هنگام خواندن یک موضوع ممکن است با عکسها، ویدئوها، آمار، اینفوگرافیک و مدارک دیگری که توسط ناشر ارائه میشود مواجه شویم. بسیاری از افراد معتقد هستند که وجود این مدارک باعث میشود که منبع معتبر باشد و به همین دلیل به آن اعتماد میکنند. اما با وجود تکنولوژیهایی مانند هوش مصنوعی که میتوانند بهراحتی تصاویر جعلی بسازند یا افرادی که میتوانند بهصورت حرفهای با آمار به شما دروغ بگویند، چگونه میتوانید درستی مدارک را تشخیص بدهید؟ در این مقاله درباره این موضوع بیشتر توضیح خواهیم داد.
مدارک؛ سند صداقت هر منبع
در مقالههای قبلی دیدیم که رسانه در طی زمان چگونه رشد کرده است. همین طور فهمیدیم که انواع اطلاعات درست و نادرست با اهداف متفاوتی در رسانهها و اینترنت منتشر میشوند. از طرفی دیگر هر کدام از ما زمان زیادی را در اینترنت میگذارنیم و اطلاعات خود را از طریق انواع رسانههای آنلاین و شبکههای اجتماعی دریافت میکنیم. بنابراین میتوان گفت این اطلاعات، خودآگاه یا ناخودآگاه، بر روی تصمیمهای ما تأثیر میگذارند. به همین دلیل مهم است که بتوانیم انواع اطلاعات را داخل اینترنت بسنجیم و درست یا غلط بودن آن را تشخیص دهیم.
برای این کار روشی به نام «مطالعه افقی» را پیشنهاد کردیم. مطالعه افقی کمک میکند تا هم متوجه شویم اطلاعات منبع یا وبسایت چقدر صحیح است و هم دید جامعی درباره موضوع مدنظرمان پیدا کنیم. بعد از مطالعه افقی باید سراغ بررسی و ارزیابی مدارک برویم. یکی از مهمترین عواملی که اعتبار یک منبع را مشخص میکند، مدارک و شواهد موجود در آن است. مدارک هر چقدر با کیفیتتر باشند، کمک میکنند تا تصمیم بهتری را بگیریم. اما همه مدارک معتبر نیستند، چراکه افراد میتوانند مدارک جعلی یا دستکاریشدهای را برای اثبات نظر خود ارائه کنند. حال این سؤال پیش میآید که چگونه میتوان فهمید مدارک معتبر هستند یا خیر؟ در ادامه چند نمونه را با هم بررسی میکنیم.
آیا هر چیزی که میبینیم را باور کنیم؟
اگر اهل گشتوگذار یا جستوجو در اینترنت و شبکههای اجتماعی باشید حتماً دقت کردید که تصاویر و عکسها یکی از محتواهای پرکاربرد در آنها هستند. تصاویر کمک میکنند تا رسانهها و افراد بتوانند راحتتر منظورشان را درباره یک موضوع بیان کنند و همین طور بهتر در ذهن افراد باقی میمانند. این نشان میدهد که تصویرها چقدر مهم هستند، اما باید بدانیم که آنها میتوانند گمراهکننده نیز باشند. اما چگونه؟ که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
در ذهن انسانها باور غلطی وجود دارد که میگوید:
«اگر بتوانم چیزی را ببینم، میپذیرم که واقعی است و آن را باور میکنم!»
امروزه با رشد و پیشرفت تکنولوژی، نرمافزارهایی در دنیا معرفی شده است که میتوان به کمک آنها تصویرهایی را خلق کرد که واقعی نیستند. برای مثال اگر دقت کنید در فیلمهای سینمایی معروفی مانند تبدیلشوندگان (Transformers) رباتهایی را میبینیم که میتوانند مانند انسانها صحبت کنند و به انواع وسایل نقلیه تبدیل شوند. چنین رباتهایی کاملاً تخیلی هستند اما به لطف برنامهها و نرمافزارها شکل واقعی به خود گرفتهاند. شاید با خودتان بگویید تشخیص واقعی نبودن این شخصیتها برای افراد کاملاً واضح و بدیهی است. کاملاً درست است؛ اما همیشه هم تشخیص این تصاویر غیرواقعی آنقدر ساده نیست و موضوع آنجایی مهم میشود که:
- افراد و رسانهها با کمک نرمافزارها میتوانند بهراحتی تصاویر واقعی را به گونهای تغییر دهند که نتوانیم متوجه شویم تصویر ویرایش شده است.
- در برخی مواقع میتوان تصاویری را با هوش مصنوعی ایجاد کرد که کاملاً ساختگی هستند. گاهی چنین محتواهایی به قدری واقعی به نظر میرسند که تشخیص آنها بسیار سخت است.
البته گاهی تصاویر بدون هیچگونه تغییرات یا ویرایش هم میتوانند گمراهکننده باشند و رسانهها و افراد از تصاویر نامربوط برای توضیح دادن موضوع مدنظرشان استفاده میکنند. دانشگاه استنفورد (Stanford) هم تحقیق جالبی را در این حوزه انجام داده است.
محققهای استنفورد در تحقیقات خود عکس بالا را به ۱۷۰ دانشآموز دبیرستانی نشان دادند. تیتر و متن همراه عکس دارد اثرات حادثه اتمی فوکوشیما در ژاپن را روی یک سری گل به افراد توضیح میدهد. احتمالاً ممکن است با خودتان بگویید چقدر اثرات انرژی هستهای عجیب است!
اگر چنین فکری میکنید باید به شما بگوییم که در اشتباه هستید؛ چراکه این عکس هیچ ربطی به تیتر خود ندارد. گلهایی که در عکس مشاهده میکنید طبیعی نیستند، اما علت طبیعی نبودن آنها جهشهایی است که در طبیعت رخ میدهد، نه اثرات هستهای. اما نکته مهم تحقیق در این بود که بیش از ۸۰٪ از دانشآموزان هم بدون اینکه درباره منبع عکس پرسوجو کنند، پذیرفتند که این عکس واقعی است. در حالی که هیچ منبع یا مدرکی برای اینکه این اتفاق در ژاپن افتاده است وجود نداشت.
چگونه تصاویر را راستیآزمایی کنیم؟
با توجه به مثال بالا، مهم است که وقتی تصویری را در اینترنت میبینیم، تحقیق کنیم که چه کسی یا سازمانی آن را منتشر کرده است و سپس بررسی کنیم که آیا سازمان یا فرد قابل اعتماد هستند یا خیر. همچنین باید حواسمان به این موضوع باشد که شرایط و موقعیتی که عکس در آن گرفته شده چه بوده است؟ چه اتفاقی در زمان ثبت عکس در جریان بوده است؟ چه داستانی پشت این تصویر است؟ بیایید با هم مثالی را بررسی کنیم.
به عکس بالا دقت کنید. در سال ۲۰۱۸ عکسی در شبکههای اجتماعی بهصورت گسترده پخش شد که در آن پسر بچهای در قفس در حال گریه بود. نویسنده چنین اتفاقی را نتیجه سیاستهای اشتباه دولت وقت (دولت دونالد ترامپ) در بحث مهاجرت اعلام کرد. از نظر نویسنده این سیاست مهاجرتی باعث میشد تا والدین و بچههایی که بدون مدرک به آمریکا مهاجرت میکنند، در مرز از یکدیگر جدا و بچهها در قفس نگهداری شوند. اما مدتی بعد معلوم شد که این عکس قدیمی و مربوط به یک جریان اعتراضی در آمریکا بوده است.
به همین دلیل باید بررسی کنیم که عکسها در چه شرایطی گرفته شدهاند و چه اتفاقی پشت آنها بوده است تا بتوانیم تشخیص دهیم آیا تصویر و موضوع با هم همخوانی دارند یا خیر. در کنار آن باید حواسمان به متنهایی که همراه تصویر منتشر میشود نیز باشد و آنها را با روشهایی مانند مطالعه افقی (Lateral Reading) راستیآزمایی کنیم. البته علاوه بر این موارد میتوانیم از روشهای ساده دیگری هم استفاده کنیم.
یکی از این روشها، جستوجو معکوس عکس در گوگل ایمیج (Google Image) است که به یکی از دو حالت زیر انجام میشود.
- حالت اول: ابتدا عکس را در کامپیوتر یا تلفن همراه خود ذخیره میکنیم. وارد سایت گوگل ایمیج (https://images.google.com) میشویم و در قسمت جستوجو گزینه بارگذاری تصویر (Upload an Image) را انتخاب میکنیم. سپس تصویری که ذخیره کردیم را انتخاب می کنیم و با جستوجوی آن در گوگل میبینیم که منبع اصلی تصویر کجا است و دیگران درباره آن چه چیزی گفتهاند.
- حالت دوم؛ در این حالت بهجای ذخیره کردن عکس، آدرس (URL) آن را مانند شکل A انتخاب و سپس آدرس را در گوگل ایمیج (مانند شکل B) وارد میکنیم. بعد مانند مرحله ۱ جستوجو را ادامه میدهیم.
ویدئو؛ واقعیت تحریفشده
ویدئوها هم مانند عکسها مدارک بسیار مهمی هستند که میتوانند بهراحتی افراد را گمراه کنند. چراکه افراد میتوانند با روشهایی مثل کوتاه کردن و تقطیع ویدئو یا استفاده از نرمافزارهای ویرایش، محتوای یک ویدئو را کاملاً تغییر دهند.
برای مثال فرض کنید فردی در مدت ۵ دقیقه درباره موضوع A سخنرانی کرده است. حال رسانهای برای اینکه منظور حرف خودش را اثبات کند و با هدفی خاص، ویدئوی ۵ دقیقهای را تقطیع و فقط ۳۰ ثانیه از آن را منتشر میکند. رسانه میتواند ویدئو را به گونهای تقطیع کند که پیام آن را تغییر دهد و ویدئویی جدید و همسو با نظر خودش ایجاد کند. برای همین مهم است هنگام ارزیابی ویدئو نیز به موضوع اصلی ویدئو، زمان و موقعیتی که ویدئو در آن ضبط شده و همچنین داستان و پیام اصلی آن توجه کنیم تا دچار سوءبرداشت نشویم. حتی گاهی لازم است بهجز قسمت پخششده، قسمتهای قبل و بعد از آن و یا کل ویدئو را مشاهده کنیم.
در کنار این نکات باید توجه کنیم که مثل تصاویر، ویدئوها نیز گاهی در مطالبی که کاملاً بیربط هستند استفاده میشوند و در واقع ارتباطی بین ویدئو و متنی که همراه آن است وجود ندارد. به همین دلیل اگر ویدئویی را مشاهده کردیم باید حواسمان باشد که از تناسب و ارتباط بین ویدئو و مطلب مطمئن شویم.
همچنین با توجه به پیشرفت تکنولوژی باید حواسمان به ویدئوهای جعلی نیز باشد. امروزه میتوان با نرمافزارهای ویرایش، ویدئوهای ساختگی را ایجاد کرد که بسیار واقعی بهنظر میرسند. این دسته از محتوا دیپفیک یا جعل عمیق (Deepfake) نام دارد.
برای مثال به عکس بالا دقت کنید. این صحنهای از فیلم مرد پولادین (Man of Steel) است. در این ویدئو با استفاده از دیپفیک چهره امی آدامز (Amy Adams) با نیکلاس کیج (Nicolas Cage) جابهجا شده است. این مثال شاید برای سرگرمی افراد باشد اما با همین تکنولوژی و با هوش مصنوعی میتوان ویدئوهایی را ساخت که تشخیص جعلی یا واقعی بودن آن سخت باشد.
به همین دلیل مهم است که برای گمراه نشدن هنگام دیدن ویدئوها نیز به دنبال اعتبارسنجی منبع آن برویم یا تکنیک مطالعه افقی یا به نوعی «مشاهده افقی» را برای راستیآزمایی ویدئوها نیز استفاده کنیم. به این صورت که در یک تب (Tab) جدید درباره ویدئو جستو جو کنیم و ببینیم که سایر منابع درباره آن چه چیزی گفتهاند. اما تصاویر و ویدئوها فقط بخشی از مدارکی هستند که وبسایتها و افراد از میتوانند استفاده صحیح یا نادرست داشته باشند. در ادامه برایتان درباره نوع دیگری از مدارک خواهیم گفت.
دادهها؛ متقاعدکننده و قدرتمند
اگر بخواهیم داده را تعریف کنیم، دادهها (Data) اطلاعات کمی یا کیفی خام مانند حقایق و ارقام، نتایج نظرسنجی یا حتی مکالمات بین افراد هستند. دادهها را می توان از طریق مشاهده، آزمایش، تحقیق یا ترکیبی از هر سه مورد به دست آورد. دادهها میتوانند اطلاعات دقیق و توصیفی در مورد دنیای اطرافمان به ما ارائه کنند. برای مثال تعداد نوجوانانی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، تعداد افراد مهاجر در سال یا حتی میانگین دمای اتاق شما، همه نوعی داده به حساب میآیند. دادهها نیز مانند تصاویر و ویدئوها مدارکی قدرتمند هستند، چراکه افراد به سرعت و همچنین بهراحتی میتوانند انواع مختلف آن مانند آمار، نمودار یا اینفوگرافیک (Infographic) را درک کنند.
دادهها را میتوان به انواع مختلفی تقسیمبندی کرد. اما در این مقاله دو دسته از آن را که کاربرد بیشتری در اینترنت دارند برایتان توضیح خواهیم داد:
- دسته اول: آمار (دادههای عددی ساده)
- دسته دوم: اینفوگرافیک (دادههای عددی تصویرسازی شده)
هر آماری درست نیست!
آمار یکی دیگر از مدارک پرکاربرد در رسانهها است که به افراد درباره موضوعهای مختلف دید میدهد، اما آمار همان قدر که میتواند برای ادراک بهتر ما مفید باشد، میتواند گمراهکننده نیز باشد. اما به نظرتان چگونه با آمار میتوان افراد را گمراه کرد؟
از نظر افراد آمار، دادهای خنثی و انکارناپذیر است. این باور مانند باور اشتباه درباره تصاویر است و باعث میشود تا افراد بدون هیچگونه چون و چرایی به آن اعتماد کنند. رسانهها نیز این موضوع را میدانند و میتوانند افراد را بهراحتی فریب دهند. برای همین باید به این نکته توجه داشت که:
«نه دادهها و نه تفاسیر و تحلیلهایی که برای آنها انجام میشود، خنثی نیستند».
چراکه دادهها توسط افراد گردآوری و ارائه میشوند. افراد هم خنثی نیستند، نقص دارند و ممکن است اشتباه کنند. به دلیل وجود چنین ویژگیهایی ممکن است دادهها نیز خنثی نباشند و ایراد داشته باشند.
دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۱۵ آزمایش جالبی را روی دانشآموزان راهنمایی انجام داد. آنها از دانشآموزان خواستند که به نظری که در یک مقاله خبری توسط یک کاربر داده شده بود نگاه کنند. همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، نظر این فرد شامل آمارهای مختلفی درباره درصد بهبود بیماری سرطان، درمان دیابت و تعویض مفصل ران در سالمندان در سه کشور آمریکا، انگلیس و کانادا است، اما منبعی برای آمار خود ندارد. همچنین هیچ اطلاعاتی درباره کسی که نظر را داده نیز دیده نمیشود.
با وجود چنین ایرادهایی، ۴۰٪ از دانشآموزان گفتند که حاضر هستند از این داده در یک مقاله تحقیقاتی استفاده کنند. این نشان میدهد که افراد علاقه دارند تا از آمار برای اعتبار دادن به نوشته خود استفاده کنند. اما باید توجه داشت که دادهها بدون وجود منابع، اعتباری ندارند. به همین دلیل اگر دادهای را دیدیم باید دو سوال زیر از خودمان بپرسیم:
- آیا این دادهها ادعای مطرح شده را تأیید میکنند؟
- آیا منبع این دادهها قابل اعتماد است؟
برای پاسخ به سؤالهای بالا نیز میتوان از روش مطالعه افقی و همچنین از روش اعتبارسنجی که در مقاله قبلی ارائه شد استفاده کرد. با انجام این کارها میتوان فهمید که دیدگاههای یک منبع چیست و چه اهدافی دارد. اما در کنار آگاه شدن از نوع دادهای که مطالعه میکنیم و اهداف کسانی آن را منتشر میکنند باید به یک نکته دیگر نیز توجه داشت. دادهها اگرچه گاهی بهصورت آمار متنی و عددی ارائه میشوند اما انواع دیگری از نحوه ارائه داده به نام دادههای تصویرسازیشده مانند اینفوگرافیک و نمودار نیز وجود دارند که در ادامه بیشتر درباره آنها برایتان خواهیم گفت.
اینفوگرافیک؛ ابزاری برای آگاهی و گمراهی
اینفوگرافیک و نمودارها یکی از راههای مؤثر برای نمایش انواع داده هستند، چراکه کمک میکنند موضوعات پیچیده را بهراحتی به افراد توضیح داد. اما باید توجه داشت که امروزه در اینترنت اینفوگرافیکها و نمودارهای نادرست و اشتباه نیز وجود دارند و پیش از اعتماد به هر کدام از آنها باید با دقت منابع را بررسی کنیم. همچنین برای ارزیابی انواع اینفوگرافیک، نمودار و … باید سه نکته زیر را در نظر گرفت:
- دادهها دقیق و مرتبط باشند
- منبع آنها قابل اعتماد باشند
- به شکلی ارائه شوند که نتیجهای که از آنها دریافت میشود صادقانه باشد
برای شفافتر شدن منظورمان بیایید با هم مثالی را بررسی کنیم. به نمودار زیر دقت کنید.
این آماری از تغییرات اقلیمی (Climate change) از سال ۱۸۸۰ تا ۲۰۱۵ است که وبسایت نشنال ریویو (National Review) با استفاده از دادههای ناسا (Nasa) آن را منتشر کرده است. احتمالاً وقتی آن را مطالعه میکنید بهنظرتان میآید که موضوع تغییر اقلیم آنقدر هم مهم نیست که افراد به آن اشاره میکنند. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید که وبسایتی که این نمودار را منتشر کرده است، وبسایتی با عقاید محافظهکارانه و از مخالفان تغییرات اقلیمی است. همچنین اگر دقت کنید میبینید این وبسایت بازه ۱۰- الی ۱۱۰ درجه فارنهایت را برای نشان دادن این تغییرات استفاده کرده است. در واقع در چنین بازهای تغییرات دما اصلاً به چشم نمیآید و شبیه به خط صاف است. اما حالا به نمودار زیر که توسط واشنگتن پست (Washington Post) درباره تغییرات اقلیمی در همین بازه زمانی منتشر شده است دقت کنید.
با تغییر بازه دما از ۵۶ تا ۵۹ درجه فارنهایت میبینیم که تغییرات دما در طی این سالها چقدر زیاد بوده است. برای همین مهم است که هنگام مطالعه نمودارها و اینفوگرافیکها حواسمان به این موضوع باشد که نویسنده منصفانه آن را منتشر کرده باشد.
همانطور که مشاهده کردید وجود مدارک همیشه برای بررسی اعتبار یک منبع ضروری هستند. اما هر مدرکی قابلقبول نیست و مدارک نیز به اعتبارسنجی نیاز دارند. با رعایت روشهایی مانند مطالعه افقی، جستوجو در گوگل برای تصاویر و … میتوان انواع مدارک را ارزیابی کرد. هر چقدر این کار را بیشتر انجام دهیم در شناسایی انواع مدرک بهتر خواهیم و هر چقدر مدارک بهتری را داشته باشیم میتوانیم بهتر تصمیم بگیریم.