آیا تاکنون عبارت «کار امروز را به فردا میفکن» را شنیدهاید؟ چرا گاهی اوقات کارهایمان را به تعویق میاندازیم؟ مَت برانینگ (Matt Brauning)، عضو شورای مجله فوربز، ۳ روش برای غلبه بر این عادت بیان میکند.
آیا تا به حال در وضعیتی که کارها را پشت گوش بیندازید، قرار گرفتهاید؟ طبق تخمینهای صورت گرفته برای بیش از ۲۰٪ از مردم، این مسأله تبدیل به عادت شده است.
از دیدگاه من، تکنولوژیِ همیشه در دسترس موجب حواسپرتی در انجام کارها شده است. مرکز تحقیقات پیو (Pew Research Center) دریافت که ۹۶٪ از آمریکاییها تلفن همراه دارند و در این میان، ۸۱٪ از آنها صاحب گوشی هوشمند هستند. طبق مطالعهای از سوی دیلویت (Deloitte)، ما هر روز به طور متوسط ۵۲ بار به تلفن همراه خود نگاه میکنیم و ظاهراً تعداد بیشماری شبکههای اجتماعی، پیامرسانی و برنامههای تولیدی و کاربردی وجود دارند. بنابراین، در دنیایی که نباید هیچ بهانهای برای به تعویق انداختن کارها داشته باشیم، ابزارهای بیشتری نسبت به قبل موجب عدم تمرکز در کارها شده است.
برخی مردم به این موضوع اقرار کردهاند که به تعویق انداختن کارهایشان در بلندمدت به سلامت آنان صدمه زده است. این امر به دلیل کوتاهی در انتخاب گزینههای غذایی سالمتر و اختصاص ندادن زمان به ورزش است و شاید بدتر از همه، به خاطر اضطراب بیش از حد برای انجام کار در آخرین فرصتهای مورد نظر باشد. همچنین مدیریت نامناسب زمان میتواند تأثیری منفی بر روابط ما بگذارد؛ زیرا ممکن است که با تمام شدن مهلت زمانی مقرر شده، قادر به انجام تعهدهای خود نباشیم.
علت این مسأله در استفاده از برنامههای کاربردی و ترفندهای گولزننده دیگر یا به قول یک کارمند، به دلیل تحمل سختی کار نیست؛ بلکه این چالش درون آن نهفته است. من معتقدم که کنترل ذهن و احساسهایمان، کلیدهای اصلی برای حل این موضوع هستند.
اگر میخواهید دچار این وضعیت نشوید، باید از سه اشتباه زیر اجتناب کرده و به جای آنها کارهای دیگری انجام دهید. در ادامه به این موارد پرداخته میشود.
اشتباه ۱: به انجام کارهای کماهمیت مشغول هستید
برای شروع، ابتدا باید علائم به تعویق انداختن کارها را شناسایی کنیم. پرمشغله بودن به معنای بازدهی خوب در کار نیست. من فهمیدهام که در برخی موارد این مسأله در تضاد با بهرهوری است؛ زیرا شما را از انجام وظایف مهمتری بازمیدارد.
این حالت را تصور کنید که ساعت دو بعدازظهر است؛ شما باید تا صبح، گزارشِ کاری مهمی را به انجام برسانید و تا کنفرانس تلفنی بعدی خود نیمساعت وقت دارید. به جای آنکه خود را برای کنفرانس آماده کنید، به یادداشتهای ناتمام روی میزتان نگاه کرده و به مرتب کردن آن به عنوان مهمترین کار میپردازید. بنابراین، مشغول نظافت میز و وارسی ایمیلتان شده و در انتها با تکمیل کار خود، احساس رضایت میکنید. اما بعد از آن متوجه میشوید که تنها کاری که در این ۲۵ دقیقه به انجام رسیده، ایمیل چک شده و میز کاری تمیز است.
پرمشغله بودن میتواند حس پرباری را ایجاد کند؛ اما انجام کارهای کماهمیت ما را از رسیدن به اهداف مهم و مورد نیاز برای موفقیت بازمیدارد. در عوض، از آن نیمساعت اضافی استفاده کنید تا بر آن چیزی تمرکز کنید که واقعاً نیاز است. شما ممکن است کار خود را در این بازه زمانی کوتاه به پایان نرسانید و در نتیجه احساس رضایت لحظهای نیز نخواهید داشت. اما من معتقدم که انجام کارهای مهمتر در زمانهای اضافه، از مشغلههای شما میکاهد و به طور مداوم ما را به پروژه کامل و مورد نیاز نزدیکتر خواهد کرد.
اشتباه ۲: شما کمبود انگیزه را علت اصلی به تعویق انداختن کارها میدانید
گاهی اوقات کارمندان اظهار میکنند که کمبود انگیزه، علت اصلی به تعویق افتادن کارهایشان است؛ اما بعد از ۱۵ سال کار با مردم متوجه شدهام که عدم انگیزه، علت اصلی این امر نیست.
به جای تلاش برای یافتن انگیزه، مشخص کنید که چه احساسی شما را از به تعویق انداختن کارها بازمیدارد؟ هیچ کس نمیتواند با نشستن و تنها بالا و پایین پریدن، آماده رفتن به باشگاه ورزشی شود. در عوض، میتوانید در خود احساس کنجکاوی یا علاقه به چیزی ایجاد کنید.
سؤالی که باید از خودتان بپرسید این است: «چه چیزی میتواند من را از تعلل در انجام کارها باز دارد؟». ممکن است که حس کنجکاوی، شما را به حرکت درآورد یا شاید اضطراب ناشی از پایان یافتن مهلت کار دلیل این امر باشد. این عوامل برای رهایی شما از این وضعیت کافی هستند. تقریباً هر احساسی منجر به عمل یا اقدامی میشود؛ حتی اگر خلاف آن به نظر برسد. این امر میتواند به شما در مقابله با به تعویقاندازی کارها کمک کند.
برای مثال، تصور کنید که مشغول وقتگذرانی در شبکههای اجتماعی هستید و نیز به دلیل بیحوصلگی، کارتان را به زمان دیگری موکول میکنید. در همین زمان، فکری به ذهنتان میرسد که شما را کنجکاو به شروع کاری جدید میکند. کنجکاوی، حس عملگرایی بیشتری را القا میکند و میتواند شما را از بیحوصلگی به سمت انگیزهای کامل و الهامبخش سوق دهد. در این حالت، اهداف شما دستیافتنیتر هستند.
اشتباه ۳: درک کمی برای انجام کارها دارید
از این به بعد، هنگام کوتاهی در انجام وظایف خود که ممکن است به آن علاقهای نداشته باشید، این سؤال را از خود بپرسید: «این کار درباره چه چیزی است؟ چگونه زندگی و کسبوکار من را بهتر میکند؟». برای مثال، هدف از تمیز کردن آشپزخانه، فراهمسازی محیطی تمیز است تا موجب رضایت و مراقبت از شما و خانوادهتان شود. شما با انجام وظایف کاری خود میتوانید به رشد و موفقیت کسبوکارتان کمک کنید؛ همان طور که با پختن یک وعده غذای ساده و سالم، میتوان به سلامتی و تناسب اندام دست یافت.
تا زمانی که همه کارها اهداف بزرگی برای انجام داشته باشند، هیچ کاری کماهمیت نیست. اگر پرداختن به کاری به هیچ وجه به شما کمکی نمیکند، میتوانید از انجام آن خودداری کنید. باید به یاد داشته باشیم که ما با قابلیتها و ناتواناییهای خود در انجام کارها، شرایط را کنترل میکنیم. پتانسیلها و تواناییهای خود را در نظر بگیرید؛ آنها را حفظ کرده؛ با آغوش باز به بهرهگیری از این تواناییها بپردازید و فکر کنید که این فرصت برای فردا وجود نخواهد داشت.
روز خود را از دست ندهید. اجازه ندهید که فرصتهای عالی هدر بروند. در سال ۲۰۱۸، یک فرد به طور متوسط ۱۵ ساعت و یک فرد مسن ۲/۸۴ ساعت در روز را به تماشای تلویزیون میپرداخت. شما در این چند ساعت میتوانید چه کار دیگری انجام دهید؟ به یاد داشته باشید که یک روزِ بدون به تعویقاندازی در کارها، همیشه روزی خوب است.