افراد در بیشتر مواقع حتی بدون اینکه خودشان بدانند، اشتباه رایجی را مرتکب میشوند. آنها بیشتر از اینکه عمل کنند، بیشتر وقتشان را به حرف زدن یا آماده شدن برای انجام کاری میگذرانند. این اشتباه به تفاوت دو مفهوم موشن (Motion) به معنای جنبوجوش بدون حرکت و اکشن (Action) به معنای در حرکت بودن و عمل کردن برمیگردد. شاید این دو کلمه مشابه به نظر برسند، ولی دو مفهوم کاملاً متفاوت هستند.
اکشن و موشن چه تفاوتی با هم دارند؟
وقتی شما برنامهریزی میکنید، استراتژی تعیین میکنید و یاد میگیرید، در حالت موشن هستید. درسته که همه اینها برای موفقیت لازم هستند، اما نتیجهای را برای شما به همراه نمیآورد. در طرف مقابل، اکشن رفتاری است که در نهایت به نتیجهای ختم میشود.
برای اینکه بیشتر متوجه بشید به این مثالها توجه کنید:
- اگر شما ۲۰ ایده را برای نوشتن مقاله پیدا کنید، موشنی انجام دادهاید. اما اگر پشت میز بشینید، مقاله را بنویسید و آن را منتشر کنید، اکشن و حرکتی کردهاید.
- اگر شما ۱۰ مشتری بالقوه پیدا کنید و شروع به مکاتبه با آنان کنید، موشنی انجام دادهاید. اما اگر آنها از شما چیزی بخرند و به مشتری شما تبدیل شوند، اکشن و حرکتی کردهاید.
- اگر در اینترنت بهدنبال برنامه رژیم غذایی بهتر باشید و چندین کتاب هم دراینباره بخوانید، موشنی انجام دادهاید. اما اگر یک وعده غذای سالم بخورید، اکشن و حرکتی کردهاید.
- اگر به باشگاه بروید و دنبال یک مربی شخصی باشید، موشنی انجام دادهاید. اما اگر واقعاً شروع به اسکات زدن (اسم یک حرکت ورزشی است) بکنید، اکشن و حرکتی کردهاید.
- اگر برای امتحانی درس بخوانید و یا برای انجام پروژه تحقیقاتی آماده شوید، موشنی انجام دادهاید. اما اگر سر جلسه امتحان بروید و یا مقاله تحقیقاتی خودتان را بنویسید، اکشن و حرکتی کردهاید.
موشن مفید است، اما به تنهایی هیچ نتیجهای را ایجاد نخواهد کرد. اگر چندین بار هم به باشگاه ورزشی برید و درباره مربی شخصیتان سؤال بپرسید، به وزن و اندام دلخواهتان نمیرسید. تنها زمانی که دست به کار بشید و ورزش کردن را شروع کنید میتوانید به نتیجه دلخواهتان برسید.
مقاله مرتبط: چگونه تصمیمهای روزمره و تکراری روی تصمیمهای مهم زندگی ما تأثیر منفی میگذارد؟
چرا افراد موشن را به جای اکشن ترجیح میدهند؟
اگر موشن به نتیجه ختم نمیشود، پس چرا انجامش میدهیم؟ ما برای برنامهریزی و یادگرفتن کارها به موشن نیاز داریم. اما در اغلب موارد به دلایل دیگری موشن را به اکشن ترجیح میدهیم. موشن به ما حس پیشرفت میدهد و در عین حال خطر شکست ما را تهدید نمیکند. اکثر ما از اینکه مورد انتقاد واقع شویم، گریزانیم. چون از قضاوت شدن توسط دیگران و شکست میترسیم. تا جای ممکن از موقعیتهایی که منجر به شکست میشوند، فرار میکنیم. اصلیترین دلیلی که ما موشن را به جای اکشن ترجیح میدهیم این است که میخواهیم تا جای ممکن شکست را به عقب بیندازیم.
بله، من دوست دارم به اندام دلخواهم برسم. ولی چون دوست ندارم در باشگاه مثل یک احمق به نظر برسم، فقط با مربیها در مورد دستمزدشان صحبت میکنم.
بله، من دوست دارم مشتریهای بیشتری برای کسبوکارم جذب کنم. ولی چون ممکن است هنگام بازاریابی دست رد به سینهام بخورد، فقط به ۱۰ مشتری بالقوه ایمیل میزنم.
بله، من دوست دارم وزن کم کنم. ولی نمی خواهم آدم عجیب غریبی باشم که سرکار فقط غذاهای سالم میخورم. بنابراین، ترجیح میدهم تنها وقتی در خانه هستم، غذاهای سالم بخورم.
خیلی راحت و آسان است که همیشه در حالت موشن باشیم و خودمان را متقاعد کنیم که داریم پیشرفت میکنیم. مثلاً به خودمان میگوییم: «من در حال حاضر با ۴ مشتری احتمالی در ارتباط هستم و این خوب است. پس من در مسیر درستی در حال حرکت هستم.» و یا میگوییم: «من یک جلسه طوفان فکری برای کتاب جدیدم برگزار کردم و کارها به خوبی پیش میرود.»
موشن یا جنبوجوشهای بدون حرکت شاید این حس را در شما ایجاد کند که در حال انجام دادن کارها هستید، اما در واقعیت شما فقط در حال آماده شدن برای انجام کاری هستید و عملاً هیچ کاری را انجام ندادهاید. پس دقت داشته باشید، زمانی که آمادهسازی باعث به تأخیر انداختن انجام کارها شود، شما باید رویه خود را تغییر دهید. شما تنها به برنامهریزی احتیاج ندارید، بلکه باید انجام دادن را هم شروع کنید و دست به کار شوید.
مقاله پیشنهادی: چگونه بهتر تمرکز کنیم؟
چگونه به فرد اکشن تبدیل شویم؟
با این دو راهکار شما میتوانید به فرد اکشن تبدیل بشید و موفقیت و پیشرفت واقعی را در جلوی چشمان خودتان ببینید.
برای اکشنهای خودتان برنامهریزی داشته باشید
روزهایی از هفته را مشخص کنید تا کارهایی را که برای آنها برنامهریزی کردهاید، انجام دهید. مثلاً اگر شما بلاگر هستید و ایدهها و موضوعات مختلفی را برای نوشتن آماده کردید، حتماً روزهای هفته مثلاً روزهای دوشنبه و پنجشنبه را انتخاب کنید که در این دو روز مقاله خودتان را بنویسید و آن را منتشر کنید. در این صورت است که شما میتوانید نتیجه کار خودتان را ببینید و احساس خوبی را به دست آورید، چون موفق شدید که ایدههایتان را عملی کنید.
اگر واقعاً به دنبال ایجاد تغییر در زندگی خودتان هستید و میخواهید به اهدافتان برسید، این بهترین روش است. حتماً یک برنامهریزی منظم برای اکشنهای خودتان داشته باشید و در هر شرایطی به انجام دادن اون متعهد باشید.
برای کارهایتان تاریخهای مشخصی را برای تبدیل موشن به اکشن تعیین کنید
برای برخی از اهداف، زمانبندی هفتگی یا روزانه کارساز نیست. فرض کنید شما قصد انجام کاری را دارید که فقط یکبار قرار است اتفاق بیفتد؛ مثل: انتشار کتاب جدید، تولید محصول جدید، شرکت در یک امتحان مهم یا تحویل یک پروژه بزرگ.
همه موارد بالا به برنامهریزی قبلی احتیاج دارند (موشن). به علاوه به پایان رساندن آنها نیاز به اکشنهای زیادی دارد. مثلاً برای انتشار کتاب باید هفتهها صرف برنامهریزی بکنید، اما میتوانید یک زمان مشخصی را در طول هفته برای اتمام هر فصل از کتاب خود تعیین کنید.
در چنین موقعیتهایی انتخاب یک زمان مشخص برای انجام دادن کارها (اکشن) مفید است. حتماً یک تاریخ مشخصی را برای عملی کردن کارها و برنامهریزیهای خودتان در نظر بگیرد.
پس بهترین روش برای انجام پروژههای بزرگ و رسیدن به اهداف این است که برای اکشنهای خودتان یک ضربالأجل تعیین کنید.
سخن پایانی
یادتان باشد که موشن برخلاف اکشن هیچ وقت منجر به نتیجه نهایی نخواهد شد. وقتی شما در حال موشن هستید، برنامهریزی کرده و استراتژیها را تعیین میکنید و در آن واحد یاد میگیرید. همه آنها لازمه موفقیت هستند، ولی نتیجهای ایجاد نمیکنند.
زمانی که میخواهید کاری را انجام دهید، این سؤالات را از خودتان بپرسید:
- آیا در عمل کاری انجام میدهید؟ یا صرفاً فقط برای انجام آن آماده میشوید؟
- آیا در حالت موشن هستید یا اکشن؟
مترجم: ملیکا مدرس