بسیاری از افرادی که برای بار اول میخواهند استارتاپی را راهاندازی کنند یا مدیریت آن را بر عهده بگیرند، سؤالهای زیادی دارند که در بین آنها متداول است. در این مقاله به صورت موردی به تعدادی از این سؤال و جوابها در مورد راهاندازی و مدیریت یک کسبوکار نوپا میپردازیم. جیمز آلتاچر (James Altucher)، کارآفرین آمریکایی، نویسنده این مقاله است. آلتاچر سابقه راهاندازی بیش از ۲۰ کسبوکار را دارد که در میان آنها هم موفقیتهای بزرگی دیده میشود و هم شکستهای سنگین.
همچنین او در ۳۰ استارتاپ سرمایهگذاری کرده که هم از بین رفتن استارتاپها و هم بازگشت سرمایه ۱۰۰ برابری را تجربه کرده است. بنابراین، این مقاله برای کسانی که تجربه اول مدیریت و راهاندازی یک استارتاپ را دارند، بسیار مفید و کمککننده است. البته توجه داشته باشید که همه این جوابها لزوماً درست نیست و در موقعیتهای خاص، جوابهای متفاوتی خواهند داشت.
۱) آیا باید سراغ سرمایهگذاران خطرپذیر (VCs) رفت؟
ابتدا یک محصول بسازید و با این روش، مشتریهای اولیه خود را به دست آورید. سپس از پسانداز ارزان خود، سرمایه خانواده و دوستانتان کمک بگیرید. بعد در مورد اینکه چگونه سرمایه جذب کنید، فکر کنید. غیرحرفهای (Amateur) نباشید و فقط بعد از اینکه مراحل بالا را انجام دادید به سرمایه خطرپذیر فکر کنید.
۲) آیا باید ایده خود را ثبت (Patent) کنیم؟
اول مشتری جذب کنید، سپس به ثبت معنوی ایده خود بپردازید. تا زمانی که مجبور نشدهاید، با وکیل صحبت نکنید.
۳) آیا باید از سرمایهگذاران خطرپذیر بخواهیم که قرارداد عدم افشای اطلاعات (NDA) را امضا کنند؟
خیر؛ قرار نیست کسی ایده شما را بدزدد. سرمایهگذاران خطرپذیر امضای این قرارداد را غیرحرفهای میدانند.
۴) به شریک خود باید چقدر سهم دهیم؟
این گونه مسائل را این طور دستهبندی کنید: مدیریت شرکت، جذب سرمایه، داشتن ایده، درآمدزایی کردن و ساخت محصول یا خدمت. سپس موارد ذکر شده را به قسمتهای مساوی تقسیم کنید.
۵) آیا در صورتی که خودمان فردی فنی نیستیم، باید یک همبنیانگذار فنی داشته باشیم؟
خیر؛ اگر از قبل همبنیانگذار فنی نداشتهاید، میتوانید مسائل فنی را برونسپاری کرده و از اعطای سهم بیمورد جلوگیری کنید.
۶) آیا نیاز است که به ازای گرفتن خدماتی مشخص، سهام تهاتر کنیم؟
خیر؛ خدماتی را دریافت کنید که پولش را پرداخت کرده باشید.
۷) چگونه اپلیکیشن خود را بفروشیم؟
اول به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید. سپس با تولید محتوای بلاگ در پلتفرمهای مختلف این کار را انجام دهید. بعد از این کارها، به مرور به اپلیکیشن خود ویژگیهای جدیدی را اضافه کنید.
۸) آیا لازم است که محصول ساخت؟
شاید؛ البته ابتدا بررسی کنید که محصول نتیجه میدهد یا خیر. سپس به عرضه آن فکر کنید. بعد از این کار، محبوبترین محصولات یا خدمات خود را تولید کنید. خیلی از افراد این فرآیند را برعکس انجام داده و شکست میخورند.
شرکت اوراکل (Oracle) به خوبی این فرآیند را طی کرد. آنها یک «پایگاه داده» کوچک داشتند. در حقیقت، این پایگاه داده در ابتدا فقط تعدادی مشاور داشت که به ایجاد دادهها کمک میکردند. بعد از تقریباً ۵ سال از انجام این کار، آنها یک «پایگاه داده» بسیار باارزش ایجاد کردند.
۹) اعطای چه مقداری از سهام با رقیقشوندگی (Dilution) سهام خودمان همراه است؟
اگر کسی به شما سرمایه اعطا میکند، آن را بپذیرید. ۱۰۰٪ از هیچ چیز (صفر) کمتر است از ۱٪ از یک.
۱۰) آیا باید به حرفهای سرمایهگذاران خطرپذیر گوش داد؟
بله؛ آنها به شما سرمایه میدهند. البته به هر چیزی که میگویند هم لازم نیست عمل کنید.
۱۱) اگر به نظر برسد که کسی محصول ما را نمیخرد، چه باید کرد؟
به محصول یا خدمتی تبدیلش کنید تا دیگران مشتاق شوند که بابت مهارت شما در گسترش این محصول، پول پرداخت کنند.
۱۲) اگر یک مشتری در مدل کسبوکار ارائهدهنده خدمات به شرکتها (B2B) با شما ناسازگاری کرد، چه باید کرد؟
در ماه فقط یک بار با او تماس بگیرید. سعی کنید آرامش خود را حفط کنید و عصبانی نشوید.
۱۳) در سؤال قبل، اگر مشتری در مدل کسبوکار ارائهدهنده خدمات به مصرفکننده (B2C) باشد، چه؟
سریعتر محصول خود را ارائه دهید. هر هفته ویژگیهای جدیدی به آن اضافه کنید. این خیلی مهم است که به طور مداوم و سریع مشتری را شگفتزده کنید.
۱۴) چطور مشتریان جدیدی به دست آوریم؟
بهترین مشتریان جدید، مشتریان سابق شما هستند. هر روز به ارائه خدمات جدید به مشتریان قدیمی فکر کنید.
۱۵) بهترین کاری که برای یک مشتری جدید میتوان انجام داد، چیست؟
برای ۱۰۰ روز ابتدایی به آنها بیش از حد خدمات دهید. در این صورت هیچ وقت آنها را از دست نخواهید داد.
۱۶) اگر مشتریان چیزی از ما بخواهند که در مدل کسبوکار نیست، چه باید کرد؟
حتماً آن را انجام دهید یا از کسی بخواهید که آن را برای شما انجام دهد؛ حتی اگر از رقیبان شما باشد.
۱۷) آیا باید همیشه روی سئو (SEO) تمرکز کنم؟
خیر.
۱۸) آیا لازم است که در شبکههای اجتماعی تبلیغات داشته باشم؟
خیر.
۱۹) آیا باید در مورد کارمندانی که واقعاً بد هستند، بد حرف بزنیم؟
هیچ وقت شایعهسازی نکنید. با مقصر روراست صحبت کنید. همچنین اجازه ندهید که کارمندانتان در مورد مشتریان یا کارمندان دیگر با بدی صحبت کنند.
این مورد در یکی از شرکتها با جریان درآمدی ۱۰۰ میلیون دلاری اتفاق افتاد که باعث شد مشتریان خود را از دست بدهد و هنوز هم دلیل آن را نمیدانند.
۲۰) خیلی ایده دارم؛ چگونه باید بهترین را انتخاب کنم؟
هر چه میتوانید ایدههای مختلف را امتحان کنید. بهترین آنها شما را انتخاب میکند.
۲۱) نشانههای یک غیرحرفهای (amateur) چیست؟
- درخواست برای امضای قرارداد عدم افشای اطلاعات (NDA)
- تلاش برای جذب سرمایه خطرپذیر (VC) قبل از تولید محصول و جذب مشتری
- دعوا با شرکا در سال اول کار. اخراج شریکان یا محدود کردن اختیار آنها با وجود آنکه هنوز چیزی از کنترل خارج نشده است.
- نگرانی بیش از حد در مورد رقیق شدن سهام (Dilution)
- تصمیم غیرعقلانی برای جذب سرمایهگذار؛ به طور مثال تلاش برای جذب سرمایه از مارک کیوبن (Mark Cuban)؛ زیرا او صاحب باشگاه ملی بسکتبال دالاس ماوریکس (Dallas Mavericks) است و شما به آن باشگاه علاقه دارید.
- از افرادی که کم و بیش شما را میشناسند، درخواست کنید که شما را به سرمایهگذار مشهوری (مانند همان مارک کیوبن) معرفی کنند.
- درخواست ۵ دقیقه زمان برای توضیح به دیگران، در صورتی که همه میدانند ۵ دقیقه زمان کمی است.
- ارائه پاورپوینتی که اجازه مقایسه و داوری شفاف را نمیدهد. داوران باید بدانند که شانس ۱۰۰ برابر شدن پول سرمایهگذاری شده وجود دارد.
- رد کردن پیشنهاد سرمایهگذاری در زمانی که شرکت شما تقریباً هیچ درآمدی ندارد.

منبع عکس: Venture X
۲۲) نشانههای یک حرفهای چیست؟
- پروسه رفتن از محصول بسیار بد به خدمات و بعد به محصول خوب و در آخر به سرویس نرمافزاری (SaaS). دقیقاً برعکس این روند نشانه غیرحرفهایها است.
- کم کردن مداوم هزینهها
- فروختن در هر روز و در هر ساعت
- وقتی شما درآمد میلیون دلاری دارید، متمرکز میشوید؛ اما زمانی که درآمدی ندارید، متمرکز نشده و هر روز ایدههای جدیدی را ارائه میدهید.
- «نه» گفتن به کسانی که به طور واضحی بازنده هستند.
- «بله» گفتن به هر نوع ارتباط با کسانی که به طور واضحی برنده هستند.
- توانایی تشخیص برنده از بازنده.
۲۳) چه موقعی باید کارمند تماموقت استخدام کنم؟
زمانی که درآمد کافی دارید.
۲۴) چقدر طول میکشد تا سرمایه جمع شود؟
در یک کسبوکار بزرگ، ۶ ماه و در یک کسبوکار متوسط بسیار طول میکشد.
۲۵) آیا باید یک دفتر داشته باشم؟
خیر؛ تا زمانی که درآمد نداشته باشید، این کار غیرمنطقی است.
۲۶) آیا باید تحقیق در بازار داشته باشم؟
بله؛ مشتریهایی را پیدا کنید که قطعاً و بدون شک خدمت شما را میخرند. البته بدانید معمولاً اولین محصولی که ارائه میکنید، تمام آن چیزی نیست که مشتری بخواهد.
۲۷) آیا باید مالیات بپردازم؟
خیر؛ همیشه باید پول خود را دوباره سرمایهگذاری کنید؛ حتی با وجود ضرر در این کار.
۲۸) آیا باید سود سهام را به سهامداران بپردازم؟
به پاسخ سؤال قبل مراجعه کنید.
۲۹) حقوق مدیرعامل چقدر باید باشد؟
اگر هنوز به سودآوری نرسیدهاید، حقوق مدیرعامل نباید بیشتر از دو برابرِ کمترین حقوق برای کارمندان باشد. البته این در صورتی است که شما جذب سرمایه داشتهاید. در صورتی که هنوز جذب سرمایه نکردهاید، حقوق شما باید صفر باشد تا زمانی که باقیمانده درآمد شرکت بتواند به عنوان حقوقتان باشد. نکته مهم: حقوق مدیرعامل، آخرین هزینه پرداخت شده در هر کسبوکار است.
۳۰) چه زمانی کارمند خود را اخراج کنم؟
زمانی که شما برای کمتر از ۶ ماه خود سرمایه دارید و جریان درآمدی شما به خوبی رشد نمیکند.
۳۱) چه زمانی با کارمند خود رابطه عاشقانه داشته باشم؟
زمانی که به معنای واقعی به او علاقه دارید و این احساس دوطرفه است.
۳۲) دلایل دیگر اخراج کارکنان چه چیزهایی است؟
- زمانی که شایعهسازی میکنند.
- زمانی که به طور مداوم کار خود را دیر تحویل میدهند.
- زمانی که فکر میکنند که از آنها بیش از حد استفاده میکنید و درخواست افزایش حقوق میدهند.
- زمانی که در مورد مشتریان یا دیگر کارمندان حرفهای نامناسبی میزنند.
- وقتی گرایشی خلاف هدف اصلی سازمانتان دارند.
۳۳) چه زمانی باید افزایش حقوق بدهید؟
به ندرت.
۳۴) سهام تشویقی کارکنان (Option Pool) چقدر میتواند باشد؟
٪۱۵ تا ۲۰٪.
۳۵) چه مقدار از سهام را باید مشاوران بگیرند؟
یک چهارم درصد. مشاوران چندان فایدهای ندارند. حتی هیأت مشاوران هم نداشته باشید.
۳۶) هیأت مدیره باید چه مقدار سهام داشته باشد؟
هیچ سهمی. آنها باید سرمایهگذار باشند. اگر سرمایهگذار نیستند، ۰/۵٪ از سهام کافی است.
۳۷) اگر یک مشتری تقریباً تمام درآمد ما را تشکیل دهد، چه باید کرد؟
به بهترین وجه ممکن با او رفتار کنید. از هدایا و پیشنهادهای ویژه غافل نشوید. البته فراموش نشود که منابع درآمدی شما باید هر چه زودتر روی مشتریان بیشتری پایهگذاری شود.
۳۸) بهترین راه فروش چیست؟
نشان دادن ارزش افزوده بسیار بالا. به این معنا که اگر آنها ۱ دلار بپردازند، کالایی با ارزش ۱۰۰۰ دلار دریافت خواهند کرد.
راه دوم، ایجاد ترس و تحریک در مشتریان است. آنها را بترسانید (دنیا به سمت نابودی میرود). سپس آنها را تحریک کنید (و این محصول یا فروش تنها راه متوقف کردن آن است).
۳۹) بهترین راه برای صحبت در مورد رقیب در یک جلسه چیست؟
از اثر «انتخاب مبهم» استفاده کنید. به طور مثال بگویید: «تمامی رقبای من عالی هستند. حتی نمیدانم کدام یک از آنها را انتخاب کنم.»
۴۰) بهترین راه ارزشگذاری یک شرکت چیست؟
از خود بپرسید که چقدر هزینه باید صرف شود تا دوباره این تکنولوژی، خدمت، مشتریان و برندی که ایجاد کردهاید، ساخته شوند. آن را چهار برابر کنید.
۴۱) آیا باید همیشه نگران اخبار و وضعیت اقتصادی باشیم؟
البته که خیر. بهترین کسبوکارها در بدترین شرایط اقتصادی شروع به کار میکنند.
۴۲) چطور خدمات خود را بیشتر شارژ کنیم؟
خدمات خود را کاملاً موردی کنید و برای شارژ هر مورد از آنها تصمیم بگیرید.
۴۳) آیا باید ساعتی، ماهانه یا به ازای هر پروژه این شارژ را انجام دهیم؟
ابتدا به ازای هر پروژه و بعد به صورت ماهانه آن را اجرا کنید.
۴۴) چگونه برای یک جلسه آماده شویم؟
همه چیز در مورد مشتریان را بدانید؛ رقابت، کارمندان، صنعت و غیره. تا جایی که میتوانید بخوانید و در این موارد اطلاعات کسب کنید.
۴۵) نحوه مؤثر بازاریابی ایمیل یا ایمیل مارکتینگ چیست؟
کمپینهای مؤثرِ تبلیغاتیِ ایمیل توسط تبلیغنویسان حرفهای انجام میشود. لیست مخاطبان ایمیل هم افرادی هستند که سابقه خرید خدمات مشابه را در ۶ ماهه گذشته داشتهاند. در صورتی که مهارت تبلیغنویسی نداشته باشید، تمام آن چیزی که مینویسید، خستهکننده خواهد بود.
۴۶) آیا لازم است که خدمات مجانی ارائه دهیم؟
شاید؛ اما توقع نداشته باشید که مشتریان مجانی را به مشتریان پولی تبدیل کنید. در واقع مشتریان مجانی از شما توقع زیادی داشته و همه چیز میخواهند؛ بدون آن که چیزی پرداخت کنند. پس بهتر است مدل کسبوکار متفاوتی برای این گونه مشتریان داشته باشید.
۴۷) آیا لازم است بلاگ داشته باشم؟
بله، حتماً. اگر فکر میکنید بلاگ شخصی باعث فرار مشتریان میشود، کاملاً اشتباه میکنید. مشتریان شیفته صداقت و شفاف بودن شما میشوند. همچنین حس همدلی بین آنها با شما ایجاد میشود.
۴۸) آیا باید به حاشیه سود اهمیت بدهم؟
خیر؛ به جریانهای درآمدی اهمیت دهید.
۴۹) آیا نیاز است که ایدهای غیر مربوط را اسپینآف (Spin-Off) کرده و به کسبوکار جداگانهای تبدیل کنیم؟
خیر؛ یک کسبوکار موفق بسازید. تمام موارد را در آن بریزید و با عمل متوجه ایدههای متفاوت شوید.
۵۰) چه زمانی باید به مشتریان وفادار «نه» گفت؟
زمانی که زیادی به شما نزدیک میشوند.
۵۱) چه زمانی باید به مشتریان وفادار «بله» گفت؟
هر حالتی به غیر زمانی که به آنها «نه» میگویید.
۵۲) آیا باید با سرمایهگذار خطرپذیری مذاکره کنم که بهترین شرایط را دارد؟
خیر؛ سرمایهگذاری را انتخاب کنید که دوست دارید. زمانهای سختی را پیشرو خواهید داشت. بنابراین، باید سرمایهگذاری را انتخاب کنید که با او همدلی دارید.
۵۳) آیا باید به کارمندان برای انجام یک کار خیلی خوب، اضافه پرداخت (Bonus) دهم؟
خیر؛ به آنها به جای اضافه پرداخت، جایزه دهید.
۵۴) در کریسمس چه کاری باید انجام دهم؟
برای همه کسانی که میشناسید، بستههای هدیه بفرستید.
۵۵) چه زمانی باید از ایدهام دست بکشم؟
زمانی که بیشتر از دو ماه نتوانستید جلب توجه کنید یا مشتری و درآمدی داشته باشید.
۵۶) چرا سرمایهگذار یا مشتری که دیروز جلسه حضوری خیلی خوبی با هم داشتیم، امروز تماس نگرفته است؟
آنها نسبت به شما حس خوبی ندارند. «دیروز» برای آنها مانند یک ثانیه و برای شما مانند یک زمان طولانی بوده است. این موضوع طبیعی است. سعی کنید با آن کنار بیایید.
۵۷) آیا باید یک مدیرعامل حرفهای جذب کنیم؟
خیر؛ هرگز این کار را نکنید.
۵۸) آیا نیاز است که مدیر فروش استخدام کنیم؟
خیر؛ تا زمانی که به حداقل ۱۰ میلیون فروش نرسیدهاید، یکی از بنیانگذاران، مدیر فروش خواهد بود.
۵۹) من مرتکب اشتباهی شدم. آیا باید به شریک خود بگویم؟
بله؛ هر چیزی که اتفاق داده است را باید توضیح دهید.
۶۰) من به پول احتیاج دارم. آیا میتوانم از کسبوکار خود قرض بگیرم؟
تنها در صورتی مجاز به انجام این کار هستید که با برداشت این پول، کسبوکار بتواند تا ۶ ماه دیگر دوام بیاورد.
۶۱) من ۲ شرکت خریدهام. آیا نیاز است که آنها را زیر یک سقف برده و شروع به یکی کردن آنها کنم؟
خیر؛ حداقل به مدت ۲ سال این کار را نکنید.
۶۲) آیا باید از شغل خود انصراف دهم؟
خیر؛ تنها در صورتی برای انصراف آماده باشید که حقوق این کار جوابگوی نیاز شما در طی ۶ ماه ابتدایی استارتاپ است و در زمان مناسب انصراف دهید.

منبع عکس: Great People Inside
۶۳) زمانی که شک دارم چه کار کنم؟
از مشتریان خود بپرسید. البته اگر این شکها را میتوان با آنها در میان گذاشت.
۶۴) رقابت خیلی زیادی دارم. چه باید بکنم؟
رقابت بسیار مفید است. این موضوع باعث بهبود عملکرد شما میشود. تلاش برای داشتن مدل کسبوکار منحصربهفرد باعث میشود تا سعی کنید بهتر از دیگران ظاهر شوید.
۶۵) همسر من فکر میکند که من بیش از حد روی استارتاپ خود وقت میگذارم. چه باید بکنم؟
شما ۲ راه دارید؛ یا همسر خود را طلاق دهید یا دست از استارتاپ خود بکشید.
۶۶) من کسبوکار خود را راهاندازی کردهام؛ اما درگیر مشکلات روابط عاطفی هستم. باید چه کار کنم؟
از شر روابط خلاص شوید.
۶۷) آیا لازم است مکان خود را تغییر دهم؟
در بیشتر اوقات خیر. بهتر است تمام کارهایتان را در محل زندگی خود انجام دهید. مسافرت کردن از لحاظ وقت و پول به صرفه نیست.
۶۸) من یک ایده برای ساخت اپلیکیشن دارم؛ اما نمیدانم چگونه آن را عملی کنم. باید چه کار کنم؟
ابتدا ایده و ویژگیهای اپلیکیشن مورد نظر خود را به طور واضح بنویسید یا بکشید. سپس آن را برای طراحی و برنامهنویسی برونسپاری کنید. در حین کار با آنها جلسه گذاشته و خروجی را چک کنید.
۶۹) ترافیک و بازدید زیادی دارم؛ اما درآمدی ندارم. چه کار کنم؟
کسبوکار خود را بفروشید.
۷۰) میخواهم حق امتیاز (Franchise) فلان شرکت را بخرم. ایده خوبی است؟
زمانی این کار را بکنید که کسبوکار مورد نظر شما در حال افول است یا به خوبی کار نمیکند و شما میتوانید این مشکل را حل کرده و وضعیت را بهبود ببخشید. بر اساس امیدهای واهی خرید نکنید و به گذشته توجه داشته باشید. تجربههای شما به کمکتان میآیند.
۷۱) آیا نیاز است یک متخصص روابط عمومی را استخدام کنم؟
خیر؛ به جای آن میتوانید بازاریابی چریکی انجام دهید.
۷۲) رقیب من از لحاظ تمامی معیارها از من بهتر است. چه باید بکنم؟
بهتر است تا کسبوکار خود را در اسرع وقت به فروش بگذارید تا دوباره شروع کنید. از این تصمیم پشیمان نباشید. زمان بسیار باارزش است.
۷۳) من ۶ سال است که در کسبوکار خود فعالیت میکنم. به نظر نمیرسد که شرکت من در حال رشد باشد. حتی در بعضی موارد در حال افول است. باید چه کار کنم؟
۱۰ ایده در مورد خدمات جدیدی که کسبوکار شما میتواند ارائه دهد، تعریف کنید. برای هر سرویس جدید سعی کنید مشتری به دست آورید. در این شرایط ممکن است کسبوکارها از انجام این کار امتناع ورزند؛ زیرا سرمایهگذاران خطرپذیر آنها را تحت فشار قرار داده و میگویند روی خدمات قبلی خود بیشتر تمرکز کنند.
۷۴) آیا کار اخلاقی است که کسبوکار خود را راهاندازی کنم؛ در حالی که در جای دیگری مشغول به کار هستم؟
خیر.
۷۵) فلان شرکت با قیمت ۱۰۰ میلیون دلار فروخته شده است. آیا باید به آن حد برسم؟
خیر؛ به این موارد فکر نکنید.
۷۶) اگر یک خریدار از من سؤال کند که چرا میخواهم کسبوکارم را بفروشم، چه باید بگویم؟
اینکه احساس میکنید رشد کردن در چارچوب یک شرکت بزرگتر که مشکلات بسیار زیاد کسبوکاری را تجربه کرده است، آسانتر خواهد بود.
۷۷) آیا من با تکنولوژی خود میتوانم دنیا را تغییر دهم؟
خیر؛ شما نمیتوانید.
سخن پایانی
توجه کنید که این قوانین و نکات همیشه اعمال نمیشوند. همان طور که کرت وانهگات (Kurt Vonnegut)، رماننویس آمریکایی میگوید:
اگر میخواهید قواعد دستور زبان را بشکنید، ابتدا قواعد دستور زبان را بیاموزید.