اخیراً همهگیری بیماری کرونا (Covid-19) در تقابل با حزب کمونیست حاکم بر چین، مقاومت و میزان انعطافپذیری اقتصاد این کشور را مورد آزمایش قرار داده است.
اقتصاد چین به خاطر بیماری کرونا صدمه زیادی دیده است. سقوط ۶/۸٪ تولید ناخالص داخلی (GDP) در سه ماهه اول امسال، دوره ۲۸ ساله و رشد بیوقفه این شاخص را به پایان رساند. حزب کمونیست حاکم که مشروعیت فعلی خود را از افزایش سطح استانداردهای زندگی به دست آورده، تلاش میکند این رکود را پشت سر بگذارد. رئیس جمهور شی جینپینگ (Xi Jinping) قصد دارد به دوران عقبماندگی اقتصاد شرکتهای دولتی بازگردد. اما دومین اقتصاد بزرگ جهان تنها توسط حکم آقای رئیس جمهور بهبود نخواهد یافت.
اولین شرکت خصوصی
با اینکه چین یک کشور وابسته به خلق است؛ اما به طرز چشمگیری به شرکتهای خصوصی وابسته است. با گذشت زمان، اقتصاد چین از تولید برای صادرات به ارائه خدمات داخلی تغییر رویه میدهد. همزمان با این تغییر، طبقه کارآفرینی هم باید رشد کند. هر چند اکنون بحران کرونا به همراه حاکمیت، بیش از گذشته بخش خصوصی را تحت فشار قرار میدهند.
جمهوری خلق چین، اولین کسبوکار خصوصی خود را در سال ۱۹۸۰ میلادی به رسمیت شناخت. زمانی که یک فروشنده خیابانی ۱۹ ساله به نام ژانگ هوامی (Zhang Huamei)، غرفه فروش اسباب بازی خود را در شهر ونژو (Wenzhou) ثبت کرد. از آن زمان به بعد حزب کمونیست حاکم، شکل جدیدی از اقتصاد تحت عنوان «اقتصاد باغبانی» (Economic Gardening) را ایجاد کرده است. این مفهوم از اقتصاد که در دهه ۱۹۸۰ در آمریکا رایج شد، به معنای رشد اقتصاد جامعه به وسیله رشد کارآفرینان بومی و ایجاد شرکتهای خصوصی است. در این نوع اقتصاد، حاکمیت نقش نظارتی دارد و شرکتها برخلاف رویه شرکتهای دولتی بدون مانع خاصی میتوانند رشد کنند.
تأثیر شگرف «اقتصاد باغبانی»
رویکرد «اقتصاد باغبانی» باعث شد تا کارآفرینی در ۴۰ سال گذشته در چین ریشههای عمیقی ایجاد کند. در سال ۲۰۱۷ صاحبان کسبوکارهای نوپا، نزدیک به ۶ میلیون شرکت در سال (یا بیش از ۱۵ هزار شرکت به طور روزانه) ثبت کردند. این عدد تقریباً نسبت به سال ۲۰۱۰ سه برابر شد. شرکتهای خصوصی ۶۰٪ تولید ناخالص داخلی و ۸۰٪ اشتغال شهری را تشکیل میدهند. ثروت خصوصی هم ۷۰٪ از سرمایهگذاری را تأمین میکند. سران حزب ونژو امروز با افتخار ادعا میکنند كه ۹۹٪ مشاغل آنها متعلق به بخش خصوصی است.
اکنون نیاز است تا به استارتاپهای فعال در اینترنت چینی اشاره کنیم. IT Juzi یک شرکت تحقیقاتی است که برآورده میکند، بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ حدود ۱/۳ تریلیون دلار سرمایهگذاری در این شرکتها جریان داشته است. البته بسیاری از سرمایهگذاریها با شکست مواجه میشوند. بانک توسعه آسیا معتقد است که میانگین زنده ماندن در شرکتهای کوچک چینی کمتر از چهار سال است؛ در حالی که این رقم در آمریکا دو برابر است. تحقیقات دانشگاه رنمین (Renmin) در پکن در سال ۲۰۱۶ نشان داد که تنها ۲٪ فارغالتحصیلانی که اولین کسبوکار خود را راهاندازی میکنند، موفق میشوند. با این حال، همین نظرسنجی نشان میدهد که از هر پنج نفر، چهار نفر هنوز هم میخواستند کسبوکار خود را شروع کنند.
البته این شور و شوق ممکن است ناشی از این عقیده باشد که هر کسی میتواند کارآفرین بزرگی شود. چن لانگ (Chen Long)، رئیس دانشکده کارآفرینی هوپان (Hupan) در شهری با فرهنگ استارتاپی در استان ژجیانگ (Zhejiang) است. او هموطنان خود را با نمونههای بیشماری از موفقیت در کارآفرینی آشنا میکند و به آنها این احساس را میدهد که میتوانند سرنوشت خود را دگرگون کنند. در شهر فوجیان (Fujian) که محل تجمع فعالیتهای اقتصادی در روزهای قبل از حاکمیت مائو (Mao) در چین است، افراد راز موفقیت در کسبوکار را با یک آهنگ عامیانه میخوانند: «سه قسمت از زندگی شما را آسمانها تعیین میکنند. هفت قسمت دیگر را خود تعیین میکنید، اگر سختکوش باشید.»
داستانهایی وجود دارند مانند حکایت جک ما (Jack Ma)، بنیانگذار علیبابا (Alibaba)، که دو بار در ورود به دانشگاه ناکام بود. اما یک غول تجارت الکترونیک را در یک آپارتمان کوچک راهاندازی کرد. شرح حال بنیانگذاران معروفی مانند او پندهایی برای نسل جوان دارد. همانطور که راجر کینگ (Roger King) از دانشگاه هنگ کنگ (Hong Kong) میگوید: «ثروت این افراد به جای حسادت کردن، تحسینبرانگیز است».
این فرهنگ با سهم بالای استارتاپهایی که به یونیکورن (Unicorn) (رسیدن به ارزش بالای یک میلیارد دلار در مدت زمان نسبتاً کوتاه) تبدیل میشوند، تقویت میشود. چین ۲۰۶ شرکت خصوصی دارای ارزش بالای ۱ میلیارد دلار دارد. این رقم بیشتر از هر کشور دیگری است. شهر پکن به تنهایی میزبان ۸۲ شرکت با ارزش بیش از یک میلیارد دلار است؛ در حالی که این عدد در شهر سان فرانسیسکو (San Francisco) حدود ۵۵ شرکت است. یکی از این شرکتها به نام بایتدانس (ByteDance) قدرتمندترین یونیکورن جهان است. جالب است بدانید که برنامه محبوب تیکتاک (TikTok) با ارزش ۹۰ میلیارد دلار، زیر مجموعه همین شرکت است.
البته یونیکورنها لزوماً نمونههایی از شرکتهای خصوصی نیستند. با این حال آنها نشان میدهند که کارآفرینی در چین تا چه حد گسترده و عمیق شده است. سهم بزرگی از یونیکورنها در شهرهایی مانند پکن و شانگهای است. با اینکه بنیانگذاران آنها از نقاط جغرافیایی متنوعتری آمدهاند. تصویر زیر علاوه بر مرکز اصلی یونیکورنهایی با ارزش بیش از ۱/۵ میلیارد دلار، پراکندگی زادگاههای بنیانگذاران آنها را نشان میدهد.

استارتاپهای یونیکورن در اقتصاد چین
بنیانگذاران تیکتاک و ویچت (WeChat)، پرمخاطبترین پیامرسان در چین، همه از استان هونان (Hunan) بودند. مرکز این استان دارای بیش از ۱۲ هزار شرکت در زمینههای خلاقیت و فرهنگ است. این شرکتها افراد مشتاق در زمینه کارآفرینی را به سرعت جذب میکنند.
بنیانگذاران موفق اغلب علاقه دارند تا کارآفرینی را در زادگاههای خود آموزش و توسعه دهند. به طور مثال در سال ۲۰۱۵، جک ما مدرسه هوپان را افتتاح کرد. در واقع این مدرسه نمونه چینی مدرسه کسبوکار هاروارد (Harvard Business School) است که در زمان بحران مالی سال ۱۹۰۷ در آمریکا تأسیس شد.
با گرایش افراد به «اقتصاد باغبانی»، مقامات محلی هم از آنها حمایت میکنند. اخیراً Dream Town، یک مجموعه راهاندازی دولتی در نزدیکی پردیس علیبابا در شهر هانگژو (Hangzhou)، در حال توزیع پول و فضای اداری رایگان برای بنیانگذاران متعهد است. همچنین این شرکتها، وامهای ترجیحی (Preferential)، دو سال معاف از مالیات و امتیازات فراوان دیگری دریافت میکنند.
چالشهای بخش خصوصی
اکوسیستم پر جنبوجوش شرکتهای خصوصی در چین با سه چالش اصلی روبهرو است. اولاً شرکتهای نوپای چینی و مشاغل کوچک، مانند هر جای دیگر در دنیا، به دلیل تعطیلی به مشکلات زیادی برخورد کردهاند. بر اساس آمار، درآمد آنها در ماه مارس، تقریباً ۶۰ درصد کاهش یافته است. علاوه بر این، تعداد معاملات مربوط به استارتاپهای چینی در سه ماهه اول سال تقریباً ۴۰ درصد کاهش یافته است.
برای کمک به حل این چالش، دولت به بانکها گفته است که شرکتهای کوچکتر میتوانند بازپرداخت وامهای خود را تا پایان ماه ژوئن به تأخیر اندازند. در ۲۳ آوریل، مسئولان ژونگگوانكون (Zhongguancun)، مرکز فناوری پکن، دور هم جمع شدند. آنها با ۳۰ شرکت سرمایهگذاری مشارکت کردند تا یک کمپین سرمایهگذاری به ارزش ۳۰ میلیارد یوان (۴/۲ میلیارد دلار) برای حمایت از استارتاپها راهاندازی کنند. لازم به ذکر است که برخی از شرکتهای بزرگ نیز در چنین شرایطی پیشرفت کردند. به طور مثال شرکت شیائومی (Xiaomi) در سه ماهه اول امسال در ۹ معامله سهام شرکت کرد که این مقدار نسبت به سه ماهه گذشته این شرکت رشد داشته است.
علیبابا نیز برنامه جدیدی را به اجرا درآورد. برنامهای که به کسبوکارهای کوچکتر در جهت ورود به بازاهای جدید کمک میکند. همچنین این شرکت با بازوی مالی خود (Alipay)، با صدها بانک همکاری کرده است تا وامهایی را به شرکتهای کوچک ارائه دهند.
ناسازگاریها با «اقتصاد باغبانی»
باید گفت که همه افراد به این نوع اقتصاد علاقهمند نیستند. وامدهندگان دولتی از اعطای وام به بسیاری از کسبوکارهای کوچک امتناع میورزند. آنها سیستم اقتصاد دولتی را ترجیح میدهند. سرکوب مداوم حاکمیت در مورد منابع غیررسمی وام، که اکثر مشاغل خصوصی به آن اعتماد دارند، بسیاری از منابع سرمایه را از بین برده است. این موضوع، دومین چالش اصلی بخش خصوصی است. برخی از اعضای حزب کمونیست حاکم مانند شخص رئیس جمهور، رشد اقتصاد دولتی را مطلوبتر از بازار آزاد و بخش خصوصی میدانند. ممکن است که آنها رشد فرهنگ کارآفرينی را به عنوان منبع قدرت رقیب تلقی کنند.
چالش سوم بسیاری از بنگاههای چینی، قطع ارتباط با سایر کشورهای جهان است. البته این موضوع تنها متوجه چین نبوده و آمریکا صادرات برخی فناوریهای خاص به چین را به عنوان بخشی از جنگ تجاری بین این دو ابر قدرت محدود کرده است. البته آقای رئیس جمهور در تلاش برای استقلال بیشتر از غرب است. این موضوع باعث شده تا شرکتهای چینی در وسایل و مواد اولیه مورد نیاز خود، از جمله ریزپردازندههای پیشرفته، دچار مشکل شوند. همچنین به طور فزایندهای در جذب شرکای تجاری در خارج از کشور ناکام شوند. واکنش زودهنگام مقامات به ویروس کرونا و سعی آنها برای سرکوب گزارشهای مربوط به شیوع اولیه در استان هوبئی (Hubei)، تنها به نگرانی خارجیها در ارتباط با چین اضافه کرد.
نمودار زیر را تماشا کنید. این گواهی بر قدرت بخش خصوصی در چین است. قیمت سهام بنگاههای کوچک در چین در دوره همهگیری کرونا نسبت به همتایان خود در آمریکا و اروپا عملکرد بهتری را نشان داده است. البته توجه شود که کرونا در آمریکا و اروپا دیرتر از چین شیوع پیدا کرد.

سهام بنگاههای کوچک در چین و آمریکا
گرچه آقای رئیس جمهور در مقایسه با حاکمان پیش از خود، نسبت به اقتصاد بازار آزاد ملایمتر رفتار میکند؛ اما بعید است که بتواند مشکلات عمده اقتصاد خصوصی چین را سامان دهد. حزب کمونیست درک میکند که برای رشد اقتصادی در آینده نیاز به یک بخش خصوصی مستحکم دارد. همانطور که یکی از ناظران خارجی اضافه میکند: «بخش خصوصی مانند یک واکسن است که حاکمیت را در مقابل افول اقتصادی حفظ میکند.»