بهنظر شما چگونه میتوان فهمید که یک وبسایت معتبر است یا خیر؟
قبل از جواب دادن به این سؤال بیایید نتیجه تحقیقی را با هم ببینیم. در سال ۲۰۱۶ دانشگاه استنفورد تحقیقی را روی ۷ هزار نفر انجام داد. به این افراد تعدادی وبسایت را نشان دادند و از آنها خواستند که آنها را بررسی کنند و ببینند کدامیک معتبر و کدامیک نامعتبر است. فکر میکنید افراد با چه معیاری وبسایتها را میسنجیدند؟
نتیجه تحقیق نشان میداد که ظاهر وبسایت یکی از اصلیترین عواملی است که افراد با آن معتبر بودن وبسایت را میسنجند. با همین معیار بسیاری از آنها فریب وبسایتهایی را خوردند که به ظاهر زیبا بودند، ولی اطلاعات داخل آنها کاملاً نادرست بود. اما بهنظرتان چرا افراد در انتخاب معیارها اشتباه کردند؟ در ادامه بیشتر برایتان خواهیم گفت.
رسانه و سواد رسانهای؛ دو جز جداییناپذیر
در مقالههای قبلی درباره رسانه، سواد رسانهای و اهمیت آن در زندگی روزمره گفتیم. تاریخچه رسانه تقریباً با زمانی که انسانها یاد گرفتند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، شروع شد. در هر دوره تاریخی با توجه به ماهیت و نوع رسانه، سواد رسانهای نیز معنای متفاوتی پیدا کرد. با رشد رسانه، گسترده شدن آن و دسترسی بیشتر افراد به اینترنت و رسانه، دغدغهها و نگرانیهایی نیز پیرامون رسانه و اثرات آن شکل گرفت. این دغدغهها و نگرانیها دلایلی بودند که باعث شدند تا سواد رسانهای مسیر جدیدی را شروع کند و مفهوم امروزی آن رفته رفته شکل بگیرد. برای مثال در ابتدا سواد رسانهای مترادف با سواد خواندن و نوشتن بود، اما بعد از اختراع ماشین چاپ توسط گوتنبرگ، رسانه مسیر جدیدی را پیدا کرد. این مسیر با ورود رسانههای انبوه مانند روزنامه، رادیو و تلویزیون دچار تحولات گستردهتری شد و باعث شد تا سواد رسانهای تبدیل به مهارت کلیدی برای تمامی افراد شود. اهمیت سواد رسانهای با ظهور اینترنت و آزادی و تنوع اطلاعات در آن بیشتر نیز حس شد.
اینترنت؛ آزاد، گسترده و خطرناک
اینترنت در طی زمان توانست آرامآرام به زندگی افراد وارد شود و آن را از مدل سنتی به آنلاین تبدیل کند، بهطوری که امروزه میبینیم برای اکثر کارها میتوان به اینترنت مراجعه کرد. گسترده شدن اینترنت و رشد آن باعث راحتی بیشتر زندگی افراد شد، اما در کنار آن نگرانیهایی را هم به وجود آورد. افراد امروزه زمان زیادی را در اینترنت سپری میکنند اما نسبت به اینترنت و اثرات آن آگاهی ندارند. این ناآگاهی خطرناک است، چراکه در اینترنت هم اطلاعات درست و هم نادرست وجود دارد. در مقالات قبلی توضیح دادیم که اطلاعات نادرست انواع مختلفی دارند؛ یک سری از آنها غیر عمدی منتشر میشوند، اما برخی از این اطلاعات نادرست کاملاً عمدی و با اهداف مختلفی مثل فریب دادن افراد یا هدایت تفکر و رفتار آنها منتشر میشوند؛ مانند پروپاگاندا. حتی دیدیم که گاهی از اطلاعات درست هم میشود استفادههای نادرست کرد. اما به نظر شما چرا آگاهی درباره این اطلاعات مهم است؟ برای درک میزان اهمیت این موضوع بیایید با هم مثالی را بررسی کنیم.
فرض کنید میخواهید رشته دانشگاهی یا شغل مورد علاقهتان را انتخاب کنید. احتمالاً برای این کار در اینترنت یا شبکههای اجتماعی جستوجو میکنید. حالا کافی است یک شرکت یا دانشگاه به شما نیاز داشته باشد و با استفاده از اطلاعات نادرست یا پروپاگاندا محتوایی را بسازد که شما را ترغیب کند تا شغل یا رشته موردنظر آنها را انتخاب کنید. شما با خواندن اطلاعات منتشرشده توسط آنها ممکن است مجاب شوید که رشته یا شغل مدنظرتان اشتباه بوده است و باید رشته یا شغل دیگری را امتحان کنید. در واقع بدون اینکه متوجه شده باشید فریب دانشگاه یا شرکت را خوردید و آیندهتان را تغییر دادید. ترسناک است، نه؟
عدم آگاهی نسبت به این اطلاعات نادرست باعث میشود تا ما ناخودآگاه وارد بازی رسانههای مختلف بشویم و بر اساس این اطلاعات تصمیمهای کوچک یا بزرگی را برای زندگی خود یا حتی جامعه بگیریم که میتوانند آسیبزننده باشند. وجود چنین اطلاعات و تکنیکهایی این سؤال را برای ما بهوجود میآورد که آیا اینترنت بستری خوبی برای آموزش و آگاهی انسانها است؟ آیا ممکن است وجود این اطلاعات و تکنیکها و اثرات مخرب آنها، اینترنت را تبدیل به باتلاقی خطرناک کرده باشد؟
اینترنت؛ خوب یا بد؟
برای پاسخ به این سؤال باید بگوییم که اطلاعات در اینترنت نه الزاماً همیشه خوب و نه همیشه بد هستند. ما با طیف گستردهای از اطلاعات بین خوب و بد سروکار داریم و مهارتهایی مانند سواد رسانهای به ما کمک میکنند تا بتوانیم انواع اطلاعات را در اینترنت و سایر رسانهها ارزیابی و ببینیم که با توجه ارزیابی ما این اطلاعات درست هستند یا نادرست.
تنوع اطلاعات نادرست در اینترنت و رسانههای مختلف یک پیام دیگر هم برای ما دارد. آن هم این است که اطلاعات به خودی خود در اینترنت منتشر نمیشوند و این افراد هستند که اطلاعات را چه درست و چه غلط در اینترنت منتشر میکنند. افراد هم اهداف مختلفی را از انتشار محتوا دارند و برای رسیدن به اهداف خود از روشها و تکنیکهای مختلفی استفاده میکنند. حتی بسترهای انتشار اطلاعات نیز میتوانند بر اطلاعاتی که دریافت میکنیم تأثیر بگذارند. برای مثال در شبکههای اجتماعی الگوریتمهایی وجود دارد که میتوانند بر اساس علایق فرد، محتوا را دستچین کنند و به او نشان دهند. این موضوع باعث میشود ما تنها اطلاعات و محتواهایی را ببینیم که همسو با علایق و نظرات ما هستند و اطلاعات یا دیدگاههای مخالف را دریافت نکنیم. همچنین دیدیم که روزنامهها هم میتوانستند آگاهیدهنده باشند و هم برای فروش بهتر از تبلیغات و حتی تیترهای زرد استفاده کنند. یک کتاب یا فیلم میتوانست هم سرگرمکننده و پرفروش باشد و هم بخواهد پیامی را به مخاطبانش بدهد. این نشان میدهد که اهداف رسانهها نه تنها یکسان نیستند، بلکه در بسیاری از اوقات هدف یک فرد یا رسانه مشخص نیست و به سختی میتوان آن را تشخیص داد.
البته شواهد و تحقیقهای مختلف در طول زمان نشان داده است که افراد در شناسایی اطلاعات در رسانهها و بهخصوص اینترنت عملکرد خوبی نداشتهاند. بیایید با هم مثالی را بررسی کنیم.
آزمایش استفورد و استنتاجی جالب
در سال ۲۰۰۲ تحقیقی با ۲ هزار شرکت کننده منتشر شد که نشان میداد «نحوه دیزاین و طراحی وبسایت» عاملی مهم برای سنجیدن اعتبار یک سایت است. این نشان میدهد که افراد معمولاً درستی اطلاعات را بر اساس عوامل و معیارهایی میسنجند که لزوماً قابلاعتماد نیستند. در سال ۲۰۱۶ دانشگاه استنفورد (Stanford) نیز تحقیق مشابهی را با مشارکت بیش از ۷ هزار دانش آموز راهنمایی، دبیرستان و کالج منتشر کرد. در این تحقیق از آنها خواسته شد تا برخی اطلاعات آنلاین را ارزیابی کنند. نتیجه تحقیق نشان داد که بسیاری آنها بر اساس ظاهر و احساسی که نسبت به یک سایت دارند، اطلاعات و اعتبار آن را ارزیابی میکنند. آنها روی چیزهایی تمرکز میکردند که سازنده وبسایت میتوانست به راحتی تغییر دهد، مانند نشانی وبسایت یا صفحه درباره ما.
در طول تحقیق، برخی از دانشآموزان احساس کردند که وجود نوع خاصی از محتوا در یک وبسایت باعث قابل اعتمادتر بودن آن خواهد شد. برای مثال وقتی دانشآموزان آماری را در وبسایت میدیدند بهنظرشان میآمد که وبسایت قابل اعتماد است، بدون اینکه منبع آمار را چک کنند. با وجود اینکه آمار و اینفوگرافیکها معمولاً راههای آسان و موثری برای انتقال حقایق و شواهد هستند، اما این به معنای درست بودن همه آمارها و اینفوگرافیکها نیست.
احتمالاً فکر میکنید که این تحقیق روی دانشآموزان انجام شده است و چون آنها هنوز در حال یادگیری هستند، پس طبیعی است که اشتباه کنند. اما شاید برایتان جالب باشد بدانید که استنفورد این تحقیق را با حضور شرکتکنندگانی با مدارج بالاتر مانند دانشجوهای دکترا و حتی افراد متخصص انجام داد و نتایج مشابهی گرفت. این نشان میدهد که افراد در هر سنی اگر با مهارتهایی مانند سواد رسانهای آشنا نباشند به راحتی میتوانند گمراه شوند. البته این همه ماجرا نیست؛ در بین گروههای متخصص افرادی بودند که میتوانستند وبسایتها را به خوبی ارزیابی کنند و محتوای نادرست را به خوبی تشخیص دهند. اما نام این گروه چیست و آنها چه ویژگیهایی دارند؟
راستیآزماها؛ کسانی که فریب نخوردند
راستی آزماها (fact checker) همان دسته از افرادی بودند که در این تحقیق توانستند وبسایتها و اطلاعات آنها را بهدرستی اعتبارسنجی کنند. آنها موضوعها را موبهمو میخواندند و پس از اطمینان از صحت و درستی، آن را تأیید میکردند. راستی آزماها افرادی هستند که با رعایت یک سری تکنیک و اصول میتوانند تشخیص دهند یک وبسایت، منبع خبری و… درباره موضوعهای مختلف اطلاعات صحیحی را ارائه میکند یا خیر. راستی آزماها معمولاً با خبرگزاریها برای انجام کارهایی مانند تصدیق اخبار، مطالعه اخبار پیش از انتشار، بازبینی اخبار و مطالعه منابع همکاری میکنند.
راستی آزماها به دنبال این هستند که؛
- ببینند چه کسانی و با چه اهدافی محتواهای مدنظرشان را منتشر میکنند
- بررسی کنند محتوای آنها چه اسناد و مدارکی همراه خود دارد
- همچنین ببینند که دیگران درباره محتوای آنها چه نظری دارند
همچنین آنها درمورد اخبار یا اطلاعاتی که میخوانند شکاک (Skepticism) هستند و به آسانی قانع نمیشوند. البته این شکاکی با بدبین بودن (Cynical) متفاوت است. شکاک بودن به راستیآزماها کمک میکند هم تفکر انتقادی داشته باشند و هم بتوانند راحتتر انواع اخبار و محتوا را قضاوت کنند. حالا ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که راستیآزماها چگونه میتوانند اطلاعات درست را از نادرست تشخیص دهند؟ در ادامه برایتان توضیح خواهیم داد.
مطالعه افقی؛ جور دیگر باید خواند!
ما معمولاً کتابها، مقالهها و وبسایتها را به صورت عمودی و از بالا به پایین میخوانیم. یعنی ابتدا عنوان را میخوانیم و بعد از آن شروع میکنیم به خواندن و تا آخرین پاراگراف آن را ادامه میدهیم؛ در این روش ما انواع محتوا مانند عکسها و آمارها و حتی اینفوگرافیکهایی که نویسنده در مقاله یا وبسایت قرار داده است را میبینیم تا به انتهای مقاله یا وبسایت برسیم. اما چنین روشی اشتباه است چراکه باعث میشود فقط محتوایی را ببینیم که مدنظر رسانه یا وبسایت است. اما در آزمایش استنفورد راستی آزماها بهجای مطالعه عمودی وبسایتها از روشی به نام «مطالعه افقی» (Lateral Reading) استفاده کردند. این روش به آنها کمک میکرد تا علاوه بر فریب نخوردن بتوانند سریع و دقیق محتوای نادرست و منابع غیرقابل اعتماد را تشخیص دهند. اما مطالعه افقی چیست و چگونه میتوانیم از این روش استفاده کنیم؟
مطالعه افقی روشی برای بررسی و ارزیابی یک منبع از طریق مقایسه آن با منابع دیگر است. فرض کنید درباره موضوع A در وبسایتی مطلبی را خواندهاید و حالا میخواهید با استفاده از روش مطالعه افقی اعتبار منبعتان را بررسی کنید. برای مطالعه افقی باید مراحل زیر را انجام دهید:
مرحله اول:
در مرورگر خود کنار وبسایتی که میخواهید اعتبارش را بررسی کنید تعدادی تب (Tab) جدید باز کنید.
مرحله دوم:
در تب جدید ابتدا نام وبسایت را جستوجو کنید. ببینید که در منابع دیگر راجع به این وبسایت چه چیزی گفته شده است. آیا وبسایت متعلق به سازمان یا گروه خاصی است یا وبسایتی شخصی است؟میتوانید برای بررسی اعتبار نام وبسایت از مرورگرهایی مانند گوگل (Google)، وبسایتهای راستی آزمایی و حتی ویکیپدیا (Wikipedia) هم استفاده کنید. بسیاری از افراد معتقدند که ویکیپدیا منبع خوبی برای مطالعه و مقایسه اطلاعات نیست. در حالی که چنین دیدگاهی غلط است و امروزه میتوان در ویکیپدیا درباره موضوعهای مختلف اطلاعات کامل و جامع را پیدا کرد. ویکیپدیا برای محتوایی که در آن منتشر میشود درجات مختلفی از میزان قابل اعتماد بودن تعریف کرده است و افراد میتوانند با توجه به آن درباره محتوایی که میخوانند، تصمیم بگیرند.
یک نکته دیگر که کمکتان میکند این است که به آدرس وبسایت دقت کنید و ببینید که آیا اشتباه املایی داخل آن وجود دارد یا خیر. همین طور میتوانید پسوند وبسایت را چک کنید. وبسایتهای که معتبر هستند اکثراً پسوندهای رایجی مثل (.com) یا (.ir) دارند. اگر دیدید وبسایتی پسوندش عجیب است، احتمالاً نیاز به بررسی بیشتری دارد.
مرحله سوم:
حالا دوباره به وبسایت اول بازگردید و درباره اطلاعات دیگری که در آن وجود دارد مانند نام ناشر یا نویسنده در تبهای دیگر جستوجو کنید. اما به نظرتان چگونه میتوان اعتبار نویسنده یا ناشر را بررسی کرد؟
۱) میزان تسلط
یکی از مواردی که میتوان بررسی کرد میزان تسلط (Authority) نویسنده یا منبع است. میزان تسلط یعنی میزان دانش یا تخصصی که یک فرد یا سازمان پیرامون یک موضوع دارد. برای تشخیص میزان تسلط یک منبع درباره موضوعهای مختلف میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد.
- برای مثال میتوان مطالعه افقی داشت و منابع مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد. البته همه منابع معتقد هستند که تسلط کامل روی موضوع دارند، اما این روش کمک میکند دید جامعتری داشته باشیم.
- روش بعدی بررسی سابقه حرفهای منبع است. هر چقدر تخصص منبع روی موضوع بیشتر باشد، احتمال درست بودن اطلاعات آن هم بیشتر خواهد بود. برای مثال مقاله فردی خبره در حوزه شبکههای اجتماعی، اطلاعات بهتر و درستتری از یک بلاگر در همین حوزه خواهد داشت.
- یک روش مفید دیگر بررسی فرایند تولید محتوا یا اطلاعات است. در این روش بررسی میکنیم که برای تولید یک محتوا چه فرایندی طی شده است. برای مثال میبینیم که وبسایتی درباره اعتراض در یک کارخانه گزارشی را نوشته است. لازم است که از خودمان بپرسیم این وبسایت برای نوشتن گزارش از چه روشی استفاده کرده است؟ آیا با افراد معترض مصاحبه کرده و سپس آنها را تبدیل به گزارش کرده است؟ یا از روشهای دیگری مثل منابع دست دوم استفاده کرده است؟
۲) دیدگاهها و جهتگیری منبع
مورد دیگری که میتواند به ما کمک کند بررسی دیدگاههای نویسنده یا منبع است. وبسایتهای مختلف میتوانند با توجه به اهداف و دیدگاههایی که دارند مطالب را منتشر کنند. برای همین ممکن است منبعی با توجه به اهدافش اطلاعات را دستکاری و یا کموزیاد کند و حتی دچار سوگیری باشد. برای همین مهم است که پیش از اعتماد به منبعی از دیدگاههای آن منبع آگاه باشیم.
با انجام این کارها میتوانید اطلاعات مختلفی را درباره موضوع مدنظرتان از منابع مختلف بدست آورید.
مرحله چهارم:
با ترکیب اطلاعات منابع مختلف متوجه میشوید که دیگران چه نظری درباره منبع اول دارند و عملکرد این منبع چقدر خوب یا بد بوده است.با بررسی دیدگاههای مختلف در نهایت میتوانید تصمیم بگیرید که آیا منبع اول اعتبار دارد یا فاقد اعتبار است.
مطالعه افقی همچنین به ما کمک میکند با دید جامعتری به یک موضوع نگاه کنیم و اگر منبعی جهتگیری یا ایرادی داشت آن را بهتر شناسایی کنیم. برای مطالعه افقی میتوان علاوه بر منابع آنلاین از منابع دیگر مانند روزنامهها و مجلهها نیز کمک گرفت. راستی آزماها در کنار مطالعه افقی از یک تکنیک مهم دیگر هم استفاده میکنند که باعث میشود راحتتر به منابع خود اعتماد کنند. اما این تکنیک چیست و چرا اهمیت دارد؟
هر مدرکی کافی نیست!
«فرد یا سازمان منتشر کننده محتوا، چه مدارکی را ارائه کرده است؟»
این سؤالی است که راستیآزماها از خود میپرسیدند. احتمالاً از خودتان میپرسید، چرا نیاز داریم مدارک را بررسی کنیم؟ مگر نباید به منابع قابلاعتماد خودمان اعتماد کنیم؟
این خیلی خوب است که بتوانیم منابع قابل اعتماد را برای خودمان پیدا کنیم. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید یکی از مهمترین عواملی که باعث اعتبار یک منبع میشود همان مدارکی است که ارائه میکند. مدارک میتوانند انواع مختلفی مانند عکس، فیلم، داده، متن و… داشته باشند. وظیفه مدارک این است که بتوانند ادعایی را اثبات کنند و به شما دلیل خوبی برای باور درست بودن آن ادعا بدهند. اگر در اینترنت با محتوا یا اطلاعاتی مواجه شدید که هیچ مدرکی همراه خود نداشتند، بهتر است که به آن محتوا یا منبع شک کنید.
از آنجایی که به دلیل آزادی و گستردگی اینترنت هر کسی میتواند هر اطلاعاتی را در آن منتشر کند، وجود مدارک یکی از عوامل مهم برای شناسایی محتوای درست از نادرست است. البته باید در نظر داشت که همه مدارکی که ارائه میشوند از نظر ارزش یکسان نیستند و مدارکی میتوانند قابلاعتماد باشند که منبع آنها نیز قابل اعتماد باشد. امروزه در اینترنت افراد برای اثبات ادعاهای خود ممکن است مدارک مختلفی را ارائه کنند، اما مدارکشان الزاماً صحیح نیستند. برای مثال امروزه با پیشرفت تکنولوژیهایی مانند هوش مصنوعی امکان ایجاد عکسهایی جعلی وجود دارد که به سختی میتوان آنها را تشخیص داد.
به همین دلیل علاوه بر بررسی منابع و اینکه آیا مدارکی را ارائه شده است یا خیر، همچنین باید اعتبار مدارک را نیز بررسی کنیم. چراکه امروزه اینترنت سرشار از مدارک نامربوطی است که میتواند باعث گمراهی افراد شود برای مثال در ادامه یک نوع آن را با هم بررسی خواهیم کرد.
همبستگی جعلی (Spurious Correlations)
همبستگی جعلی زمانی رخ میدهد که به نظر میرسد دو متغیر از نظر آماری با هم همبستگی دارند و مرتبط هستند، اما در واقعیت این چنین نیست و ارتباطشان کاملاً تصادفی بوده است. بیایید با هم مثالی را بررسی کنیم، به عکس زیر دقت کنید:
نمودار آبی، نمودار فیلمهای نیکلاس کیج (Nicholas Cage) از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۹ است و نمودار نارنجی، نمودار افراد غرق شده در استخر در همان بازه زمانی است. همانطور که مشاهده میکنید این دو نمودار شبیه به یکدیگر هستند و این فرض را در ذهنتان ایجاد میکند که احتمالاً ارتباطی بین آنها وجود دارد و فیلمهای نیکلاس کیج مساوی با غرق شدن افراد در استخر است. در حالیکه این چنین نیست و ارتباط و همبستگی بین این دو آمار کاملاً تصادفی است. امروزه رسانهها از این روش برای توجیه ادعاهایی استفاده میکنند که واقعیت ندارند. اما ذهن ما ممکن است به خاطر وجود این ارتباط اطلاعات را باور کند. به همین دلیل نکته مهمی که باید در نظر گرفت کیفیت مدارک ارائه شده است. هر چقدر مدارک بهتری ارائه شود، کمک میکند تا ما بتوانیم بهتر تصمیم بگیریم.
این داستان ادامه دارد
با وجود توضیحات بالا شاید این سؤال برایتان پیش بیاید که رسانهها و حتی اینترنت خوب هستند یا بد؟
همانطور که بالاتر هم گفتیم، رسانهها نه الزاماً همیشه خوب هستند و نه همیشه بد. در واقع ما در رسانه و اینترنت با طیف گستردهای از محتوا و اطلاعات بین خوب و بد سروکار داریم. این هنر ما خواهد بود که بتوانیم با مهارتهای مهمی مانند سواد رسانهای انواع اطلاعات را شناسایی، راستی آزمایی و ارزیابی کنیم، جایگاهشان را در طیف بین خوب و بد تشخیص بدهیم و در نهایت تصمیم بگیریم که از آن استفاده کنیم یا خیر.
با توجه به اینکه زمان زیادی را در اینترنت میگذرانیم، میتوانیم از روش راستی آزمایی برای مطالعه و ارزیابی انواع محتوا استفاده کنیم. اما برای اثرگذاری بهتر نیاز به تمرین داریم و باید بتوانیم آن را به صورت عادت برای خودمان دربیاوریم تا بیشتر به ما کمک کند. همچنین باید در نظر داشته باشیم با توجه رشد و پیشرفت تکنولوژی، سواد رسانهای محدود به این مواردی که برایتان گفتیم نیست. برای گمراه نشدن در اقیانوس بیکران رسانه باید مهارتهایتان را بهروز نگه دارید، چراکه رسانهها همیشه در حال تغییر و بهروز شدن هستند و این داستان برای ما ادامه دارد.
منابع:
- Introduction to Crash Course Navigating Digital Information #1
- The Facts about Fact Checking: Crash Course Navigating Digital Information #2
- Check Yourself with Lateral Reading: Crash Course Navigating Digital Information #3
- Who Can You Trust? Crash Course Navigating Digital Information #4
- Evaluating Evidence: Crash Course Navigating Digital Information #6
- Spurious relationship – Wikipedia
- What is lateral reading?
- GEN: Source Evaluation: Lateral Reading – Resource Guides at Milton Academy
- What Is Lateral Reading and Why it Matters? – Basmo