهها و خرید سهام این نوع استارتاپها در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ اتفاق افتاده است. دو ابراستارتاپ این حوزه، یعنی اوبر و لیفت که هر کدام ۱۰۰ و ۲۳ میلیون کاربر دارند؛ به تازگی با ارزش اولیه ۸۲/۴ و ۲۴ هزار میلیارد دلار وارد بورس شدهاند.

وضعیت سهام نیازمندیهای اینترنتی در جهان
نمونه مشابه تپسی را میتوان تاکسی اینترنتی ۹۹ در برزیل دانست که به صورت محلی در این کشور فعالیت دارد. ۹۹ با ۱۴ میلیون کاربر در سال ۲۰۱۸ به قیمت تقریبی ۱ میلیارد دلار توسط دیدی چاکسینگ، غول تاکسی اینترنتی چینی، خریداری شده است. به نظر میرسد دو عامل فعالیت بینالمللی و فعالیت چندبعدی کمک کرده تا استارتاپهایی مانند اوبر و لیفت در بازار بورس عرضه شوند. با توجه به بازار کوچک بازیگران محلی مانند ۹۹، گزینه ادغام و تملیک میتواند گزینه مناسبی برای آنها باشد. تکبعدی بودن فعالیت تاکسیهای اینترنتی میتواند ریسک سرمایهگذاری در آنها را افزایش دهد.
نیازمندیهای اینترنتی
تنها نمونه بورسی نیازمندیهای اینترنتی، ۵۸ دات کام چینی است که در سال ۲۰۱۳ به ارزش ۱۴۵۷ میلیون دلار در بورس نیویورک عرضه اولیه شد. قابل توجه است که گانجی، دیگر استارتاپ بزرگ چینی در این حوزه، در سال ۲۰۱۵ توسط همین شرکت خریداری شده است.

وضعیت سهام نیازمندیهای اینترنتی در جهان
به نظر این نوع استارتاپها بیشتر از طریق تصاحب توسط غولهای دیگر به سهامداران و بنیانگذاران خود فرصت خروج میدهد. جدیدترین خرید انجام شده، استارتاپ لتگو آمریکایی است که با ۲۰ میلیون کاربر توسط آفرآپ تصاحب شده است. این شرکت در زمان انجام معامله ۱۲۰ میلیون دلار ارزشگذاری شده است.
بازارهای اپلیکیشن
فعالیت در حوزه بازارهای اپلیکیشن محدودیت و شکل منحصربهفردی دارد. این بازار توسط گوگل پلی و اپ استور قبضه شده است که هر دو به واسطه تولید سیستم عاملهای اندروید و آیاواس این فرصت را به دست آوردهاند. در طرف دیگر شرکتهای تولیدکننده گوشی مانند سامسونگ، هوآوی، شیائومی و اوپو بازارهای اپلیکیشن مختص به خود را راهاندازی کردهاند که این اواخر نیز فعالیتشان اوج گرفته است.
تنها ارزشگذاری در این حوزه، بازار اپلیکیشن گتجار (GetJar) بوده است. این بازار اپلیکیشن در سال ۲۰۱۴ و به ارزش اولیه ۵۰ میلیون دلار (ارزش خالص فعلی ۵۴ میلیون دلار) توسط سانجی موبایل (Sungy Mobile) خریداری شد.
بخوانید: همه چیز درباره عرضه اولیه سهام – بخش اول: بورس آمریکا
نظر کارشناسان بازار سرمایه درباره عرضه اولیه سهام استارتاپها در ایران
با توجه به تجربه و آمار اندک در خصوص عرضه اولیه استارتاپها در ایران، برای کسب اطلاعات بیشتر به سراغ دو نفر از کارشناسان بازار سرمایه ایران رفتیم. دکتر بابک تدین، دکتری اقتصاد از دانشگاه امپریال کالج لندن و مدیر سرمایهگذاری گروه مدیریت سرمایه لیان (Lyan Capital Management) و دکتر پیمان مولوی، دکتری مدیریت از دانشگاه تهران و مدیرعامل مؤسسه شکلدهی اقتصاد ایرانیان. در ادامه به سؤالهای پرسیده شده از این دو کارشناس و نظرات آنها در این خصوص میپردازیم.
آیا استارتاپهای ایرانی شرایط ورود به بازار سرمایه را دارند؟
بابک تدین: بازار سرمایه در ایران به چهار بازار بورس، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی تقسیم میشود. در بازار بورس، بزرگترین و قدیمیترین بازار سرمایه ایران، غالباً سهام شرکتهای بزرگ و شناخته شدهای مانند فولاد مبارکه اصفهان، پتروشیمی پارس و هلدینگ خلیج فارس معامله میشود. شرکتها با حضور در تابلوهای اول و دوم بورس میتوانند از مزایای مالیاتی مختلفی بهرهمند شوند. حضور در هر کدام از بازارهای یاد شده مستلزم احراز شرایطی مشخص است؛ به عنوان مثال برای حضور در تابلو اصلی بازار بورس، شرکتها باید دارای حداقل ۳۰٪ سهام شناور باشند.
وظیفه هیئت پذیرش تعیین صلاحیت شرکتها برای ورود به بورس است. یکی از معیارهای مهم مدنظر این هیئت میزان سودآوری شرکتها است. شرکتها علاوه بر سودآوری در دورههای مالی گذشته و کنونی، باید از توان اثبات استمرار سودآوری در آینده نیز برخوردار باشند. به طور تاریخی بازار سرمایه ایران با شرکتهای صنعتی و تولیدی مأنوستر است؛ چرا که محاسبه بهای تمام شده و حاشیه سود در آنها به سادگی قابل انجام است و پیشبینی میزان فروش این شرکتها با توجه به شرایط کلی اقتصاد کشور از پیچیدگی کمتری برخوردار است. ازاینرو، محاسبه ارزش اینگونه شرکتها و سنجش ارزندگی آنها برای کارشناسان بازار سرمایه ایران امری متداول است. در سمت دیگر، شرکتهای فناوریمحوری که تاکنون به بازار سرمایه وارد شدهاند، عمدتاً زیرساختهای ضروری فناوری یا بانکی کشور را تأمین میکنند؛ مانند کارت اعتباری ایران کیش و آسان پرداخت پرشین.
بنابراین سودآوری و ماهیت فعالیت اینگونه شرکتها پایدار و قابل اطمینان است و ورود به میدان رقابت با آنها مستلزم سرمایهگذاری ابتدایی هنگفت، اخذ مجوزهای گوناگون و سهولت دسترسی به شبکه بانکی است. همچنین سهامداران عمده این شرکتها، بانکها و مؤسسات مالی بوده یا از شرکای تجاری استراتژیک آنها محسوب میشوند؛ به همین دلیل پشتوانه مالی و اعتباری مناسبی دارند.
شاید استارتاپهای ایرانی شرایط ورود به بازار سرمایه را داشته باشند، اما هیئت پذیرش در استمرار سودآوری آنها در آینده دچار شک و تردید خواهد بود. زیرا مشخص نیست که میزان تقاضا و استفاده مردم از خدمات ارائه شده توسط این استارتاپها مانند دیجیکالا، تپسی و شیپور ادامهدار خواهد بود یا نه؟ آیا خرید مردم از خردهفروشی آنلاین و استفاده از تاکسی اینترنتی همواره ادامه خواهد داشت؟ آیا مردم حتماً از دیجیکالا و تپسی استفاده خواهند کرد؟
از طرفی راهاندازی یک استارتاپ در حوزه دیجیتال سادهتر از راهاندازی شرکتهای صنعتی و کارخانهای است. به عنوان مثال، راهاندازی شرکتی در ابعاد فولاد مبارکه اصفهان نیازمند سرمایه هنگفت، مجوزهای مختلف و دسترسی به زیرساختهای دولتی است. رقابت در صنایع فناوریمحور و دیجیتال در مقایسه با صنایع سنگین و تولیدی بسیار شدیدتر است؛ زیرا شرایط ورود به بازار رقابت در این صنایع آسانتر است. مادامی که شرکتهای صنعتی در اکثر مواقع از حداقل تقاضا برای محصولات خود برخوردارند، استارتاپها بهراحتی میتوانند بازار خود را به رقیب تازهوارد واگذار کنند. با فرض اینکه یک استارتاپ بعد از ورود به بازار سرمایه نتواند در بازار خود به ادامه فعالیت بپردازد، تکلیف سرمایه سهامداران آن چه خواهد شد؟
شرکتهای فناوریمحور معمولاً دارایی فیزیکی کمتری نسبت به شرکتهای تولیدی و صنعتی دارند و ارزشگذاری آنها بیشتر بر اساس درآمدی که از داراییهای معنوی آنها تولید میشود، انجام میپذیرد. به عنوان مثال دیجیکالا به غیر از انبار، مراکز پردازش و ناوگان توزیع خود دارایی فیزیکی قابلملاحظه دیگری ندارد. در حالی که در ترازنامه اکثر شرکتهای بازار سرمایه ایران، بخش قابلتوجهی از داراییها مربوط به دارایی فیزیکی است. همچنین بخش زیادی از توسعه کسبوکار استارتاپهای ایرانی تابع قوانین و مقرارت نهچندان پایدار تصمیمگیران متعددی است که فارغ از تأثیر تصمیمات خویش بر کسبوکارهای نوپا قصد اصلاح رفتار اقتصادی عوام جامعه از طریق محدودسازی سازوکارهای اقتصاد آزاد را دارند. وجود ریسکهای سیستماتیک مانند نوسان نرخ ارز، ممنوعیت واردات کالاهای دیجیتال و تعرفهگذاری گمرک میتواند اثری منفی در روند ورود چنین استارتاپهایی به بازار سرمایه بگذارد.
پیمان مولوی: شرایط ورود به بازار سرمایه (خصوصاً فرابورس) برای استارتاپهای بزرگ ایرانی مهیا است. اگرچه شاید مسئله ارزشگذاری داراییها میتواند یکی از چالشهای ورود این استارتاپها به بازار سرمایه باشد؛ اما قوانین سازمان بورس و فرابورس تغییراتی داشته و از استارتاپها برای ورود به این بازار حمایت میکنند.
آیا ورود به بازار سرمایه به نفع استارتاپها است؟
بابک تدین: در صورتی که سهامداران و بنیانگذاران چشمانداز روبهرشد و روشنی از لحاظ سودآوری برای کسبوکار خود داشته باشند، عرضه اولیه سهام شاید راهکار مناسبی نباشد. به عنوان مثال، اگر استارتاپی در حال حاضر ۱۰ میلیارد ریال سودآوری دارد، با نسبت قیمت به سود ۲۰، ۲۰۰ میلیارد ریال ارزش خواهد داشت. حال اگر این شرکت پیشبینی افزایش سودآوری بیش از ۵ برابری در آینده (Forward P/E) داشته باشد، ارزش آتی آن بیش از ۱۰۰۰ میلیارد ریال خواهد بود. بنابراین استارتاپهایی که در حال رشد سریع، توسعه بازار و افزایش سودآوری هستند، احتمالاً با ورود به بازار سرمایه ارزشگذاری نسبی پایینی خواهند داشت. ازاینرو، برای استارتاپهایی که انتظار افزایش قابل توجه سودآوری ندارند یا میزان سودآوری آنها به ثبات نسبی رسیده است، بازار فعلی سرمایه ایران با نسبت قیمت به سود بالا (حدود ۳۵) میتواند جذاب باشد.
ورود نقدینگی بسیار بالا به بازار سرمایه ایران و افزایش ۵ تا ۷ برابری نسبت قیمت به سود (نسبت به میزان تاریخی) باعث شده تا بسیاری از استارتاپهای ایرانی علاقهمند به حضور در این بازار شوند. علاوه بر جذب سرمایه نقدی از طریق افزایش سرمایه از محل آورده نقدی سهامداران، فرصت خروج برای سرمایهگذاران اولیه و بنیانگذاران شرکت میتواند از دلایل دیگر این علاقهمندی باشد.
با توجه به نقدشوندگی پایین سهام استارتاپهای ایرانی در بازارهای ثانویه، بازار سرمایه میتواند عرصه مناسبی برای مبادله سهام استارتاپها باشد. همچنین این مزیت را به استارتاپها میدهد تا بدون دردسرهای رایج جذب سرمایه از شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر، به کمک تعداد زیادی از سهامداران عمومی خود اقدام به افزایش سرمایه کنند. البته باید به این نکته توجه کرد که آیا ورود به بازار سرمایه باعث میشود که نقدینگی خارج شده دوباره به استارتاپها و زیستبوم استارتاپی تزریق شود یا نه؟
خروج سرمایهگذاران اولیه از استارتاپ امری عادی است؛ زیرا که سرمایهگذاران برای کسب سود اقدام به سرمایهگذاری کردهاند. ولی کنارهگیری بنیانگذاران از مدیریت استارتاپ میتواند اثرات منفی داشته باشد. به عنوان مثال خروج سرمایهگذارانی مانند سرآوا و رهنما از کافه بازار امری عادی است. اما در صورتی که بعد از ورود به بازار سرمایه، افرادی مانند حسام آرمندهی، همبنیانگذار کافه بازار، دیگر تمایلی به فعالیت مدیریتی در کافه بازار نداشته باشند،، این موضوع میتواند نگرانکننده باشد. چشمانداز استارتاپها بر اساس دیدگاه بنیانگذاران آنها بنا شده و خروج این افراد میتواند در روند رشد و توسعه استارتاپ خلل ایجاد کند.
خروج بیل گیتس از شرکت مایکروسافت مثال خوبی برای توصیف نحوه درست خروج بنیانگذاران از شرکتها است. کنارهگیری بیل گیتس از مدیرعاملی و شروع فعالیتهای عامالمنفعه، به یکباره و ناگهانی نبود. او برنامه بلندمدت خود در کاهش مسئولیت و میزان سهامش را از قبل اعلام کرده بود. سپس در طول یک بازه زمانی چندین ساله از مسئولیتهای خود در شرکت کاسته و قسمتی از سهام خود را با برنامه از پیش اعلام شده به فروش رساند. این شفافیت از شوکهایی که میتوانست در صورت اعلام ناگهانی خروج بیل گیتس به سهام مایکروسافت وارد کند، جلوگیری کرد.
شاید ورود به بازار سرمایه بهترین راهحل برای رشد استارتاپها نباشد؛ زیرا معمولاً فرصت خوبی برای خروج بنیانگذاران و سهامداران به وجود میآید که این اتفاق میتواند باعث کاهش انگیزه بنیانگذاران برای ادامه فعالیت در استارتاپ شود. بنابراین با ورود به بازار سرمایه، سهم بنیانگذاران و سرمایهگذاران به میزان قابل توجهی کاهش مییابد و به تعداد زیادی سهامدار جدید منتقل میشود که ممکن است دانش، تخصص و شناخت کافی نسبت به کسبوکاری که در آن سرمایهگذاری کردهاند، نداشته باشند. مادامی که فروش سهام افراد کلیدی کسبوکارها به خروج کامل یا بیانگیزگی آنها در ادامه مدیریت شرکت نینجامد، ورود به بازار سرمایه میتواند جایگاه مناسبی برای خروج از سرمایهگذاریهای خطرپذیر باشد. در عین حال فروش سهام بنیانگذاران و سرمایهگذاران میتواند برای زیستبوم استارتاپی نیز اتفاق مثبتی تلقی شود؛ در صورتی که نقدینگی حاصل از این کار دوباره در استارتاپها سرمایهگذاری شود یا باعث ایجاد انگیزه در کارآفرینان تازهکار و سرمایهگذاران جدید شود.
پیمان مولوی: ورود استارتاپها به بازار سرمایه منافع خوبی برای آنها به همراه دارد. استارتاپهای ایرانی بهسرعت در حال رشد هستند و تعدادی از آنها به بلوغ رسیدهاند. با توجه به اینکه رشد سریع یکی از خصوصیتهای استارتاپها است، عرضه اولیه سهام میتواند اثر مثبتی بر آنها بگذارد؛ زیرا بخش کوچکی از سهام استارتاپها به فروش خواهد رسید. سپس با افزایش قیمت هر سهم، ارزش کل شرکت افزایش مییابد و استارتاپ این امکان را خواهد داشت تا سهام خود را به قیمتهای بالاتری به فروش برساند. اما این اتفاق زمانی رخ خواهد داد که ارزشگذاری اولیه به درستی انجام گرفته باشد و بیشتر از قیمت واقعی نباشد.
آیا راهکارهای دیگر مالی به جای عرضه اولیه برای تأمین مالی استارتاپها وجود دارد؟
بابک تدین: بازارهای ثانویه مانند فیروزهپلت نسبت به بازار سرمایه بستر مناسبتری برای مبادله و ارزشگذاری سهام استارتاپهای در حال رشد و ایدهپردازی محسوب میشوند؛ اما در ساختار سنتی قانون تجارت ایران نمیتوان به راحتی قراردادهای سرمایهگذاری و ادغام پیچیده تنظیم کرد. به عنوان مثال، قوانین و تفاهمنامههای بنیانگذاران و سرمایهگذاران استارتاپی مانند سهام ممتاز، سهام عادی، حق انحصاری استفاده از داده و … مورد پذیرش سرمایهگذاران سنتی و شورای عالی بورس نیست و میتواند عرضه اولیه سهام استارتاپها را با چالش روبهرو کند.
تا به امروز سرمایهگذاران استارتاپی با حجم سرمایهگذاری پایین و دید میانمدت اقدام به سرمایهگذاری در استارتاپها کردهاند. به همین دلیل زیستبوم کسبوکارهای نوپا و سرمایهگذاری در استارتاپها در ایران نسبت به سایر بازارها عمق کمتری داشته و قیمتگذاری روی سهام این نوع شرکتها کاری دشوار بوده است. ریسک بالا و دشواری ارزشگذاری سهام استارتاپها، نقدشوندگی سهام آنها را نیز پایین آورده است. در نتیجه سرمایهگذاران فعلی زیستبوم کسبوکارهای نوپا برای استارتاپهای رشدیافته ایرانی مناسب نیستند و این استارتاپها به سرمایهگذاران جدیدی با ریسکپذیری بالا، دید بلندمدت و حجم سرمایهگذاری بالا نیاز دارند. ویژگیهای خاص موردنیاز این سرمایهگذاران موجب شده است تا بازاری غیر از بورس برای خرید و فروش سهام استارتاپهای نسل اول ایران مطرح نباشد.
پیمان مولوی: استارتاپها میتوانند از اوراق مختلفی برای تأمین مالی فعالیتهای خود استفاده کنند. به عنوان مثال، اوراق مرابحه برای تأمین مواد اولیه از راهکارهای دیگر مالی است. در حوزه حملونقل اوراق اجاره میتواند برای استارتاپها مفید باشد. اوراق منفعت که بیانگر مالکیت دارنده بر مقداری معین از یک خدمت یا منافع آینده از یک دارایی بادوام است، میتواند راهکار جایگزین دیگری برای استارتاپهای حوزه گردشگری باشد؛ مانند گواهی حق اقامت در هتلی معین در یک روز معین.
با توجه به شرایط فعلی بازار سرمایه ایران، آیا شرایط برای عرضه اولیه سهام استارتاپهای ایرانی مهیا است؟
بابک تدین: شرایط فعلی برای ورود به بازار سرمایه برای استارتاپهای ایرانی مهیا است؛ ولی احتمالاً میزان جذابیت همه استارتاپها برای فعالین بازار سرمایه به یک میزان نخواهد بود. ممکن است شرایط ورود به بازار سرمایه برای بسیاری از استارتاپهای موفق ایرانی مهیا باشد؛ اما آنچه اهمیت دارد میزان ریسک و روند سودآوری آینده آنهاست. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری تنوع سبد سهام است. به عنوان مثال صندوقهای سرمایهگذاری با خرید سهام شرکتها از صنایع مختلف ریسک خود را پوشش میدهند. بنابراین استارتاپهایی مانند اسنپ، دیجیکالا و هزاردستان که دارای چندین زیرمجموعه هستند و در بازارهای مختلفی فعالیت دارند، به دلیل تنوع حوزه فعالیتی خود میتوانند جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاری داشته باشند. چنین مجموعههایی شرایط نسبتاً بهتری برای ورود به بازار سرمایه را میتوانند داشته باشند.
به عنوان مثال، با شیوع ویروس کرونا دو زیرمجموعه اسنپفود و اسنپتریپ با افت شدید فروش روبهرو شدند؛ اما بخشهای دیگر اسنپ باعث شد تا ریسک توقف فعالیت کل مجموعه از بین برود. اما در مورد استارتاپهای تکبعدی مانند شیپور و دیوار که همواره با مشکلات قانونگذاری نیز مواجه هستند، شرایط متفاوت است. با در نظر گرفتن اینکه توقف فعالیت یک شرکت سهامی خاص آسانتر از یک شرکت سهامی عام است، اگر این استارتاپها وارد بازار سرمایه شوند و قانونگذاران موانعی بر سر فعالیت آنها ایجاد کنند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
پیمان مولوی: فرابورس ایران به دلیل نوع نگرش و چابکی خود بازار کسبوکارهای کوچک و متوسط را راهاندازی کرده است که بستر مناسبی برای عرضه اولیه سهام استارتاپها است. استارتاپهای ایرانی تا به حال توجه کافی به بازار سرمایه نداشتهاند. آنها میتوانستند مدتها قبل وارد بازار سرمایه شوند؛ اما در حال حاضر تقاضا برای ورود به بازار سرمایه بالا رفته است. شرایط از سمت بازار سرمایه برای ورود استارتاپها مناسب است. گاهی اوقات شرایط از سمت خود استارتاپها مهیا نیست؛ زیرا برخی از آنها صورتهای مالی شفاف مطابق قوانین ندارند و با مشکلات مالیاتی مواجه هستند. همچنین در برخی از استارتاپها، تفکر سنتی سرمایهگذاران خطرپذیر (VCs) با عرضه سهام در بازار سرمایه همراستا نیست.
با رشد و توسعه اقتصاد دیجیتال در ایران و جهان، شاهد شرکتهای بزرگی در بازار سرمایه خواهیم بود که شانهبهشانه بانکها و شرکتهای فولادی فعالیت خواهند کرد. البته که ساختار بازار سرمایه و اقتصاد ایران با کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس متفاوت است؛ اما باید این مسیر توسط استارتاپها طی شود. ورود به بازار سرمایه برای استارتاپهایی با ارزش ۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ میلیارد ریال میتواند گزینه خوبی برای تأمین مالی باشد.
بخوانید: همه چیز درباره عرضه اولیه سهام – بخش دوم: بازار سرمایه ایران
در صورت ورود استارتاپهای ایرانی به بازار سرمایه، چه تأثیری بر زیستبوم استارتاپی ایران خواهد داشت؟
بابک تدین: خروج سهامداران و بنیانگذاران میتواند آثار منفی و مثبتی بر استارتاپها و زیستبوم استارتاپی بگذارد. این نقدینگی میتواند دوباره در زیستبوم استارتاپی سرمایهگذاری شده و به تبع آن آثار مثبت اقتصادی برای اقتصاد ایران را به همراه داشته باشد. اما خروج کامل سرمایه بنیانگذاران و سهامداران و کاهش میزان فعالیت و سرمایهگذاری در استارتاپها میتواند اثرات منفی بر کل جامعه استارتاپی ایران بگذارد.
پیمان مولوی : برای پاسخ به این سوال باید از خود پرسید که اگر شرکتهایی همانند گوگل (Google)، اپل (Apple) یا تسلا (Tesla) در بورس حضور نداشتند چه اتفاقی میافتاد؟ در ایران نیز بهتر است این روند طی شود و استارتاپها با ورود به بازار سرمایه از تأمین سرمایه این بازار استفاده کرده و همچنین بتوانند برند خود را توسعه دهند. با عرضه اولیه سهام استارتاپها، قیمت سهام آنها مشخص شده و ادغام و تملیک (M&A) در آینده آسانتر خواهد شد.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره عرضه اولیه استارتاپها میتوانید گزارش «عرضه اولیه سهام استارتاپها در ایران و آمریکا» را از طریق لینک زیر دانلود نمایید.

صندوق مالی توسعه تکنولوژی ایران
این گزارش با حمایت صندوق مالی توسعه تکنولوژی ایران تدوین و تهیه شده است. مجموعه تکراسا از حمایت و پشتیبانی این مجموعه، به عنوان یاور تحقیقاتی، کمال تشکر و قدردانی را دارد.