رهبریمقالات شاخص

درس‌های کارآفرینی و رهبری از جوکر و ۷ ابرشرور دیگر

7 دقیقه زمان تقریبی خواندن

مرد آهنی، بتمن ، سوپرمن ، کاپیتان آمریکا و… ابر‌قهرمان‌های معروفی هستند که امروزه در سراسر جهان هوادرانی از سنین مختلف (کوچک تا بزرگ‌سال) دارند. اما به نظر شما چه چیزی باعث می‌شود تا این ابر‌قهرمان‌ها انقدر محبوب و ارزشمند شوند؟

جواب این سؤال بسیار جالب است. اگر کمی دقت کنیم در کنار هر یک از این ابر‌قهرمان‌ها یک ابر‌شرور (Supervillain) است که تمامی تنفر‌های هواداران را به‌جان می‌خرد و باعث تجلیل شدن از ابر‌قهرمان‌های داستان می‌شود. اگر بخواهیم بی‌پرده و بدون تعارف به داستان ابر‌قهرمان بپردازیم، این سؤال‌ها را می‌توانیم از خودمان بپرسیم:

  • داستان هری‌ پاتر بدون وجود ولدمورت چگونه می‌شد؟
  • اگر جوکر از روش‌های نادرست استفاده نمی‌کرد، بتمن چگونه می‌توانست شهر گاتهام را نجات دهد؟
  • اگر لوکی (Loki) (خدای خودشیفته همیشه حق‌به‌جانب) و تانوس (Thanos) وجود نداشتند، چگونه انتقام‌جویان می‌توانستند محبوب شوند و به اوج برسند؟

به همین دلیل، اگر کمی به فیلم‌ها و داستان‌های ابر‌قهرمان‌ها دقت کنیم، متوجه می‌شویم ابرقهرمان‌ها بدون ابرشرورها وجود نخواهند داشت. اگرچه اتفاقات و وقایع این فیلم‌ها و داستان‌ها با دنیای واقعی فاصله زیادی دارند، اما آن‌ها به شما دیدگاه‌هایی را می‌دهند که کمتر از درس‌های زندگی نیست.

ابر‌شرور‌ها و ضد‌قهرمان‌ها شخصیت‌های بسیار پیچیده‌ای هستند. بدون شک، ذهنیت پلید و شرور آن‌ها در جهت نابودی انسان‌هاست، به همین دلیل ما به شما توصیه نمی‌کنیم قدم در راه آن‌ها بگذارید. اما گفته می‌شود در مفاهیمی مانند حفظ و نگهداری کارمندان (Retention)، جذب و استخدام (Acquisitions)، رهبری، شناخت رقبای داخلی و خارجی و تعهد شغلی (Employee engagement)، ابر‌شرورها راه‌های کشف‌ نشده‌ای برای پیشرفت در کارمان هستند.

در عین حال که آن‌ها تبهکار و نابودگر هستند، اما همزمان می‌توانند به شما درس‌های ارزشمندی درباره کسب‌و‌کار بدهند. اما ما چه درس‌هایی را از آن‌ها می‌توانیم بگیریم؟

لرد ولدمورت؛ مثل من نباشید 

لرد ولدمورت

اگر از هواداران مجموعه داستان‌های هری پاتر باشید، حتماً با لرد ولدمورت (Lord Voldemort) و اخلاقیات آن آشنا هستید. او به‌عنوان ابر‌شرور، جنایات مختلفی مثل به قتل رساندن دوستان و اعضای خانواده هری پاتر را مرتکب می‌شود و برای رسیدن به اهداف خود در داستان دست به هر جنایتی که در تصورتان نیست، می‌زند. 

با این وجود، شما احتمالاً این سؤال را از خودتان بپرسید که من چه درس‌هایی را می‌توانم از این شخص جنایتکار و شرور یاد بگیریم؟ شخصیت لرد ولدمورت خیلی ساده به ما می‌گوید دقیقاً چه نوع رهبری نباید باشیم.

مشکل اساسی ساختار سازمانی لرد ولدمورت این بود که برنامه دقیقی برای حفظ و نگهداری کارمندان نداشت. ترس تنها دلیل کارمندان برای ماندن در این سازمان بود که به هیچ وجه روش مناسبی برای اداره یک شرکت یا کسب‌و‌کار نیست. اکثر افراد وقتی که از تلاش‌های‌شان به‌درستی قدر‌دانی نمی‌شود، کارشان را ترک می‌کنند. ولدمورت بیشتر اوقات به کارمندانش بیش از اندازه فشار وارد می‌کرد تا اینکه با سخت‌تر شدن شرایط کل ساختار او از هم پاشید.

اگر آخرین رویارویی او با هری پاتر را به یاد داشته باشید، می‌بینید که اکثر اعضای تیم او در پایان داستان از تیم جدا شدند. ایجاد ترس و وحشت روشی است که گاهی اوقات برای مدیریت جوابگو است و در لحظه می‌تواند باعث موفقیت شود، اما برای بلند‌مدت روش مناسبی نیست و نمی‌توان از آن به تنهایی برای مدیریت افراد استفاده کرد. 

به‌عنوان یک مدیر، با کارمندانتان به خوبی رفتار کنید، قدردان تلاش‌های آن‌ها باشید و آن‌ها را تشویق کنید. سعی کنید برنامه‌های داوطلبانه و رویداد‌های سرگرم‌‌کننده در سازمان خود ترتیب دهید. به بیان ساده‌تر، شما نمی‌توانید بدون مشارکت و ایجاد ارتباط با کارمندان آن‌ها را رهبری کنید. 

لوکی؛ زود قضاوت نکنیم

لوکی

لوکی، خدای خودشیفته نیرنگ و فریب، یکی از شخصیت‌های منفور دنیای سینمایی مارول و انتقام‌جویان است. او شخصیت و پیشینه بسیار پیچیده‌ای در دنیای کمیک بوک (ComicBook) دارد که اغلب به‌سختی می‌توان آن را توصیف کرد. اما هر چقدر بیشتر درباره این شخصیت می‌خوانیم و می‌بینیم، متوجه می‌شویم که او را درست نشناخته‌ایم و لوکی الزاماً آن شخصیت بدی که در ابتدا نشان داده شده نیست. حتی در سریال لوکی ما می‌بینیم که او تغییر می‌کند و تبدیل به یک قهرمان می‌شود.

لوکی و شخصیت او به ما یاد می‌دهد، واقعیت همیشه آن‌ چیزی نیست که به نظر ما می‌رسد. به همین دلیل ​​سعی کنید قبل از تصمیم‌گیری، مسائل را از دیدگاه خود و دیگران ببینید.

امپراطور پالپاتین؛ بهترین‌ها را جذب کنید

امپراطور پالپاتین

در بین هوادار‌ان مجموعه فیلم‌های جنگ ستارگان کسی نیست که ابرشرور منفور این مجموعه یعنی امپراطور پالپاتین (Emperor Palpatine) را نشناسد. امپراطور پالپاتین می‌تواند یکی از درس‌های دنیای کسب‌و‌کار یعنی موضوع استخدام را به ما یاد بدهد. او کسی بود که پتانسیل و استعداد بالقوه شخصیت داستان به نام آناکین اسکای‌واکر (Anakin Skywalker) را به درستی شناسایی کرد و توانست با استفاده از تکنیک پاداش دادن به او انگیزه بدهد و او را از گروه جدای‌ها (Jedi) (گروه قهرمان‌ها) به سمت خودش بکشاند.

پالپاتین به ما یاد می‌دهد که چگونه یک نیروی بااستعداد و توانا را که در شرکت‌های رقیب کار می‌کند، جذب شرکت خودمان کنیم. ما زمانی می‌توانیم این نیروها را جذب کنیم که مشکلات رهبری و هدایت تیم در شرکت‌های رقیب وجود داشته باشد. اگر مدیران شرکت ارزش کارمند خود را بدانند، هیچ‌وقت او را از دست نخواهند داد. 

درست مانند جنگ ستارگان، جدای‌ها اقدامی برای حفظ آناکین (شخصیت توانمند و بااستعدادشان) نکردند و او بعد از مدتی گروه را ترک کرد؛ چرا‌که می‌دانست جدای‌ها اعتقادی به قابلیت‌ها و توانایی‌های او ندارند. افراد نیز کار خود را به دلایلی مانند پیشنهاد مالی بهتر و دوری از محیط سمی محل کارشان را ترک می‌کنند.

کینگ‌پین؛ ما می‌توانیم

کینگ‌پین

کینگ‌پین (Kingpin) یکی از ضد‌قهرمان‌های معروف سری داستان‌های مرد عنکبوتی است که همه ویژگی‌های فرد مخرب را در خود دارد. او یک مغز متفکر جنایتکار است که می‌تواند شما را به نابودی بکشاند، گانگستری است که به شیوه خودش در شهر عمل می‌کند و حتی بدنسازی است که می‌تواند شما را درب‌وداغون کند. اما همه این ویژگی‌ها چگونه در او وجود دارد؟

همه چیز در مورد ظاهر کینگ‌پین به دوران کودکی او مرتبط است؛ دورانی  که او به دلیل ظاهر و ضعفش مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفت. این موضوع باعث شد به صورت جدی ذهن و بدن خود را تمرین دهد و سال‌های سال حتی در شرایط سخت به مسیر خودش ادامه دهد. او همچنین در ادامه به راحتی متوجه شد که چگونه می‌تواند افراد را برای انجام دادن کار‌های‌شان تشویق کند.

اگرچه نقشه‌های او در جهت اقدامات تبهکارانه بود، اما ما از داستان کینگ‌پین متوجه می‌شویم که همه ما قدرت تسلط بر احساسات، ذهن و بدن خود را داریم و می‌توانیم آن‌ها را به نفع خودمان با وجود محدودیت‌ها تغییر دهیم.

کالکتور؛ دقیق و صبور باشید

کلکتور

کالکتور (The Collector)، یکی از ابر‌شرور‌های معروف دنیای مارول، کسی است که توانست به راز سنگ‌های ابدیت (Infinity Stones)، عامل شکل‌گیری و نابودی تمام موجودات در جهان پی ببرد و پس از آن به دنبال جمع کردن آن‌ها رفت. 

او برای رسیدن به این هدف خود خیلی حساب شده برنامه‌ریزی می‌کند و نقشه‌های خود را می‌چیند. او همه استراتژی‌ها را برای انجام نقشه‌اش در نظر می‌گیرد و می‌داند که زمان به نفعش در حال سپری شدن است. همان طور که در فیلم‌هایی مانند نگهبانان کهکشان (Guardians of the Galaxy)  و ثور: دنیای تاریک (Thor: The Dark World) دیدیم چگونه توانست دو عدد از این سنگ‌ها را به راحتی به‌دست بیاورد.

کالکتور به ما یاد می‌دهد که باید در همه کارهای‌مان صبور باشیم. زمان را تحت کنترل خودمان داشته باشیم، اما به‌دنبال چیزی ندویم. قوانین بازی را یاد بگیریم، چون اگر اصول اولیه بازی را بلد نباشیم،‌ همه چیز نابود خواهد شد. 

ددپول؛ متفاوت فکر کنید

ددپول

ددپول (Deadpool) یا وید ویلسون (Wade Wilson)، اگرچه ابرشرور نیست، اما قطعاً می‌توان گفت یک ضدقهرمان شوخ‌طبع در دنیای مارول است. اگر کمی به داستان‌های او دقت کنیم می‌بینیم که او در نحوه برخورد با مسائل و چالش‌ها دیدگاهی طنزگونه دارد و با هر چیزی شوخی می‌کند، چه دشمنش باشد، چه غم از دست دادن یک دوست. 

این کار او به ما می آموزد که چگونه خود و زندگی را خیلی جدی نگیریم و سعی کنیم در رویارویی با چالش‌های دشوار بخندیم. این کار به ما کمک می‌کند تا بتوانیم از دیدگاه متفاوتی به چالش‌ها و مسائل نگاه کنیم.

سائورون؛ همیشه حاضر و آگاه باشید

سائورون

سائورون (Sauron) یا به عبارت دیگر چشم سائورون همان اهریمن تک چشم آتشین از سری داستان‌های ارباب حلقه‌ها است که ارتش نیروهای اهریمنی را هدایت می‌کند.

سائورون گرچه رهبر یک ارتش بسیار بزرگ در داستان است، اما ارتش او یک اشکال اساسی داشت. در ارتش او هیچ فرد متخصص یا آموزش دیده‌ای وجود نداشت و افرادی که ارتش او را تشکیل می‌دادند صرفاً در کنار یکدیگر جمع شده بودند.

ارتش سائورون مانند شرکتی بود که هر کسی می‌توانست وارد آن شود و با مدیریت ملاقات کند. چنین شرکتی نمی‌تواند هیچ‌وقت موفق شود؛ چرا‌که سائورون به‌عنوان رهبر حضور فعالی در آن نداشت و فقط افراد نام او را می‌دیدند. به همین دلیل،‌ با وجود صد‌ها نفر در ارتشش، تیم سائورون شکست خورد.

برای موفقیت یک شرکت، رهبر باید ویژگی‌هایی مانند تعامل روزانه با کارمندان را داشته باشد و به آن‌ها نسبت به کارشان بازخورد دهد. مسئولیت رهبر موفق این است که روی کارمندانش سرمایه‌گذاری کند، در واقع امکانات لازم را برای رشد آن‌ها فراهم کند. همچنین، باید به تعارضات و حق و حقوق در شرکت خودش آگاه باشد.  

جوکر؛ متقاعد‌کننده و تأثیر‌گذار باشید

جوکر

جوکر (The Joker)، دلقک مخوف دنیای بتمن، یکی از اشراری است که همیشه نامش در ذهن‌ها باقی خواهد ماند. او یکی از معدود آدم‌هایی است که رقیب خود را کامل می‌شناسد. اگر به او در فیلم‌ها و داستان‌ها دقت کرده باشید متوجه می‌شوید که اگر‌چه نمی‌داند بتمن چه کسی است، اما با ذهنیت و طرز فکر او به طور کامل آشنایی دارد. شناخت ذهنیت دشمن‌تان یکی از مهمترین ویژگی‌هایی است که می‌توانید داشته باشید.

برای جوکر نابودی بتمن هیچ ارزشی ندارد و او با نقشه‌هایش صرفاً عذاب دادن بتمن را دنبال می‌کند. بتمن به اصول و اخلاق پایبند است و از این ویژگی‌های او به نفع خودش استفاده می‌کند. برای مثال وقتی در فیلم شوالیه تاریکی (The Dark Knight)، وقتی بتمن سوار بر موتورسیکلت خود کاملاً آماده برای ضربه زدن به او دیده می‌شود، فریاد می‌زند: 

«بجنب. منو بزن. من می‌خواهم آن را انجام دهی، می‌خواهم این کار را انجام دهی».

جوکر می‌داند که بتمن هرگز وجدانش اجازه نمی‌دهد چنین کاری را انجام ‌دهد.

در نتیجه می‌توان گفت که جوکر قابلیت بسیار خوبی در متقاعد‌سازی دارد و این ویژگی او باعث ‌می‌شود تا افراد داستان‌های شیطانی او را باور کنند. این یکی از ویژگی‌هایی است که هر کارآفرینی باید داشته باشد. متقاعد کردن دیگران به شما این امکان را می‌دهد حتی از عهده سخت‌ترین شرایط هم بر بیایید.


با مطالعه ویژگی‌های رهبری و مدیریتی این ابر‌شرور‌های معروف متوجه می‌شویم که آن‌ها هم به‌اندازه قهرمانان محبوبی مانند مرد آهنی، بتمن ، سوپرمن ، کاپیتان آمریکا و… می‌توانند برای ما آموزنده باشند. این موضوع نشان می‌دهد که از هر فردی حتی یک تبهکار نیز می‌توان درس‌های بزرگی از کسب‌و‌کار آموخت. پس این هنر مدیران و رهبران است که بتوانند با دید‌گاهی محققانه به تمامی مسائل و افراد نگاه کنند.


منبع:

How These 8 Legendary Movie Villains Taught Us About Work, Entrepreneurship, Complexities & Leadership, By Priyadarshini Patwa, 2019

29 نوشته

درباره نویسنده
فراز کیست؟ یک ایرانی هست که دوست دارد قهوه بنوشد و داستان بنویسد کسب‌وکارش را مدیریت کند و خلاق باشد. کار، قهوه، کتاب عناصر تشکیل‌دهنده فراز هستند فراز از همه می‌آموزد
مقالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *