استارتاپ «پیاده» پل ارتباطی بین شهر و شهروند است که تمرکز خود را بر روی فرهنگ، هنر، غذا، فراغت در شهر و هر آنچه که در شهر میگذرد گذاشته است.
ارتباط شهر و شهروند را جدی بگیرد
پیش از اینکه این مقاله را بطور کامل بخوانید لازم میدانم نکتهای را در رابطه با این مقاله ذکر کنم. لنا وفایی پیش از صحبت کردن درباره استارتاپ «پیاده»، دغدغههای مهمی را در رابطه با سبک زندگی شهری و ارتباط شهر و شهروند مخصوصا در کلان شهر تهران داشت که در واقع همین دغدغهها در انتها منجر به راه حلی به نام «پیاده» شد. این دغدغهها شاید در نگاه اول مفاهیمی انتزاعی به نظر بیاید اما با خواندن قستهای اول مقاله میتوانید به عمق نگاه لنا پی ببرید و با ارزش اصلی که پیاده بر روی آن استوار است آشنا شوید. در واقع پیش از اینکه پیاده یک استارتاپ باشد راه حلی برای برطرف کردن نیازها و مشکلات جامعه شهرنشین و ارتباط شهروندان با کلان شهر تهران است که ممکن است حتی کاربران آن نیز به صورت کامل به این موضوع آگاهی نداشته باشند.
هیچ جا تهران نمیشود
ریشه شکلگیری هر کسب و کار موفقی متصل به نقاط کلیدی در زندگی موسس آن است. شاید اولین نقطههای کلیدی در شکلگیری پیاده عشق لنا به ایران و تهران، علاقه شدید او به معماری و ساختار شهری از دوران دانشجویی باشد. لنا که علاقهمند به تحصیل در رشته معماری بود به این دلیل که رشته معماری بیشتر در مقطع فوق لیسانس در کانادا و آمریکا تعریف شده بود، در ۱۸ سالگی تصمیم میگیرد کارشناسی خود در رشته مهندسی ژئوتکنیک در دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور انجام دهد تا سپس در مقطع فوق لیسانس در رشته معماری تحصیل کند. لنا در حین تحصیل در رشته مهندسی، مطالعات خود را در زمینه هنر ادامه میدهد تا خود را برای مقطع فوق لیسانس در رشته معماری آماده کند. او سرانجام تحصیل خود در رشته معماری را در دانشگاه پرت (Pratt Institute) در نیویورک آغاز میکند. یک سال بعد لنا برای گذراندن تعطیلات تابستانی به تهران میآید، پیاده را راهاندازی میکند و دیگر به نیویورک بر نمیگردد.
بازگشت به تهران و راهاندازی پیاده: دغدغه زندگی شهری
لنا پس از اتمام دوران لیسانس خود برای یک سال و نیم به تهران بر میگردد و شروع به گذراندن دوره کارآموزی برای یک شرکت معماری میکند. در این دوره لنا شروع به گرفتن ارتباطی عمیق با شهر تهران میکند. این ارتباط به واسطه تجربه زندگی لنا در شهرهایی مانند ونکوور، تورنتو، نیویورک و لندن و سبک زندگی در این شهرها شکل گرفت. ارتباطی که به نظر لنا در زندگی شخصی، پختگی، بدست آوردن تجربیات و یادگیری تاثیرات مهمی دارد. ارتباط با تهران تجربهای بود که به گفته لنا بسیار عمیقتر از زندگی در شهرهای دیگر دنیا بود و دستهکمی از دیگر کلان شهرهای دنیا نداشت. لنا میخواست دیگران را در این تجربه شریک کند اما هنوز فرم انتقال این تجربه را پیدا نکرده بود.
تبدیل کتاب تصویری از زندگی شهری به پیاده
لنا با گشت و گذار در تهران به کمک دوستش شهرزاد رحیمیان تصمیم میگیرد کتابی تصویری از زندگی شهری و مدرن تهران تهیه کند. هر چه لنا بیشتر شهر تهران را کشف میکند، بیشتر متوجه این موضوع میشود که تهران شهر بسیار جالبی است و مردم نسبت به این موضوع آگاهی ندارند. اینجاست که لنا به این موضوع پی میبرد که مردم هر مشکلی که تهران دارد را به پای شهر تهران میگذارند. او معتقد است شهری با این وسعت همانند دیگر کلان شهرهای جهان حتما مشکلاتی دارد که خود مردم باید در حل آن مشارکت کنند. به علاوه اگر ارتباط با شهر دو طرفه و پویا باشد میتواند باعث رشد و آسایش شهروند و شهر شود. لنا با همفکری دوستان خود پروژه کتاب تصویری را تبدیل به یک سایت میکند تا بتواند مخاطبان بیشتری را با تهران آشنا کند.
با توجه به دغدغه لنا با سبک زندگی شهری و گرفتن مشاوره از اطرافیان، برای تاثیر گذاری هر چه بیشتر لنا تصمیم میگیرد به عنوان پروژه به این موضوع نگاه نکند. پروژه زمانی شروع و تمام میشود اما ایجاد یک کسب و کار برای شناساندن هویت شهری، ارتباط دو طرفه با شهر و درگیر کردن مخاطب میتوانست برای طولانی مدت جوابگوی دغدغه لنا باشد. این بود که لنا در انتها تصمیم میگیرد به جای کتاب تصویری و سایت، کسب و کار پیاده را در اردیبهشت ۱۳۹۴ راه اندازی کند.
نه به برونسپاری
او در ابتدا تصمیم میگیرد اپ پیاده را برون سپاری کند که به گفته لنا اشتباه بزرگی بود زیرا توسعه این اپ یک سال طول کشید. با تاخیر در انتشار اپ، لنا استراتژی خود را تغییر میدهد تا زمان را از دست ندهد. او صفحه اینستاگرام پیاده را راهاندازی و در ابتدا از تصاویری که برای کتاب تهیه کرده بود استفاده کرد. محوریت این تصاویر زیبا: ناشناختهها و زیباییهای بصری شهر تهران مانند کافههای جالب، معماری بافتهای قدیمی و موزهها بود. لنا از آن روز برای تهیه محتوای بصری اینستاگرام «پیاده»، پیاده و دوربین بدست به دنبال جاذبههای شهر تهران رفت. او با این کار شروع به جذب مخاطبان پیاده در شبکه اجتماعی کرد تا اپ پیاده آماده انتشار شود.
از چند دنبالکننده اینستاگرام تا ۱۱۱ هزار نفر دنبالکننده
در ابتدای سال ۱۳۹۵ پیاده توانست ۲۰ هزار نفر دنبال کننده در اینستاگرام جذب کند و اپ پیاده هم در این زمان آماده و منتشر شد اما نه تنها توسعه این اپ یک سال به طول انجامید بلکه آن چیزی هم که میخواستند نشده بود. لنا از برون سپاری اپ پیاده درس مهمی را میگیرد. او ناامید نمیشود و اولین همکارش، آرش توکلی را به تیم اضافه می کند و بعد شروع به جمع کردن تیم فنی و توسعه اپ درون تیم خود میکند. اولین همکاران در تیم فنی او آنا لوا و محمدرضا گلخندانی بودند که هنوز هم همراه پیاده هستند. در سال ۱۳۹۶، برادر لنا، کسری وفایی به تیم میپیوندد، و از آن زمان تا به حال به عنوان همبنیانگذار و مدیر اجرایی در پیاده فعالیت میکند.
لنا روزهای اول راهاندازی صفحه اینستاگرام پیاده را به خوبی به یاد میآورد که پستهایش در حد چند نفر مخاطب داشت. امروز صفحه اینستاگرام پیاده ۱۱۱ هزار نفر دنبال کننده دارد و به گفته لنا راز موفقیت آن ثبات در تولید محتوای اورجینال و فکر شده به صورت روزانه از سال ۱۳۹۴ تاکنون است.
مشکل و فرصت
نگاه فرهنگی: عدم ارتباط شهر و شهروند
همانطور که در بخش قبلی گفتیم عدم ارتباط بین شهر و شهروند مشکلی اصلی بود که پیاده تصمیم به حل کردن آن گرفت. کل زندگی ما در شهری میگذرد که ارتباط و شناخت بیشتر ما نسبت آن میتواند روی زندگی شخصی، میزان خوشحالی و رضایتمندی، یادگیری، رشد فردی، ایجاد ارتباطات جدید و… تاثیر بسزایی داشته باشد. تمامی این موارد در بستر نشان دادن جاذبههای شهری(هنر، فرهنگ، تفریح و…) و ایجاد ارتباط بین شهروندان با یکدیگر و شهر اتفاق میافتد.
با شکلگیری ارتباط بین شهر و شهروند، حس رضایتمندی شهروند و تعلق خاطر وی به شهر بسیار افزایش پیدا میکند. این موضوع سبب میشود فرصتی ایجاد شود تا شهروند خود را نسبت به شهر خود مسئول بداند و تلاش در بهبود و سرمایهگذاری احساسی روی آن کند. این دقیقا روش و استراتژی از پایین به بالای پیاده در بهبود زندگی شهری است.
نگاه شهروند: تجمیع نبودن جذابیتها و اطلاعات شهری تهران
شهروندان تهران منبعی برای دریافت خبرها، اطلاعات شهری و آگاهی از کیفیت خدمات کسب وکارهای شهری تهران نداشتند. این اطلاعات و پیشنهادهای استفاده از خدمات کسب وکارهای شهری معمولا از منابع مختلف با کیفیتهای متغیر در اختیار مخاطبان قرار میگرفت. این امر سبب میشد تا شهروند نگاه بدتری نسبت به شهر پیدا کند. پیاده با تمرکز بر روی خدمات و جاذبههای شهری با کیفیت و مهمتر از آن تولید محتوای با فاخر در رابطه با آنها اعتماد شهروندان را به خود جلب کرده است.
نگاه کسب و کار: نبود راه تبلیغاتی موثر و مقرون به صرفه
بسیاری از کسب و کارهای شهری در تهران راههای تبلیغاتی موثری در دست ندارند. این کسب و کارها معمولا در سایزهای کوچک و متوسط هستند و بودجه تبلیغاتی زیادی ندارند. لذا گزینههای تبلیغاتی محیطی مانند بیلبورد برای آنها از حذف میشود. از طرف دیگر تبلیغات چاپی نیز در دنیای امروز چندان موثر نیست زیرا نمیتوان به خوبی مخاطب را هدف قرار داد. تبلیغات آنلاین بر روی وب نیز برای این کسب و کارها جوابگو نیست. راههای دیگر نیز مانند استفاده از شبکههای اجتماعی نیازمند تخصص است که بسیاری از این کسب و کارها تخصص کافی این کار را ندارند. به علاوه پلتفرمی هم وجود ندارد که این کسب و کارها بتوانند هر هفته تبلیغات خود را در آن با هزینه کم انجام دهند. در واقع پیاده این خلا را پر میکند، مخصوصا برای کسب و کارهای با کیفیت شهر.
ارزش ایجاد شده
نگاه فرهنگی: ارتباط شهروند با شهر
بیشتر کسب و کارها معمولا با ارائه راه حل برای یک مشکل که نیاز آن وجود داشته باشد، شکل میگیرند. اما زمانی که مشکلی مثل ارتباط با شهر وجود دارد و نیاز آن حس نمیشود و تعریف نشده است، ساختن کسب و کار بر روی آن بسیار سختتر میشود. در واقع پیاده شروع به شناساندن این نیاز به مردم کرده است تا بتواند مشکل ارتباط شهر و شهروند را برطرف کند.
اما پیاده چگونه نیاز ارتباط با شهر را به شهروندان شناسانده است؟ جواب این سوال در نحوه مطرح کردن این موضوع نهفته است. شما نمیتوانید به شهروند بگویید بیایید با شهر ارتباط برقرار کنید و وقت خود را پای تلویزیون و شبکههای ماهوارهای که ارتباط یک طرفه و در اکثرا مواقع بدون بازده است هدر ندهید. اما میتوانید این موضوع را با یک دیالوگ دیگر مطرح کنید که ارتباط بین آدمها و شهر شکل بگیرد و بازدهی بسیار بیشتری داشته باشد.
دیالوگ متفاوت
مثلا به شهروند بگویید چگونه متفاوت و مفید اوقات فراغت خود در شهر را پر کنید. به دلیل ارتباط ضعیف بین شهر و شهروند بسیاری از شهروندان انتخابهای کمی برای پر کردن این وقت دارند. این زمانی است که نقش پیاده پررنگ میشود و انتخابهای بیشماری را با ارائه محتوای جذاب در مورد موزهها تا گالریها گرفته تا اجراها، رویدادها، کافهها، مکانهای دیدنی در اختیار شهروند قرار میدهد. شاید پیش از پیاده بسیاری از انجمنها و اتاقهای فکر درباره این موضوع بحث و گفتگو میکردند اما حرفها و تئوریها هیچ وقت صورت عملی پیدا نکرد.
نگاه کسب و کار: پیدا کردن جامعه مخاطب پیش از شروع تبلیغات
لنا در رابطه با ارزشی که برای کسب و کار ایجاد کردهاند، میگوید:
«ما به کسب و کار نمیگوییم بیایید با پیاده تبلیغ کنید، میگوییم بیاید با پیاده جامعه مخاطب خود را پیدا کنید (به وسیله بازاریابی محتوا محور)، پیام خود را به مخاطب برسانید و با آنها رابطه بسازید.»
در واقع پیاده بازاریابی را برای کسب و کارها از آگاهی تا وفاداری انجام میدهد. تفاوتی که پیاده با مدلهای خارجی مثل یلپ و فوراسکوئر دارد این است که آنها به کسب و کار اجازه میدهند که تبلیغ کنند و یا در نهایت پیشنهاد بگذارند ولی پیاده میخواهد برای کسب و کارها و مخاطبانش رابطه بسازد. به علاوه به دلیل اینکه کاربران پیاده بسیار فعال هستند و به نوعی پیشگام در استفاده و بازدید از خدمات و جاذبههای شهری هستند به شناسایی سریعتر کسب و کارها کمک بسیاری میکنند.
به گفته لنا تا انتهای سال ۱۳۹۸ پیاده با ادغام کردن المانهای شبکه اجتماعی و گیمیفیکیشن تبدیل به شبکهی اجتماعی کسب و کارهای شهری میشود.
نگاه کاربر: ارتباط بهتر با شهر و رضایتمندی
کاربران هم با تجمیع شدن خدمات، جاذبههای شهری، تفریحهای متنوع و پیشنهادها میتوانند به راحتی موارد مورد نظر خود را پیدا کنند و از آن لذت ببرند. به علاوه در لایحههای درونیتر این کاربران خوشحالتر خواهند بود و شروع به ارتباط گرفتن با شهر و کسب و کارهای شهری خواهند کرد.
راهکار و مدل کسب و کار پیاده
در حال حاضر پیاده از طریق اپ و صفحه اینستاگرام خود محتوای با ارزش و سرگرم کننده (متن، عکس، ویدئو) در گروههای فرهنگ، هنر، شهر و غذا را به کاربران خود ارائه میدهد. پیاده تا انتهای سال آینده از این طریق میتواند علایق، مکان و رفتار کاربران خود را تحلیل کند تا بصورت بهینه نیازهای کاربران بررسی و جواب داده شود. و از طرف دیگر با ایجاد داشبورد برای کسب و کارها، امکان هدف قرار دادن مخاطب و بازاریابی محتوا محور را به آنها میدهد و از طریق آن درآمدزایی میکند. البته پیاده تا سال آینده خدمات دیگری را نیز به پلتفرم خود اضافه میکند همانند تخفیفهای مکانمحور و خدمات مکان محور که از طریق آنها نیز میتواند درآمدزایی کند. اگر بخواهیم چکیده خدمات آینده و نقشه راه پیاده را تقسیم بندی کنیم، میتوانیم به سه فاز اصلی اشاره کنیم.
فاز اول
در فاز اول پیاده به ارائه خدمات بازاریابی محتوا محور به کسب و کارها و رویدادها خواهد پرداخ که در این فاز کسب و کارها میتوانند پروفایل خود را به صورت رایگان در پیاده ثبت کنند. پس از آن پیاده به سراغ ارائه تخفیفهای مکان محور توسط کسب و کارها خواهد رفت.
فاز دوم
در فاز دوم ارائه خدمات مکان محور به کسب و کارها رونمایی خواهد شد که در آن کسب و کارها میتوانند بر اساس مکان کاربر به مشتریان بالقوه پیشنهاد دهند. بعد از این مرحله پیاده به سراغ ارائه تجربیات شهری به کاربران و مخاطبان پیاده میرود. خدمات این مرحله شامل بستههای پیشنهادی تفریحی پیاده، معرفی رستورانهای با کیفیت، رویدادها، تئاترها، کنسرتها، گالریها، برنامههای جمعی بر اساس علایق و مکان و… خواهد بود. در انتهای فاز دوم نیز پیادهگردی برای کاربران و مخاطبان پیاده شامل تورهای رایگان پیاده، گیمیفیکیشن برنامههای تشویقی و وفاداری کاربران، جمع آوری داده از طریق مشوقهایی مانند Check-in و امکان ثبت نظر کاربران معرفی میشود.
فاز سوم
در فاز سوم نیز با بیشتر شدن دادهها و تحلیل دادههای مکان محور، پیاده آماده خواهد بود تا از این دادهها در راستای توسعه پایدار شهری استفاده کند.
استراتژی رشد و گرفتن بازار
همانطور که در بخش پیش گفته شد پیاده در طی یک سال آینده امکاناتی را به پلتفرم خود اضافه میکند تا به صورت کامل هوشمند شود. این تحولات در دو فاز انجام خواهد شد که مهمترین آن اضافه شدن خدمات مکان محور به پیاده است. پیاده برای تحقق این امر تیم بازاریابی B2B برای خدمات محتوایی مکان محور خود را ایجاد میکند. به علاوه برای کامل کردن بخشهای مختلف محصول نیز تیم خود را گسترش خواهد داد.
تمرکز پیاده فعلا بر روی بازار تهران خواهد بود. با بدست آوردن تعداد مشخصی از کاربر و و مکان ثبت شده در بازار تهران، استراتژی پیاده از جذب کاربر به حفظ کاربر تغییر خواهد کرد.
جذب سرمایه و ارزشگذاری ۱۱ میلیارد تومانی
سرمایه مورد نیاز پیاده تاکنون توسط یک سرمایهگذار فرشته تامین میشده است. اما پیاده به تازگی از طریق پلتفرم سرمایهگذاری جمعی سهام محور ایدههاب در حال تامین سرمایه مورد نیاز خود برای ۱۸ ماه آینده است. پیاده در حال حاضر ۱۱ میلیارد تومان ارزشگذاری شده است. سرمایه مورد نیاز پیاده ۳ میلیارد تومان معادل ۲۷.۲٪ سهاماش است. پیاده پس از ۱۸ ماه به نقطه سر به سر خواهد رسید. برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه سرمایهگذاری از طریق ایدههاب بر روی پیاده میتوانید به صفحه پیاده در ایدههاب مراجعه کنید.
دستاوردها
اگر به طور خلاصه دستاوردهای پیاده را بخواهیم بر شماریم میتوانیم موارد زیر را ذکر کنیم:
- برند و تیم پیاده
- تکامل چشم انداز مسیر پیاده
- عملکرد مناسب محصول اولیه
- بیش از۱۱۰ هزار دنبال کننده در اینستاگرام
- در حدود ۸۰ هزار نفر کاربر
- بیش از ۱۰۰۰ مکان ثبت شده
- نرخ حفظ ۳۳٪ تا ۴۴٪ مشتریان B2B
- کمپینهای موفق «پیاده گردی» (۳۰ هزار نفر در عید سال ۱۳۹۷)
- کسب مقام دوم در رویداد «راه ابریشم»
لنا در انتها در رابطه با دستاوردهای پیاده اضافه میکند:
«ما چند موضوع را ثابت کردیم اول اینکه شاید در ابتدا همه فکر میکردند که جمع نمیتواند کاری برای بهبود زندگی شهری و ساختن تجربه خوب برای خود و دیگران در تهران انجام دهد. دوم اینکه اکثرا فکر میکردند نمیتوان از فرهنگ و هنر و دغدغههای اجتماعی درآمدزایی کرد که ما خلاف اینها را ثابت کردهایم. در انتها با تمرکز بر روی اهداف خود و نگاه کردن به درآمدزایی به عنوان یک دستآورد مهم، توانستیم پایههای کسب و کارمان را مستحکم کنیم و فعالیتی پایدارتر را پیش ببریم.»