استارتاپرهبریمقالات شاخص

۵۶ نمونه هدف استراتژیک برای الگوبرداری در شرکت‌ها و سازمان‌ها

15 دقیقه زمان تقریبی خواندن

اهداف استراتژیک به بیانیه‌هایی گفته می‌شوند که استراتژی‌های حیاتی و مهم سازمان شما را نشان می‌دهند. به‌عبارت دیگر، شما سعی می‌کنید در یک دوره زمانی خاص (به‌طور معمول ۳ تا ۵ سال) به اهداف استراتژیک خود برسید و اهدافتان با اقدامات و ابتکارات‌ شما پیوند دارند.

در مقاله تلاش شده است تا لیستی از نمونه اهداف استراتژیک معرفی شوند تا شما با توجه به شرایط سازمان خود به انواع مختلفی از این اهداف که ممکن است در سازمان شما بهترین نتیجه را داشته باشند، توجه کنید. می‌توانید ۵۶ مورد از آن‌ها را که بر اساس چشم‌انداز یا موضوع در زیر دسته‌بندی شده‌اند، بیابید. قبل از اینکه به مثال‌ها بپردازیم، در ابتدا درباره چگونگی انتخاب اهداف مناسب برای سازمانتان صحبت می‌کنیم. گاهی نیز پیش می‌آید که شما طبق لیست اهدافتان برای ارزیابی پیشرفت آن‌ها بخواهید یک ابزار نرم‌افزاری برای خود در نظر بگیرید.

اما لازم به ذکر است که اهداف شما تنها بخشی از استراتژی شما هستند. بنابراین، ‌از این راهنمای گام‌به‌گام که در این مقاله درباره آن گفته شده برای تدوین برنامه جامع استراتژیک خود استفاده کنید.

اهداف استراتژیکی را انتخاب کنید که برای شما بهترین هستند

در این جا بخشی از توصیه‌های کاربردی بر مبنای سال‌ها تجربه آورده‌ شده است. لازم نیست که تمام ۵۶ هدف استراتژیک را در سازمان خود پیاده کنید. شما باید تنها بعضی‌ از آن‌ها را انتخاب کنید. ما انتخاب حداکثر ۱۵ هدف را پیشنهاد می‌کنیم. اما چگونه باید بفهمید که کدام اهداف برای سازمان شما مناسب هستند؟ این موضوع بستگی به صنعت و استراتژی شما دارد.

از این لیست اهداف استفاده کنید تا بتوانید با توجه به صنعت و استراتژی مخصوص به خود‌تان مهم‌ترین عناصر را تشخیص دهید و برای این کار باید طوفان فکری راه بیندازید. سپس مجموعه‌ای از اهداف را که به بهترین وجه سازمان شما را نشان می‌دهند، لیست کنید.

اهداف استراتژیک بر اساس صنعت شما

شما به چه کاری مشغول هستید؟ اگر در یک صنعت با رشد سریع مانند IT، خدمات فنی یا ساخت‌وساز فعالیت می‌کنید، باید اهدافی را انتخاب کنید که با اهداف رشد شما مطابقت داشته باشند و به‌سمت مسیری روشن و مثبت در حرکت باشد. به‌عنوان مثال، شما ممکن است در حال راه‌اندازی یک محصول جدید یا افزایش درآمد ناخالص در یک سال آینده باشید. اگر صنعتی با رشد کم (مانند تولید شکر یا تولید ذغال‌سنگ) دارید، اهدافی را انتخاب کنید که متمرکز بر محافظت از محصولات، دارایی‌ها و مدیریت هزینه‌های شما باشند؛ مانند کاهش هزینه‌های اداری تا درصدی مشخص.

اهداف استراتژیک بر اساس استراتژی شما

شما در صنعت خود چه استراتژی دارید؟ دو کسب‌وکار مشابه در یک صنعت می‌توانند دو استراتژی بسیار متفاوتی داشته باشند. استراتژی شما به‌اندازه صنعت شما در تعیین اهدافی که مشخص می‌کنید، نقش دارد.

برای توضیح بیشتر، در این بخش یک مثال از تعیین اهداف کسب‌وکار بر اساس استراتژی آورده شده است. به دو شرکت ارائه‌دهنده خدمات مالی به نام‌های Goldman Sachs (گلدمن ساکس) و E*TRADE (ئی-ترید) توجه کنید. این دو شرکت، امور مالی و سرمایه‌گذاری مشتری را مدیریت می‌کنند؛ اما (به‌صورت کلی) گلدمن ساکس، برقراری روابط شخصی با میزان تماس بالا را در اولویت قرار می‌دهد، در حالی که ئی-ترید به برقراری روابط با استفاده از فناوری پیشرفته و به‌صورت سلف سرویس ارجحیت می‌دهد. در نتیجه بدون شک این دو سازمان، اهداف متمایزی دارند. از دیدگاه بازاریابی، ممکن است گلدمن ساکس بر روی مراجعه و ارتباطات مشتری و ئی-ترید بر شبکه‌های اجتماعی و اتوماسیون خدمات مشتری تمرکز کنند. از طرف دیگر، گلدمن ساکس از دیدگاه منابع انسانی می‌تواند اهدافش را بر اساس حفظ و گسترش روابط با مشتری و ئی-ترید بر مهارت‌های فنی و توسعه محصول تعریف کند.

کسب‌وکار شما می‌تواند رسالت و هدف مشابه سازمان دیگر را داشته باشد؛ اما اگر برای رسیدن به آن هدف، رویکرد دیگری را در پیش بگیرد باید مجموعه‌ای منحصربه‌فرد از اهداف استراتژیک داشته باشد.

اهداف استراتژیک برای شهرداری‌ها

بسیار شنیده‌ایم که می‌گویند شهرداری‌ها یا آژانس‌ها در واقعیت استراتژی ندارند؛ اما در حقیقت، این یک داستان ساختگی است. اگر با دقت بیشتری به تک تک شهرها نگاه کنید‌، متوجه می‌شوید که بعضی‌ از شهرها سریع رشد می‌کنند و برخی دیگر این طور نیستند. شهرهای با رشد بالا، اهداف استراتژیک را بر اساس موقعیت اقتصادی-اجتماعی خاص خود انتخاب کرده‌اند. در واقع همه شهرداری‌ها اهدافی را بر اساس توازن بودجه و ارتقاء امنیت تعیین می‌کنند. اما موفق‌ترین شهرها آن‌هایی هستند که در جهت بهبود این اهداف سطح بالا در حال حرکت هستند. آیا بخش بودجه برنامه‌ریزی شهری به تمرکز بیشتری از خدمات عمومی نیاز دارد؟ آیا جرایم خیابانی یا جرایم خرده‌فروشی غالباً مسأله‌ای امنیتی هستند؟ انتخاب اهدافی که به‌عنوان پاسخ این دست از سؤالات باشند، راهبردی‌ترین (و موفق‌ترین) رویکرد برای شهرها هستند.

همچنین توجه به این نکته مهم است که استراتژی شهرداری باید مختص اقتصاد و جمعیت آن شهر بوده و متنوع باشد. اهداف نمی‌توانند همگی بر یک منبع درآمد واحد مانند گردشگری یا بخش تولید متمرکز شوند. به‌عنوان مثال، شهرهای کنار ساحل خلیج که اقتصاد مبتنی بر نفت دارند، می‌دانند که در مواقع نشت نفت نمی‌توانند به صنعت گردشگری اتکا کنند و برایشان زیان‌آور است. چنین شهرهایی برای ساختن جامعه‌ای سالم به اقتصاد مقاومتی بیشتر نیاز دارند. به‌طور خلاصه، اهداف شهرداری‌ها باید متنوع باشند تا بتوانند در برابر تغییرات اقتصادی و محیط زیستی دوام بیاورند.

کپی کردن یا تکثیر اهداف استراتژیک؟

در فصل دوم مجموعه تلویزیونی کمدی ـ سیاسی «پارک‌ها و تفریحات» (Parks and Recreation)، لسلی کنوپه (Leslie Knope) به‌عنوان یکی از شخصیت‌های داستانی این سریال تلاش می‌کرد تا نامه معرفی کاتالوگ تابستانی پانی‌ها (Pawnees) را بنویسد و رون سوانسون (Ron Swanson)، شخصیت مقابل داستان، به او توصیه می‌کرد که از روی یکی از کارهای تری ایگلتون (Terry Eagleton) کپی کند. این یکی از لحظه‌های خنده‌دار در این سریال کمدی کلاسیک تلویزیونی بود؛ اما باید توجه کنیم که رون توصیه خوبی به لسلی نکرد!

وقتی ما در ادامه درباره «کپی کردن» اهداف صحبت می‌کنیم، به‌این معنی نیست که باید بدون فکر و بررسی کردن، آن‌ها را برای استراتژی خود پیاده‌سازی کنیم. در واقع باید از این لیست اهداف برای ایده‌پردازی و طوفان فکری یک مسأله مهم با توجه به صنعت و استراتژی مخصوص‌ به خودمان استفاده کنیم. سپس مجموعه‌ای از اهداف را که به بهترین وجه سازمان ما را نشان می‌دهند، لیست کنیم. در ادامه نمونه‌هایی از این اهداف استراتژیک معرفی شده‌اند.

توجه: از آنجا که اهداف زیر منعکس‌کننده استراتژی‌های گوناگون هستند، ما چند ایده درباره چگونگی سفارشی‌سازی (شخصی‌سازی) این نمونه‌ها در هر تعریف ارائه کرده‌ایم.

۵۶ نمونه هدف استراتژیک جهت الگوبرداری در سازمان‌ خود

در این بخش، لیستی از ۵۶ نمونه هدف استراتژیک آورده شده است که می‌توانید همراه خود داشته باشید. تعریف تمام این موارد در ادامه آمده است!

  • اهداف مالی

اهداف مالی

هنگام انتخاب و ایجاد اهداف مالی، آنچه را که می‌خواهید از نظر مالی در بازه زمانی برنامه استراتژیک خود انجام دهید، در نظر بگیرید. نمونه‌هایی از اهداف استراتژیک برای این چشم‌انداز عبارت‌اند از:

رشد ارزش سهامدار

هدف اصلی سازمان شما ممکن است افزایش ارزش سازمان برای سهامداران، ذینفعان یا مالکان شما باشد. ارزش را می‌توان به روش‌های بسیاری تعریف کرد. بنابراین، لازم است که این هدف را به‌وضوح و دقیق تعریف کنید.

رشد درآمد هر سهم

این هدف به‌معنای تلاش سازمان برای افزایش درآمد یا سود است. برای شرکت‌های تجاری عمومی، یک روش معمول برای بررسی این مسأله «سود هر سهم» (EPS) است. این مورد را می‌توان سه ماهه یا سالانه اندازه‌گیری کرد.

افزایش درآمد

درآمد نشان‌دهنده رشد سازمان شماست. بنابراین، افزایش درآمد نشانه سلامت شرکت است. با تعیین درآمد از یک قسمت کلیدی در سازمان خود می‌توانید به این بخش توجه بیشتري داشته باشيد.

مدیریت هزینه

در طرف دیگر درآمد، هزینه‌ها یا مصارف کسب‌وکار شما قرار دارند. هم‌زمان با رشد (یا کوچک شدن سازمان) باید به‌دقت هزینه‌ها را مدیریت کنید. بنابراین، این هدف ممکن است امری مهم برای شما باشد.

حفظ اهرم مالی مناسب 

بسیاری از سازمان‌ها از بدهی و وام – کلمه‌ای دیگر برای اهرم مالی – به‌عنوان یک ابزار مالی کلیدی استفاده می‌کنند. ممکن است مقدار بدهی بهینه‌ای وجود داشته باشد که شما بخواهید آن را حفظ کنید.

اطمینان از رتبه‌بندی مطلوب اوراق قرضه (Favorable Bond Ratings)

برای برخی از سازمان‌ها، رتبه‌بندی اوراق قرضه نشانه سلامت مالی است. این یک هدف مناسب است که به کارت امتیازی (Scorecard) بخش دولتی، به‌عنوان یک ابزار مدیریتی برای اجرای استراتژی خود کمک زیادی می‌کند. کارت امتیازی متوازن، چارچوبی یکپارچه برای متوازن کردن اهداف مالی و استراتژیک است که به تفکیک معیارهای عملکرد سازمان به واحدها و بخش‌های تجاری مستقل کمک می‌کند.

تعادل بودجه

بودجه متعادل منعکس‌کننده نظم برنامه‌ریزی، بودجه‌بندی و مدیریت خوب است. این مسأله همچنین یکی از مواردی است که به‌طور معمول در بخش عمومی یا در درون بخش‌ها یا واحدهای سایر سازمان‌ها دیده می‌شود.

اطمینان از پایداری مالی

اگر سازمان شما در حال رشد است یا محیط اقتصادی نامشخصی دارد باید مطمئن باشید که از نظر مالی پایدار باقی می‌ماند. گاهی اوقات این به‌معنای جستجوی منابع درآمد خارجی یا مدیریت هزینه‌ها متناسب با عملکرد شماست.

حفظ سودآوری

این یک هدف پایدار سطح بالاست که تعادل بین درآمد و هزینه را نشان می‌دهد. اگر سازمان شما برای رشد سرمایه‌گذاری می‌کند، ممکن است به‌دنبال هدفی مانند این باشید تا بتوانید میزان سرمایه‌گذاری خود را کنترل کنید.

متنوع‌سازی و رشد جریان‌های درآمدی

برخی از سازمان‌ها از منابع یا محصولات و خدمات متعددی درآمد کسب می‌کنند. آن‌ها هدفی را برای رشد درآمد در مناطق مختلف تعیین می‌کنند تا اطمینان حاصل شود که سازمان پایدار است و در معرض خطر نیست که فقط وابسته به یک جریان درآمد باشد.

نکته: استفاده از داشبورد برنامه استراتژیک به سازمان‌ها این توانایی را می‌دهد که بتوانند پیشرفت خود را در جهت اهداف مهم به‌صورت بصری نمایش دهند.

مقاله پیشنهادی: ۴ استراتژی برای درآمدزایی کسب‌ و‌ کار‌ها

  • اهداف مشتری

هنگامی که به نمونه‌هایی از اهداف مشتری یک کسب‌وکار نگاه می‌کنید، خواهید دید که آن‌ها نیز معمولاً مانند اهداف کلی و گسترده مشتری نوشته می‌شوند. بعضی اوقات این اهداف به‌صورت یک عبارت یا بیانیه‌ای نوشته می‌شوند که معمولاً مشتریان از آن بیانیه‌ها برای صحبت درباره محصول یا خدمات شما استفاده می‌کنند.

بهترین ارزش برای هزینه

این هدف به این معناست که مشتریان شما می‌دانند گران‌ترین محصول و خدمات یا حتی بالاترین کیفیت را خریداری نمی‌کنند؛ بلکه هدفشان از خرید این است که بهترین معامله را انجام دهند. این ممکن است به این معنی باشد که مشتریان شما کمتر از حد متوسط ​​پرداخت کرده و کالایی متوسط ​​یا بالاتر از حد متوسط ​​خریداری می‌کنند.

ارائه محصول گسترده

این هدف در صورتی عملی می‌شود که استراتژی شما بر این مبنا باشد که بتوانید بهترین محصول را در رده خود بدون توجه به قیمت به مشتری ارائه دهید. به‌عنوان مثال، در صنعت هتلداری این هدف می‌تواند نشان‌دهنده استراتژی ۴ ستاره (Four Season) یا هتل‌های لوکس (Ritz Carlton) باشد.

محصولات/ خدمات قابل اعتماد

این هدف که سازمان شما به مورد اطمینان بودن محصول یا خدمات خود افتخار می‌کند، زمانی مناسب است که مشتریانی مورد هدف قرار بگیرند که آن‌ها نیز به این هدف و ارزش، توجه زیادی دارند. برای مثال، یک شرکت هواپیمایی ممکن است به‌واسطه ویژگی به‌موقع بودن زمان‌های پروازش این اطمینان را در بین مشتریانش کسب کرده باشد یا یک شرکت چاپ‌گری به‌دلیل خروجی با کیفیت بالای چاپ مشهور باشد.

فروش متقابل محصولات بیشتر

برخی از سازمان‌ها مانند بانک‌ها یا شرکت‌های تولید محصولات اداری بر فروش بیشتر محصولات به همان مشتریان تمرکز دارند. این استراتژی تأیید می‌کند که شما از قبل مشتری دارید؛ اما با فروش بیشتر به آنان می‌توانید درآمد کسب کنید.

افزایش سهم بازار

این استراتژی مشتری بر فروش به مشتریان بیشتر متمرکز است. بنابراین، سهم بازار را افزایش می‌دهد. به‌عنوان مثال، اگر سازمان شما شرکتی مبتنی بر چشم‌اندازهای سازمانی (Landscape Company) است، به احتمال زیاد در تلاش برای دستیابی به خانوارها و مشتریان بیشتری هستید یا اگر سازمان شما محلی (Hospital) باشد، به‌ احتمال زیاد می‌خواهید بیشتر مردم محلی از خدمات شما استفاده کنند.

افزایش سهم کیف پول

این استراتژی مشتری معطوف به خرید بیشتر همان مشتریان است. برای مثال، اگر کود می‌فروشید، می‌خواهید هر مشتری درصد بیشتری از کود را از سازمان شما بخرد تا رقبایتان.

شریک شدن با مشتريان برای ارائه راه‌حل

این استراتژی بیانگر صمیمت مشتری است. به‌عنوان بخشی از این استراتژی، شما می‌توانید راه‌حل‌های خدمت‌محور ارائه دهید یا از مشتریان بخواهید با سازمانتان در فرایند تحقیق و توسعه مشارکت کنند. مشارکت، هزینه دارد؛ اما باعث می‌شود مشتری نسبت به سازمان شما وفادارتر شود.

ارائه بهترین خدمات

این استراتژی نشان می‌دهد که شما می‌خواهید مشتریانتان با سازمان شما به‌راحتی معامله کنند. حتی اگر محصولی مشابه رقبای خود داشته باشید، به‌دلیل اینکه خدمات شما بهتر است، این امکان وجود دارد که مشتریان تصمیم بگیرند با شما کار کنند.

درک نیاز مشتری

این هدف همچنان نشان‌دهنده استراتژی صمیمت مشتری است. در این حالت، مشتری احساس می‌کند که شما نیازهای او را درک می‌کنید. بنابراین، آن‌ها محصولات و خدمات سازمان شما را انتخاب می‌کنند؛ زیرا سازمان شما برای پاسخگویی به مشکل یا وضعیت خاص مشتری، مناسب است.

  • اهداف داخلی

چشم‌اندازها و دیدگاه‌های داخلی معمولاً بر روی فرایندهایی متمرکز هستند که سازمان شما باید در آن‌ها برتر باشد. به‌گفته مایکل تریسی (Michael Treacy) و فرد ویرسما (Fred Wiersema) که در این زمینه مطالب زیادی نوشته‌اند، این نمونه از فرایندهای استراتژی کسب‌وکار را می‌توان به سه حوزه تقسیم کرد: نوآوری، صمیمیت (خدمات) مشتری و برتری عملیاتی.

نوآوری

نوآورانه‌ترین محصولات/ خدمات

این هدف برای سازمان‌هایی است که به نوآوری مداوم و پیشرفته خود افتخار می‌کنند. ابتدا باید منظور شما از «نوآوری» و نحوه نوآوری در هر زمینه خاص مشخص شود.

متمایز کردن محصول

اگر در محیطی باشید که مشتری نتواند تفاوت بین سازمان شما و محصول سازمان دیگری را تشخیص دهد، ممکن است سازمان شما از این هدف استفاده کند. در این حالت، شما از سازمان خود می‌خواهید یا خدمات جدیدی را پیرامون محصول توسعه دهد یا ویژگی ‌جدید دیگری از تمایز محصول یا خدمات را ارائه کند.

سرمایه‌‌گذاری بر روی نوآوری 

گاهی سازمان‌ها از این هدف برای هدایت سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه یا سایر فعالیت‌های نوآورانه استفاده می‌کنند. این هدف زمانی به‌عنوان یک استراتژی مورد استفاده قرار می‌گیرد که شما برای ایجاد نوآوری، تغییری در سرمایه‌گذاری خود ایجاد کنید.

رشد درصد فروش محصولات جدید

مشابه سرمایه‌گذاری در نوآوری این هدف بر نتیجه‌ای تمرکز دارد که سازمان شما امیدوار است به آن برسد. این عامل، شما را مجبور می‌کند که به‌طور مداوم حتی درباره موفق‌ترین محصولات خود نیز نوآور باشید.

بهبود و تمرکز بر تحقیق و توسعه

این هدف بر نوآوری خاص متمرکز است. اگر سازمانی با چندین خط تولید هستید، ممکن است بخواهید نوآوری خود را بر روی یک خط تولید خاص محصول متمرکز کنید. فراخوانی در این جهت و به‌شیوه‌ای هوشمندانه می‌تواند در هدف شما بسیار مفید باشد. 

کسب مشتریان جدید از طریق پیشنهادهای ابتکاری

این هدف به‌دلیل تمرکز شما بر نوآوری حاصل می‌شود. به‌عنوان مثال، شما ممکن است برای ورود به بازار جدید با جذب مشتریانی که با پیشنهادات فعلی خود نمی‌توانید به آن‌ها دسترسی پیدا کنید، در حال نوآوری باشید.

خدمات مشتری

خدمات مشتری

خدمات عالی مشتری

تعریف خدمات عالی مشتری در سازمان شما راهی برای تعیین استاندارد و برقراری ارتباط درون سازمانی است. به‌عنوان مثال، آیا می خواهید مرکز تماس یا FCR خود را تقویت کنید به‌گونه‌ای که تعداد مشتریان بیشتری از همان تماس اول با شما بتوانند مشکل خود را حل کنند یا اینکه بر روی پشتیبانی تلفنی یا پشتیبانی در محل کار تمرکز می‌کنید؟

بهبود خدمات مشتری

هنگامی که سازمان شما در ارائه خدمات مناسب به مشتری مشکل دارد، ممکن است بخواهید خدمات خود را بهبود دهید و بر آن متمرکز باشید. مشکلی که شرکت شما دارد احتمالاً در یک حوزه‌ خاص است. بنابراین، شما توجه خود را به آن بخش از حوزه مربوطه معطوف کنید یا پشتیبانی ویژه‌ای برای آن درنظر بگیرید.

سرمایه‌گذاری در بخش مدیریت مشتری

این هدف معمولاً هنگامی مورد استفاده قرار می‌گیرد که استراتژی شما بیش از آنچه که در گذشته دارید، متمرکز بر روی فرایندهای مدیریت مشتری باشد.

مشارکت با مشتری برای طراحی راه‌حل‌ها

برخی از سازمان‌ها بر ایجاد مشارکت نزدیک با مشتریان خود تمرکز دارند. اگر کسب‌وکار شما یک شرکت معماری یا یک شرکت سازنده نرم‌افزار سفارشی است، این عامل می‌تواند هدف خوبی باشد تا اطمینان حاصل شود که شما برای طراحی راه‌حل‌های مهم با مشتریان خود کار می‌کنید.

بهبود رضایت مشتری

رضایت مشتری در شرکت شما حیاتی است. این ممکن است هدف خوبی برای ادامه کار باشد. از آنجا که این یک هدف عمومی و کلی است، تعریف سازمان شما باید بیشتر حول محورهای خاصی از رضایت باشد که شما بر آن تمرکز دارید.

بهبود حفظ مشتری

اگر سازمان شما بخواهد بر حفظ مشتریان فعلی تمرکز کند، این هدف می‌تواند به شما کمک زیادی کند. در این حالت شما به احتمال زیاد اقدامات و پروژه‌هایی را تنظیم می‌کنید تا به شما در حفظ برخی از فعالیت‌ها کمک کند.

ایجاد و استفاده از یک پایگاه داده مشتری

این یک هدف خاص و متمرکز بر اجرای یک پروژه بزرگ مانند سیستم مدیریت ارتباط با مشتری است که اجرای آن ممکن است سال‌ها طول بکشد.

مقاله پیشنهادی: ۸ راه تعیین جایگاه برندتان برای جذب مشتریان مناسب

  • برتری عملیاتی

کاهش سالانه مقدار معینی از هزینه‌ها

این هدف بر کاهش هزینه‌ها (معمولاً برای هزینه‌های موجود در یک محصول یا خدماتی که ارائه می‌دهید) متمرکز است تا تأثیرگذاری بیشتر بر روی محصول یا خدمات خاص خود داشته باشد. این کار همچنین می‌تواند بر کاهش هزینه‌های مازاد در کل سازمان شما نیز مؤثر باشد.

کاهش بی‌مصرفی و بیهودگی به‌میزان مشخص

اگر سازمان شما از مواد اولیه زیادی استفاده می‌کند، هدف معمول کاهش بیهودگی و اتلاف وقت حاصل از این فرایند است. این هدف معمولاً باعث صرفه‌جویی قابل توجهی در هزینه‌ها نیز می‌شود.

سرمایه‌گذاری در مدیریت جامع کیفیت (TQM)

مدیریت جامع کیفیت، فرایندی در جهت بهبود کیفیت است که انجام کارها را با کارایی و اثربخشی بیشتری همراه می‌کند. این هدف در سازمان‌هایی که TQM را اجرا می‌کنند یا در حال پیاده‌سازی آن هستند، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

کاهش نرخ خطا

این هدف برای سازمان‌هایی اعمال می‌شود که فرایندهای تکرارپذیر بسیاری دارند. گاهی اوقات این هدف منجر به پروژه‌‌های شش سیگما (Six Sigma projects) می‌شود. شش سیگما، یک سیستم جامع و انعطاف‌پذیر برای دستیابی، حفظ و حداکثر کردن موفقیت سازمان است که اگر به‌طور منطقی به‌کار گرفته شود، سبب ارتقای عملکرد فرایندها خواهد شد. در نتیجه در این حالت فقط تمرکز بر روی تعریف فرایندهاست تا کارکنان بتوانند به این فرایندها پایبند باشند.

بهبود و حفظ ایمنی محل کار

اگر سازمان شما از تجهیزات سنگین، مواد شیمیایی، قطعات مکانیکی یا ماشین‌آلات استفاده می‌کند، تمرکز بر ایمنی محیط کار هدف خوبی است. همچنین بهبود این وضعیت می‌تواند هزینه‌ها را کاهش داده و رضایت شغلی را بیشتر کند.

کاهش مصرف انرژی در واحد تولید

اگر سازمان شما از مقدار قابل توجهی انرژی استفاده می‌کند، هدف‌گذاری برای کاهش آن مقدار می‌تواند استراتژی مؤثر و مهمی باشد.

استفاده از امکانات فیزیکی

در سازمان‌های خرده‌فروشی (Retail Organization)، این هدف می‌تواند به‌معنای تمرکز بر روی مکان مناسب فروش مانند مغازه و فروشگاه باشد یا می‌تواند به‌معنای یافتن دارایی‌های کم‌مصرف و استفاده از آن‌ها یا فروش/ اجاره آن‌ها برای استفاده دیگران باشد.

ساده‌سازی فرایندهای اصلی کسب‌وکار

بسیاری از سازمان‌های پیچیده دارای فرایندهای بسیار طولانی و ادامه‌داری هستند که طی سال‌های متمادی توسعه یافته‌اند. اگر سازمان شما به این فرایندها توجه می‌کند، این عامل می‌تواند یک هدف اصلی برای شما باشد.

افزایش قابلیت اطمینان

اگر سازمان شما قابلیت اطمینان پایینی دارد، داشتن چنین هدفی مدیریت را ترغیب می‌کند تا به سرمایه‌گذاری‌ها و تغییر در فرایندهایی که می‌توانند این قابلیت اطمینان را افزایش دهند، توجه کند.

  • قانونی (اختیاری)

اطمینان‌ حاصل ‌کردن از انطباق با قوانین

در یک محیط ساختارمند ممکن است قوانین زیادی وجود داشته باشند که باید آن‌ها را دنبال کنید؛ حتی اگر به نظر راهبردی نرسند. آن‌ها اغلب اهداف استراتژیک نامیده می‌شوند تا اطمینان حاصل شود که هیچکس از قوانین تخطی نمی‌کند.

افزایش گردش کار و بازیابی قوانین

این یک هدف بدیهی است؛ اما گاهی اوقات می‌تواند در تمام جنبه‌ها جهت جلوگیری از بی‌مصرفی و کمک به صرفه‌جویی (در زمان، وقت، انرژی و…) اعمال شود. بسته به سازمان، قوانین مورد توافق زیادی وجود دارند که به وقوع و پیروی از این امر کمک می‌کنند.

بهبود گزارش‌دهی و شفافیت

سازمان‌هایی که تازه وارد یک محیط نظارتی می‌شوند یا در تلاش هستند مدل کسب‌وکاری خود را برای تأمین نیازهای قرارداد تغییر دهند، ممکن است متوجه شوند که برای انجام بهتر حسابداری در هزینه‌ها یا اقدامات شفاف‌تر خود نیاز دارند روش ارائه گزارش خود را اصلاح نموده یا تغییر دهند.

افزایش اطلاع‌رسانی در جامعه

برای برخی از سازمان‌ها مهم است که به‌عنوان بخشی از جامعه دیده شوند. این امر خصوصاً درباره سازمان‌هایی که یا کالاهای ضروری را در جامعه می‌فروشند یا هر نوع خروجی منفی مانند آلودگی ایجاد می‌کنند، صادق است.

بهینه‌سازی چارچوب کنترل

اگر شما یک سازمان ساختارمند در یک محیط انگیزشی هستید، ممکن است لازم باشد مطمئن شوید که ابزارهای مناسبی برای کنترل در اختیار دارید تا از تقلب یکباره یا سیستماتیک جلوگیری شود.

  • اهداف یادگیری و رشد (L&G)

اهداف یادگیری و رشد بر مهارت‌ها، فرهنگ و ظرفیت سازمانی متمرکز است.

بهبود مهارت‌های فنی و تحلیلی

با پیشرفت روزافزون رایانه‌‌ها و نوآوری‌های فنی که همه صنایع را تحت تأثیر قرار می‌دهند، دستیابی به مهارت‌های فنی و تحلیلی، هدف مشترک برای برخی از سازمان‌هاست. از این رو، بسیاری از سازمان‌ها این هدف استراتژیک را در برنامه خود قرار می‌دهند.

بهبود یک مهارت خاص

اگر سازمانی تحت تأثیر فضای رقابتی جدید قرار بگیرد یا در تلاش برای دستیابی به بازار جدید باشد، این هدف پدیدار می‌شود. این مهارت خاص، مختص خود سازمان خواهد بود و همچنین در سازمان‌هایی با نیروی کار مسن و بدون ابزار مناسب دیده می‌شود که به فکر جایگزینی برای مهارت‌های بسیار فنی در سازمان می‌افتند.

ایجاد فرهنگ مبتنی بر عملکرد

این هدف در صورتی می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد که سازمان شما در تلاش باشد تا فرهنگ خود را به فرهنگی محلی تغییر دهد و بیشتر بر روی مدیریت عملکرد یا مشوق‌ها تمرکز داشته باشد. این هدف در سازمان‌های دولتی و غیرانتفاعی بسیار نمایان می‌شود.

بهبود بهره‌وری با استفاده از تیم‌های دارای نقش‌های چندعملکردی

شرکت‌های بزرگ، هم‌افزایی حاصل از کار مشترک را مثبت می‌بینند و می‌خواهند کارمندان را به اجرای این امر تشویق کنند. به‌عنوان مثال، بانکی با چندین محصول یا یک شرکت چند ملیتی با چندین خط کسب‌وکار ممکن است از این هدف استفاده کند.

شرکت چندملیتی

سرمایه‌گذاری بر روی ابزار برای بهره‌وری بیشتر کارمندان

اگر سازمان شما کارمندان مناسبی دارد؛ اما دارای ابزار مناسبی نیست، این مورد ممکن است برای آن سازمان، هدف مهمی باشد.

بهبود ماندگاری کارمندان

این هدف در یادگیری و رشد رایج است و ممکن است بر مهارت‌ها، فرهنگ، دستمزد و کل محیط کار متمرکز باشد.

جذب و حفظ بهترین افراد

اگر سازمان شما تازه شروع به استفاده از کارت امتیازی متوازن (Balanced Scorecard) کرده باشد، این یک «هدف ابتدایی» خوب است. در نهایت شما به یک برنامه خوب برای استخدام افراد، تعداد استخدام‌های مورد نیاز و بزرگ‌ترین چالش‌های مربوط به حفظ و نگهداری استعدادها نیاز دارید. سپس می‌توانید با پرداختن به این چالش‌ها در این هدف، خاص‌تر عمل کنید.

ساخت تیم‌های دارای عملکرد بالا

اگر کار گروهی در سازمان شما حیاتی است، این هدف را در نظر بگیرید؛ اما بدانید که اندازه‌گیری و سنجش آن ممکن است کار دشواری باشد. بنابراین، باید به این فکر کنید که آیا اعضای تیم را تشویق می‌کنید و به کار تیمی سوق می‌دهید؟

حفظ تراز و هماهنگی در سازمان

برخی از شرکت‌ها، تقاضای هم‌سویی و هم‌راستایی زیادی در سازمان دارند که این عامل می‌تواند از طریق داشتن اهداف مشترک یا برنامه‌های تشویقی مشترک که با هدف تنظیم و توازن در سازمان پیش‌ می‌رود، دیده شود.

توسعه توانایی‌های رهبری و پتانسیل تیم

بسیاری از سازمان‌ها می‌دانند که در استخدام افراد ماهر توانایی زیادی دارند؛ اما این افراد را به‌عنوان رهبران خوب توسعه نمی‌دهند. اگر سازمان شما هدف توسعه توانایی‌های رهبری در تیم را دارد، باید به این هدف توجه داشته باشد.

مرحله بعد چیست؟

فقط در اهداف متوقف نشوید. هنگامی که درباره اهداف سازمان خود تصمیم گرفتید، اطمینان حاصل کنید که شاخص‌های عملکردی کلیدی (KPI) و ابتکارات لازم برای اجرای آن‌ها مشخص شده‌اند. این عناصر استراتژیک به اندازه‌گیری پیشرفت کمک می‌کنند و برای موفقیت شما پاسخگو هستند.


مترجم: جواد محمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *