تکنولوژیرشدرهبریمقالات شاخص

ایلان ماسک: ۵ درس بسیار مهم در معرفی محصول

4 دقیقه زمان تقریبی خواندن

در اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی، ایلان ماسک جدیدترین محصولِ شرکت تسلا (Tesla) را معرفی کرد. این محصول سایبرتراک (Cybertruck) نام داشت که یک خودرو با ویژگی‌های وانت برقی محسوب می‌شد. این محصول طراحی شد تا در خطوط مونتاژ (Assembly) در سال ۲۰۲۱ شروع به کار کند. این نوع خودرو در میان تمامی محصولات ارائه‌ شده توسط تسلا، محصول ویژه‌ای به حساب می‌آمد. سایبرتراک در روزهای بعد از معرفی، تیتر بسیاری از مطبوعات و رسانه‌ها را به خود اختصاص داد و بیش از ۲۵۰ هزار نفر برای خرید یک نسخه از آن پیش‌ثبت‌نام کردند. این اتفاق‌ها، ایلان ماسک را به مأموریت و هدف موردنظرش رسانده بود. در واقع او می‌خواست که با این محصول توجه بسیاری از رسانه‌ها را به خود جلب کند.

سؤال اینجاست که او چگونه این کار را انجام داد؟ در واقعیت، ماسک یک سخنران کاریزماتیک نیست و اغلب حضور پررنگی در صحنه ندارد. درست است که شرکت تسلا، محصولات شگفت‌انگیزی را تولید می‌کند؛ اما جدای از آن، ایلان ماسک چگونه توانست بار دیگر توجه دنیا را به خود جلب کند و همه را در حیرت قرار دهد؟

در ادامه به پنج درس مهم در آخرین ارائه ماسک می‌پردازیم.

 هر اشتباهی یک فرصت است. پس خود را با آن‌ وفق دهید.

همه افراد این تصور را دارند که تمام نمایش‌ها و ارائه‌های جهانی تد (TED) بدون هیچ ‌عیب و ایرادی اجرا می‌شوند. در واقع همه چیز عالی و در بهترین حالت ممکن است؛ مثل پوشش مناسب، روشنایی و نورپردازی کافی، ارائه کامل و به موقع و … . اما در واقعیت همه چیز طبق برنامه‌ریزی‌ها و خواسته‌های افراد پیش نمی‌رود؛ مثلاً ممکن است گاهی میکروفن قطع ‌شود؛ افراد در زمان ارائه، رشته افکار خود را گم کنند؛ نسخه نمایشی طبق برنامه‌ریزی پیش ‌نرود و مسائلی از این قبیل. این‌ها اشتباهاتی است که در زمان اجرای نمایش اتفاق می‌افتند. نکته مهم این است که نه تنها نباید از این چالش‌ها فرار کرد؛ بلکه باید آن‌ها را به عنوان یک فرصت با آغوش باز پذیرفت.

هنگامی که نسخه نمایشی سایبرتراک در مطبوعات در حال نمایش بود، اتفاق جالبی افتاد. دو شیشه این خودرو (که به گفته ماسک ضدضربه بودند) توسط یک توپ فلزی‌ شکسته شد! بعد از این اتفاق، ایلان ماسک کاملاً در حالت خونسردی گفت: «آه! بد نیست. این محصول جای پیشرفت دارد.» و سپس سخنان خود را ادامه داد. انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما واقعیت امر این است که شکسته شدن شیشه‌های این خودرو باعث شد تا رسانه‌ها و مطبوعات به طور گسترده‌تر و بیشتر به موضوع سایبرتراک و معرفی آن بپردازند. آیا ایلان ماسک این طور برنامه‌ریزی کرده بود؟ بعید نیست!

گاهی یک «ارائه‌دهنده بد» می‌تواند توجه همه را به خود جلب کند

اگر سخنرانی‌ و ارائه ایلان ماسک را در مورد این محصول ببینید، قطعاً خسته خواهید شد. او در سخنرانی‌‌اش با جملات كوتاه و بریده بریده صحبت می‌كند و انگار که از روی نوشته‌ای ارائه می‌دهد. در حقیقت، او در زمان معرفی محصول مثل دانش‌آموزی است که برای اولین بار متنی را می‌خواند؛ حرف‌هایش را نصفه بیان می‌کند؛ آرام و قرار ندارد و با حالت تدافعی و دست به سینه حرف می‌زند.

ایلان ماسک نمونه کسی است که هر کاری را که به شما گفته شده در زمان ارائه انجام ندهید، انجام می‌دهد! اما علت چیست؟ این سخنرانی به نوعی، خودِ واقعی ایلان ماسک را نشان می‌دهد و کاملاً با ارائه‌های استاندارد و عمومی فرق دارد. حقیقت این است که متفاوت بودن، حتی اگر به معنای شکستن هر قاعده خودساخته باشد، یک مزیت رقابتی است؛ چه در مورد ارائه‌های عمومی و چه در طراحی وانت برقی.

انجام دادن یک کار بهتر از حتماً عالی انجام دادن آن است

در ارائه سایبرتراک، نقص‌هایی دیده می‌شد؛ مثل نداشتن آینه بغل و مشکلاتی دیگر که برخی از این نقص‌ها و ایرادها برای همه نمایش داده شد (مانند شکسته شدن شیشه‌ها). اما تجربه نشان می‌دهد که محصولات مهم و متفاوت را باید کمی زودتر به بازار عرضه کرد.

برای مثال، می‌توان به تجربه یکی از محصولات دره سیلیکون (Silicon Valley) اشاره کرد. در آن زمان، استیو جابز (Steve Jobs) اولین نسخه آزمایشی آیفون (iPhone) را معرفی کرد. این محصول در زمان معرفی، ایرادهای بسیاری داشت که اکنون کسی آن‌ها را به خاطر ندارد. اما تمام آنچه که بعدها اتفاق افتاد، به نفع اپل (Apple) و آیفون بود. استیو جابز با این محصول معرفی شده توانست به یک فناوری انقلابی دست پیدا کند. همین طور موفق شد که بازار را به سرعت جذب خود کند؛ در حالی که رقبا در حال حاضر نیز در تلاش هستند تا به این هدف برسند. بنابراین، می‌توان تصور کرد که همین الگو ممکن است که برای سایبرتراک و بازار وانت‌های برقی نیز صادق باشد.

هدف اصلی، ایجاد نبض (Pulse) در بازار است

معرفی مؤثر یک محصول انقلابی، بهتر از رونمایی از محصولی ایده‌آل است که تقاضای عمومی کمتری دارد. این رویکرد در هسته اصلی فلسفه «استارتاپ ناب» (Lean Startup) نیز وجود دارد. ساختن چیزی «عالی» آن هم پشت درهای بسته و بدون آزمایش بازار معمولاً با شکست مواجه می‌شود. بهتر است که نوعی محصول با ارزش حداقلی تولید کنید و بازخورد بازار برای این محصول را ببینید. سپس زمان آن فرا می‌رسد که آستین‌های خود را بالا بزنید، زمان و منابعتان را سرمایه‌گذاری کنید و یک محصول تمام شده و بی‌عیب و نقص را تحویل دهید.

پیش‌پرداخت‌ها و سفارش‌های یک‌چهارم میلیون دلاری برای تیم تسلا نشان‌دهنده تقاضای زیاد برای محصول بود. همین طور بیانگر این موضوع بود که این تیم در مسیری مهم و بزرگ قدم ‌گذاشته است.

طرفداران را بشناسید (و از انتقاد نترسید)

صاحب یک کامیون یا وانت معمولی تلاش نمی‌کند که سایبرتراک را بخرد. این نوع خودرو برای مبتدیان تنها به جهت طراحی مثلث‌گونه‌اش جالب است. به عبارت دیگر، سایبرتراک برای کامیون‌داران معمولی ساخته نشده است.

طراحی عجیب و قابلیت‌ استفاده سایبرتراک برای مسابقات آف‌رود (Off-road) بیشتر مناسب علاقه‌مندان به تکنولوژی و کسانی است که دوست دارند آخر هفته خود را به صورتی متفاوت و ویژه بگذرانند. با توجه به شور و شوقی که در مراسم افتتاحیه این محصول بود، می‌توان به این نتیجه رسید که ماسک توانست طرفداران زیادی را به دست آورد؛ چرا که اینفلوئنسرهای (Influencers) زیادی را جذب کرد. اگر خودروهای تسلا را اینفلوئنسرها و علاقه‌مندان به ماجراجویی استفاده ‌کنند، افراد دیگر نیز شیفته آن‌ها خواهند شد و این برای موفقیت ماسک کافی‌ست.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *