استراتژی اقیانوس آبی توصیفکننده یک لغت است:رقابت! پروفسور چان کیم(Chan Kim) و پروفسور رنه مابورنیا(Renée Mauborgne) درکتابی به نام استراتژی اقیانوس آبی، اقدام به ارائه چهارچوب و راهکارهای کاربردی موردنیاز راهاندازی کسبوکار نمودهاند.
استراتژی اقیانوس آبی در واقع بکارگیری همزمان تمایز و کاهش هزینه در جهت ایجاد بازار و تقاضای جدید است. از سوی دیگر مفهوم برداشت شده از استراتژی اقیانوس آبی بیان میکند که مرزبندی و ساختار صنایع اصل ثابتی نیست و میتواند با توجه به نیاز بازار و باورهای فعالان دچار تغییر و بازنگری شود.
هر کسبوکاری در ابتدای شروع به کار خود در یکی از دو موقعیت اقیانوس آبی و قرمز قرار خواهد گرفت. اما این دو چه مفهوم و شرایطی دارند؟ در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.
اقیانوس قرمز
اقیانوس قرمز شامل صنایعی میشود که امروزه وجود دارند. در اقیانوسهای قرمز مرزبندیها مشخص شده و مورد قبول قرار گرفتهاست. قوانین رقابتی نیز مورد شناخت همگان است.
در این موقعیت، سازمانها و شرکتها قصد دارند از رقبای خود پیشی گرفته تا سهم بیشتری از تقاضای موجود، نصیب آنها شود. از طرفی هر چه بازار داغتر میشود، رشد و سود نیز رو به کاهش میرود. بنابراین محصولاتی که دارای ارزش اقتصادی و ویژگیهای خاص هستند، در نهایت در بازار مصرف تبدیل به کالاهای ساده میشوند و در این شرایط، رقابتی خونین میان شرکتها و سازمانها شکل میگیرد، به همین جهت این مفهوم اقیانوس قرمز نامیده میشود.
اقیانوس آبی
در تضاد با مفهوم فوق، اقیانوس آبی صنایعی هستند که به دلایلی متفاوت چون ناشناخته بودن فضای بازار، در میان آن رقابتی وجود ندارد. در این مفهوم تقاضا ساخته شده و برای آن رقابتی صورت نگرفته است. خالقین این اقیانوس، خود میتوانند اقدام به تعیین حد و مرزهای صنعت مورد نظر نمایند. در این موقعیت فرصت خوبی برای رشدی سودآور و سریع وجود دارد.
در اقیانوس آبی رقابت بی معناست زیرا که قوانین این رقابت هنوز تعیین نشده است. این مفهوم در واقع مثالی برای پتانسیل وسیع و عمیق یک بازار دست نخوردهاست. اقیانوس آبی از لحاظ رشد سودآور عمیق، گسترده و قدرتمند است.
اقیانوس آبی، اصطلاح جدیدی است اما میتوان گفت در تمام طول تاریخ، هر کسبوکاری جدیدی در ابتدای کار آن را تجربه کرده است.